نقش زنان در توسعه پایدار محیط زیست ۵

بررسی میزان عضویت انجمنی زنان در کشورهاي مختلف نشان میدهد کـه طـی دودههي اخیر میزان عضویت زنان افزایش یافته است به گونهاي که مقایسه میزان عضـویت در تشکلهاي حفاظت از محیط زیست در پیمایش ارزشهـاي جهـانی طـی سـالهـاي 1981 تا 2004 )بین موجهاي اول، دوم و چهارم پیمایش ارزشهـاي جهـانی( افـزایش یافته است15.


این روند در اکثر کشـورهاي مـورد بررسـی عضـویت زنـان در تشـکلهـاي حفاظت از محیط زیست افزایش یافته است. هر چنـد کـه ایـن عضـویت هنـوز کمتـر از مردان میباشد. این امر نشان دهنده محروم بودن زنان از روندهاي تصـمیم گیـريهـاي زیست محیطی علی رغم اقدامات عملی تر در سطح خرد میباشـد. زیـرا ایـن تشـکلهـا بهعنوان گروههاي فشار در روند تصمیم گیريهاي زیست محیطی میتوانند تاثیر گذاري زیادي داشته باشند. این روند بهویژه در مورد عضـویتهـاي فعـال در تشـکلهـا بیشـتر
مشخص میباشد.
2-4. گروههاي نسلی16 و اقدامات زیست محیطی
همچنانکه مشاهده شد در اکثر کشورهاي مورد بررسی زنان نسبت به مردان اقدامات عملی بیشتري در حفاظت از محیط زیست انجام مـیدادنـد در صـورتی کـه در اقـدامات تشکیلاتی زنان کمتر از مردان مشارکت مینمایند. هر چند که این روند در حال افزایش میباشد. همچنانکه اینگلهارت اشاره میکند نگرشهاي زیست محیطـی و مشـارکت در جنبشهاي و سازمانهاي زیست محیطی بازتابی از گسترش ارزشهاي فرامادي گرایانـه است]6، ص184[. ارزشهاي فرامادي گرایانه به جاي تأکید بـر توجهـات مـادي گرایانـه درباره اقتصـاد و امنیـت فیزیکـی، روي آزادي، خودشـکوفایی و کیفیـت زنـدگی تأکیـد مینماید]14، ص336؛ 5، ص41[. به عقیده اینگلهارت تغیر اولویتهاي مادي گرایانه بـه فرامادي گرایانه بالقوه یک روند جهانی است ]14، ص347؛ 15 ؛ 16[. تئوري اینگلهارت از تغییر ارزشی پیش بینی میکند که جایگرینی جمعیتی بین نسلی به تدریج منجر بـه تغییر بلند مدت از ارزشهاي ماديگرایانه به فراماديگرایانه میشود. نسـلهـاي جـوانتر

بهطور قابل ملاحظهاي نسبت بالاتري از اولویتهاي فرامادي گرایانه ماننـد اولویـتهـاي زیست محیطی نسبت به نسلهاي پیرتر دارند. این پدیده تنها به کشورهاي دموکراتیـک غربی محدود نمـیشـود. ایـن امـر هـم در کشـورهاي داراي دامنـه وسـیعی از نهادهـاي اقتصادي و سیاسی و هم در کشورهاي با نهادهاي سنتی، پیـدا مـیشـود]14، ص337و

در مـورد عضـویت غیـر فعـال زنـان در بعضـی گـروههـاي نسـلی بیشـتر از مـردان در سازمانهاي داوطلبانه زیست محیطی عضویت دارند. بهطوريکـه مشـاهده مـیشـود در گروههاي نسلی دهـه هـاي 1930 و 1970 زنـان بیشـتر از مـردان در ایـن سـازمانهـا
عضویت غیر فعال دارند. در زنان میانسال نیز این فاصله بسیار کم میباشد.
5. بحث و نتیجه گیري
مطابق با یافتهها، زنان در پایداري محیط زیست نقش عمده اي دارند. زنان بـا توجـه به نقشی که در عرصههاي گوناگون دارند، قادر به تاثیر گذاري بسیار بـر محـیط زیسـت هستند. در بسیاري از نقاط دنیا بهویژه نقاط روستایی، زنان از مهمترین نیروهاي درگیـر در امر کشاورزي و در نتیجه ارتباط مستقیم با محیط زیست هستند. در این زمینه زنـان داراي دانش و تخصص بسیار در مورد مسائل مرتبط با محیط اطراف خود هستند. نقـش آنان در کشاورزي، تربیت حیوانات، تهیه آب بهویژه در مناطق کویري، کشـت و مراقبـت از باغچههاي خانگی، مصرف خانوار و... بسیار پر رنگ بوده و میتوانند تـاثیر بسـیاري بـر
محیط زیست اطراف خود داشته باشند. همانگونه که مشاهده شد زنان میتوانند نقش مهمی در حفاظت از محیط زیسـت و
مصرف بهینه منابع داشته باشند. با این حـال نقـش آنـان در رونـدهاي تصـمیم گیـري
زیست محیطی چندان ملموس نمیباشد، هر چند که در سالهاي اخیر زنـان نقـش پـر رنگتري را در روندهاي تصمیم گیريهاي زیست محیطی بر عهده دارنـد. بـا ایـن حـال ورود زنان به عرصه تصمیم سازي و ارائه آموزشهاي لازم به آنان و بالا بردن آگاهیهاي زیست محیطی و دادن اطلاعاتی در زمینه چگونگی تاثیر گذاري آنان بـر محـیط زیسـت اطرافشان، میتواند تا حدي حداقل در سطح محیط زندگی به کاهشِ تخریـب و آسـیب به محیط زیست کمک نماید. بهعلاوه زنان این اطلاعات و آموزشها را به فرزنـدان خـود منتقل کرده و نسلی تربیت خواهد شد که در عرصههاي مختلف حافظ محـیط زیسـت و طبیعت خواهد بود. بنابراین رغم پذیرش موضوع برابري جنسیتی و توانمندسـازي زنـان، هنوز هم در سطوح تصمیمگیري، فاصـلهء چشـمگیري بـین زنـان و مـردان در مشـاغل
مرتبط با تصمیمگیري و تصمیمسازي وجود دارد]2، ص178[. هر چند در مطالعه حاضر ایران به دلیل عدم پرسش متغیرهاي مطالعه، مورد بررسـی
قرار نگرفت ولی بررسی شواهد تجربی از سایر مـوجهـاي پیمـایش ارزشهـاي جهـانی و چند مطالعهاي که در داخل از کشور انجام شده روند مشابهی را نشان می دهد. بهعنـوان مثال در موج پنجم پیمایش ارزشهاي جهـانی 9/4 درصـد زنـان در مقابـل 11 درصـد
مردان اعلام کرده بودند که در سازمانهاي حفاظت از محیط زیست عضویت دارند. بنابراین زنان عملاً اقدامات عملـی بیشـتري در جهـت حفاظـت از محـیط زیسـت و استفاده بهینه از منابع انجام میدهند و در زندگی روزانه خود بیشتر از مـردان در جهـت حفظ محیط زیست اقدام میکنند. بنابراین افـزایش حضـور زنـان در رونـدهاي تصـمیم سازي زیست محیطی نه تنها آگاهی آنان را نسبت به مسـائل زیسـت محیطـی افـزایش خواهد داد بلکه میتواند با انتقال دانش و تجارب روزانه، آنها را به مشارکت فعالانـهتـر در برنامه هاي مختلف ترقیب نماید و در کل موفقیت طرحهاي حفاظت از محیط زیسـت را
افزایش دهد.

زن در توسعه و سیاست، دورة 10، شمارة 4، زمستان 1391 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر