اکثر خریداران “درخت کریسمس” در ایران مسلمانان هستند!
رسم های رایج بین مسیحیان در برگزاری کریسمس هر ساله بیش از گذشته و با شوق فراوان در میان مسلمانان رایج می شود. «مسیحیها طبق رسوم یک بار درخت خریداری میکنند و بعد از چندین سال اگر درختشان مستهلک شود یا زوجی از خانواده جدا شوند درخت کریسمس جدید میخرند».
گرایش زیاد شهروندان غیرمسیحی ایرانی به فرهنگ مسیحی و سبک زندگی غربی جمهوری اسلامی را به شدت نگران کرده است.
در روزها گذشته رسانههای داخلی گزارش دادند که در ایران بیش از چهارهزار درخت کاج در ایام کریسمس خریداری شده، که بخش اعظم خریداران آن نه مسیحیان بلکه شهروندان مسلمان بودند که کریسمس و آغاز سال نوی میلادی را جشن گرفتند.
همزمان هزاران کاربر ایرانی در صفحات اجتماعی خود از اینستاگرام و تلگرام گرفته تا توئیتر تصاویر و سلفیهای فردی و خانوادگی خود را از درخت کریسمس و آذین بندیهای مخصوص این ایام منتشر کردند و استقبال زیادی از سنت های مسیحیان داشتند.
این موج رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی را نگران کرد و برای نظام قابل تحمل نبود، زیرا این امر خارج از تحمل و باور سران حکومتی است که مدعی اسلام ناب محمدی هستند و به همین جهت برای آنان پذیرفتنی نیست که شهروندانشان این چنین با ابعاد وسیع از یک فرهنگ مسیحی با سبک زندگی غربی پیروی کنند.
در میزگردی درخصوص این رویداد به سراغ دو جامعه شناس رفته و مسئله را با آنان در میان گذاشته است.
در مقدمه این میزگرد عنوان شده، «در کنار مسیحیان در ایران، بعضی غیرمسیحیها هم به برگزاری جشنی با درختهای کریسمس تزیینشده روی خوش نشان میدهند»، مسئول نشست گفته این روند در سالهای گذشته شدت گرفته و آن را باید در کنار استقبال از مراسم هالوین، ولنتاین و بسیاری از آداب و رسوم فرهنگها و کشورهای دیگر بگذاریم.
او از جامعهشناسان در این میزگرد پرسیده، «چقدر باید نگران این موضوع بود و آیا توجه نشان دادن به بخشی از فرهنگ کشورهای دیگر، خطرناک است؟ این توجه به انگارههای فرهنگی وارداتی را باید نشانه بحران هویت دانست یا موضوعی طبیعی است که میتوان به سادگی از کنار آن گذشت؟»
دکتر بهزاد دوران، جامعهشناس و معاون پژوهش پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و دکتر محمدرضا کلاهی، عضو علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به سوالات این رسانه پاسخ دادند و هر دوی آنها متفق بر این باور بودند که این مسائل گذراست و جای هیچ نگرانی نیست.
زیست در جامعه چند فرهنگی
دکتر دوران گفته، ما در جامعهای چندفرهنگی زندگی میکنیم که اقوام مختلفی با ادیان مختلف سابقه زندگی طولانی و مسالمتآمیز کنار هم دارند، بنابراین چنین تاثیرگذاریهای فرهنگی طبیعی است و نباید نگران آنها بود. من حتی فکر میکنم اگر جز این باشد جای نگرانی است.
اگر فرهنگها ایزوله و برکنار از همدیگر باشند و تاثیر و تاثر نداشته باشند، دقیقن آنجاست که اختلاف و گسیختگی پیش میآید. این برهم تاثیرگذاریها، نشانههای حداقلی یک حیات طبیعی امیدوارکننده است.
دکتر کلاهی نیز گفته نباید نگران انتقال این فرهنگ باشیم، در مقابل باید نگران باشیم فیلمهای کرهای و سریالهای ضعیف در تلویزیون که هر کدام میتواند بحران هویت ایجاد کند به ما هجوم آورده و جالب است که هیچ حساسیتی نسبت به آن وجود ندارد. او ادامه داد «به عقیده من این مسائل حتی مهمتر از برگزاری مراسمی مثل هالوین و کریسمس هستند و در حالی که حساسیت نسبت به آنها از بین رفته، میتوانند بسیار ضربهزنندهتر باشند. نگرانی از گسترش فرهنگ مسیحی و یا سبک زندگی غربی همواره دولت مردان و مرجعیت جمهوری اسلامی را نگران کرده است. این درحالیست که نظام در یک دوراهی قرار گرفته، از یک طرف مجبور است برای آنکه وانمود کند مسیحیان در ایران آزاد هستند شاخ و برگ مربوط به فعالیتهای تبلیغاتی ارامنه و آشوریانِ خودی را بزرگنمایی کند که بیخطرتر آن همین ظواهر کریسمس و آذینبندیها و عروسکهای بابانوئل است و از طرفی استقبال مردم از زیبایی و فرهنگ مسیحی آنها را نگران کرده و مقدمهای برای تغییر فرهنگ و تغییر دین آنها میداند.
رسم های رایج بین مسیحیان در برگزاری کریسمس هر ساله بیش از گذشته و با شوق فراوان در میان مسلمانان رایج می شود. «مسیحیها طبق رسوم یک بار درخت خریداری میکنند و بعد از چندین سال اگر درختشان مستهلک شود یا زوجی از خانواده جدا شوند درخت کریسمس جدید میخرند».
گرایش زیاد شهروندان غیرمسیحی ایرانی به فرهنگ مسیحی و سبک زندگی غربی جمهوری اسلامی را به شدت نگران کرده است.
در روزها گذشته رسانههای داخلی گزارش دادند که در ایران بیش از چهارهزار درخت کاج در ایام کریسمس خریداری شده، که بخش اعظم خریداران آن نه مسیحیان بلکه شهروندان مسلمان بودند که کریسمس و آغاز سال نوی میلادی را جشن گرفتند.
همزمان هزاران کاربر ایرانی در صفحات اجتماعی خود از اینستاگرام و تلگرام گرفته تا توئیتر تصاویر و سلفیهای فردی و خانوادگی خود را از درخت کریسمس و آذین بندیهای مخصوص این ایام منتشر کردند و استقبال زیادی از سنت های مسیحیان داشتند.
این موج رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی را نگران کرد و برای نظام قابل تحمل نبود، زیرا این امر خارج از تحمل و باور سران حکومتی است که مدعی اسلام ناب محمدی هستند و به همین جهت برای آنان پذیرفتنی نیست که شهروندانشان این چنین با ابعاد وسیع از یک فرهنگ مسیحی با سبک زندگی غربی پیروی کنند.
در میزگردی درخصوص این رویداد به سراغ دو جامعه شناس رفته و مسئله را با آنان در میان گذاشته است.
در مقدمه این میزگرد عنوان شده، «در کنار مسیحیان در ایران، بعضی غیرمسیحیها هم به برگزاری جشنی با درختهای کریسمس تزیینشده روی خوش نشان میدهند»، مسئول نشست گفته این روند در سالهای گذشته شدت گرفته و آن را باید در کنار استقبال از مراسم هالوین، ولنتاین و بسیاری از آداب و رسوم فرهنگها و کشورهای دیگر بگذاریم.
او از جامعهشناسان در این میزگرد پرسیده، «چقدر باید نگران این موضوع بود و آیا توجه نشان دادن به بخشی از فرهنگ کشورهای دیگر، خطرناک است؟ این توجه به انگارههای فرهنگی وارداتی را باید نشانه بحران هویت دانست یا موضوعی طبیعی است که میتوان به سادگی از کنار آن گذشت؟»
دکتر بهزاد دوران، جامعهشناس و معاون پژوهش پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و دکتر محمدرضا کلاهی، عضو علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به سوالات این رسانه پاسخ دادند و هر دوی آنها متفق بر این باور بودند که این مسائل گذراست و جای هیچ نگرانی نیست.
زیست در جامعه چند فرهنگی
دکتر دوران گفته، ما در جامعهای چندفرهنگی زندگی میکنیم که اقوام مختلفی با ادیان مختلف سابقه زندگی طولانی و مسالمتآمیز کنار هم دارند، بنابراین چنین تاثیرگذاریهای فرهنگی طبیعی است و نباید نگران آنها بود. من حتی فکر میکنم اگر جز این باشد جای نگرانی است.
اگر فرهنگها ایزوله و برکنار از همدیگر باشند و تاثیر و تاثر نداشته باشند، دقیقن آنجاست که اختلاف و گسیختگی پیش میآید. این برهم تاثیرگذاریها، نشانههای حداقلی یک حیات طبیعی امیدوارکننده است.
دکتر کلاهی نیز گفته نباید نگران انتقال این فرهنگ باشیم، در مقابل باید نگران باشیم فیلمهای کرهای و سریالهای ضعیف در تلویزیون که هر کدام میتواند بحران هویت ایجاد کند به ما هجوم آورده و جالب است که هیچ حساسیتی نسبت به آن وجود ندارد. او ادامه داد «به عقیده من این مسائل حتی مهمتر از برگزاری مراسمی مثل هالوین و کریسمس هستند و در حالی که حساسیت نسبت به آنها از بین رفته، میتوانند بسیار ضربهزنندهتر باشند. نگرانی از گسترش فرهنگ مسیحی و یا سبک زندگی غربی همواره دولت مردان و مرجعیت جمهوری اسلامی را نگران کرده است. این درحالیست که نظام در یک دوراهی قرار گرفته، از یک طرف مجبور است برای آنکه وانمود کند مسیحیان در ایران آزاد هستند شاخ و برگ مربوط به فعالیتهای تبلیغاتی ارامنه و آشوریانِ خودی را بزرگنمایی کند که بیخطرتر آن همین ظواهر کریسمس و آذینبندیها و عروسکهای بابانوئل است و از طرفی استقبال مردم از زیبایی و فرهنگ مسیحی آنها را نگران کرده و مقدمهای برای تغییر فرهنگ و تغییر دین آنها میداند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر