روایت‌های متناقض درباره مرگ محمدراجی پس از ضرب‌وشتم در خیابان گلستان


عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران در روز ۱۴ اسفند ماه فوت محمد راجی در جریان تحقیقات را تکذیب کرد. خبرگزاری میزانوابسته به قوه قضاییه آورده جعفری دولت‌آبادی «فوت یکی از متهمان منتسب به فرقه خاص در روز درگیری در خیابان گلستان هفتم پاسداران» در جریان تحقیقات را تکذیب کرد. دادستان تهران بدون حتی به درویش بودن او نیز اشاره‌ای نکرده و او را «منتسب به فرقه خاص» خطاب کرده است. اما دادستان تهران توضیح بیشتری نداده که علت مرگ او و نحوه آن به شکلی بوده است

با این حال طیبه راجی فرزند محمد راجی در گفت‌وگویی با کمپین درباره مرگ پدرش گفت: «بامداد اول اسفند ماه پدر مرا بازداشت کردند. من خودم آنجا بودم  مرا جلوتر از بابا بردند اما من دیدم که بابا زخمی و با صورتی خونی روی زمین افتاده. ولی دیدم که دست‌اش را تکان داد و فهمیدم که زنده است. از آن موقع به بعد هیچ اطلاعی از پدرم نداشتم و فکر می‌کردم ایشان را می‌برند بیمارستان و مراقبت و مداوا می‌کنند حداقل به حرمت سال‌هایی که از این مملکت دفاع کرده. اما شنبه شب، ۱۲ اسفند از آگاهی با ما تماس گرفتند که عکس و مدارک آقای راجی را بیاورید برای تطبیق دادن عکس‌شان با زندانیان که بتوانیم او را شناسایی کنیم. امروز (یک‌شنبه) که داماد ما مراجعه کرده گفته‌اند که ایشان بر اثر صدمات وارده ابتدا به کما رفته و بعد فوت کرده است.»
خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران به نقل از «یک منبع آگاه» خبر داده محمد راجی در شب دستگیری در خیابان پاسداران مجروح شده و به بیمارستان بقیه‌الله منتقل شده و در آنجا فوت کرده است. در این خبر دلیل تاخیر اعلام مرگ او به خانواده‌اش «نامشخص بودن هویت» محمد راجی عنوان شده است. این خبرگزاری اضافه کرده است: «جسد متوفی به پزشکی قانونی منتقل شد و کالبد شکافی هم صورت گرفته است. این در حالی است که دختر مرحوم راجی در گفتگو خود با کمپین گفت آنها پس از متوجه شدن مرگ پدرش در روز ۱۳ اسفند ماه تقاضای کالبدشکافی داده‌اند.»
طیبه راجی با اعتراض به اینکه حتی به خانواده او اجازه ملاقات با پدرش را نداده‌اند به کمپین گفت: «نزدیک دو هفته ما هیچ خبری از پدرم نداشتیم و بعد از این مدت خبر فوت او را به ما می‌دهند و این اصلا برای ما قابل قبول نیست. امروز که بعد از پی‌گیری دامادمان با ما از آگاهی تماس گرفتند گفتیم تقاضای کالبدشکافی داریم و هیچ چیزی را قبول نمی‌کنیم. گفتند فردا صبح بروید پزشکی قانونی کهریزک. ما هیچ خبری نداریم که دقیقا چه اتفاقی افتاده چه بلایی سر پدر من آمده. در این مدت حتی نگذاشتند ملاقات کنیم اگر هم کما بوده و وضعیت‌اش خوب نبوده حداقل حقوق شهروندی ما این بود که اطلاع داشته باشیم و بتوانیم او را ببینیم.»
مرگ محمدراجی، درویش گنابادی چهارمین مرگ پس از بازداشت در طی دو ماه گذشته است. محمد راجی، درویش گنابادی که روز اول اسفند ماه از سوی نیروهای امنیتی در خیابان پاسداران بازداشت شد در حین بازجویی به کما رفت و پس از آن درگذشت. سایت مجذوبان نور(پایگاه خبری دراویش گنابادی در ایران) با اعلام این خبر نوشت خانواده آقای راجی صبح روز یکشنبه ۱۳ اسفند ماه با تماس اداره آگاهی شاهپور تهران متوجه شدند که آقای راجی در کما است و چند ساعت پس از آن نیز به آنها اعلام کردهاند او فوت کرده است.
پیش از این کاووس سیدامامی استاد دانشگاه، فعال محیط زیست و مدیر موسسه «حیات وحش میراث پارسیان» که در چهارم بهمن ماه بازداشت و روانه زندان اوین شد، در روز ۱۹ بهمن ماه به خانوادهاش مرگ او اعلام شد. مسوولان مدعی هستند او داخل سلولش اقدام به خودکشی کرده با این حال تاکنون جوابیه کالبدشکافی به خانواده او داده نشده است.
همچنین طبق خبرهای رسمی سینا قنبری و وحید حیدری که در اعتراضات دی ماه بازداشت شدند، اولی در زندان اوین و دومی در زندان اراک اقدام به خودکشی کردند. مسوولان زندان اوین مدعی شدند سینا قنبری در دستشویی بند هفت قرنطینه دست به خودکشی زده است که براساس گفته زندانیان سابق زندان اوین، امکانی برای خودکشی در دستشویی بند هفت وجود ندارد. مسوولان اعلام کردند این دو زندانی معتاد بودند.
محمود صادقی: آقای دادستان یک بار هم که شده پاسخ دهید
محمود صادقی نماینده مجلس روز ۱۴ اسفند ماه نسبت به مرگ‌ها در بازداشت در توییتر خود از دادستان تهران پاسخ خواسته است: «فوت/قتل/خودکشی… متهمان در بازداشتگاه‌ها به پدیده‌ای روزمره تبدیل شده است!    ، … چرا مسئولان پاسخگو نیستند؟! آقای دادستان! یک بار هم که شده به جای توجیه رفتار ضابطان از مسئولیت خود در قبال جان  بگویید.»
مرگ محمدراجی، درویش گنابادی چهارمین مرگ بازداشت‌شدگان در طی دو ماه گذشته است. مشخص نیست که محمدراجی پس از ضرب و شتم توسط ماموران، به مستقیم به بیمارستان منتقل شده است یا به بازداشتگاه و اینکه زمان مرگ او چه تاریخی بوده است.
 طبق نوشته سایت مجذوبان نور، محمد راجی از فرماندهان سابق سپاه بود که در طول ۸ سال جنگ تحمیلی فرماندهی چند گردان سپاه در منطقه‌ کردستان را به عهده داشته و از جانبازان جنگ بوده است. آقای راجی در سال ۱۳۸۳ با جدا شدن از سپاه به کشاورزی در منطقه روستای مزرعه‌آباد الیگودرز مشغول بود.
از سوی دیگر سخنگوی قوه قضاییه در روز ۱۴ اسفند ماه درباره خودکشیهای در زندان مدعی شد «همه خودکشیها به خاطر سختی در زندان نیست.» غلامحسین محسنی اژهای در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در نشست خبری خود مبنی بر اینکه «برخی در زندانها خودکشی میکنند و برخی هم آن قدر آزادی دارند که طلا و سکه جابهجا میکنند، نظر شما چیست؟» گفت: «یعنی میگویید کسی را زندان نبریم؟» او یک روز پس از اعلام مرگ محمد راجی در زمان بازجویی هیچ اشاره‌ای به مرگ او نکرد.
غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه در توضیح خودکشیها در زندانها روز ۱۴ اسفند ماه گفت: «در رابطه با اغتشاشات یک نفر و در رابطه با جاسوسها هم یک نفر خودکشی کرده است. همه خودکشیها به خاطر سختی در زندان نیست خیلی وقتها به خاطر افشا نشدن اطلاعاتشان است. در اوایل انقلاب، وقتی منافقین دستگیر میشدند و اطلاعاتشان افشا میشود، با قرص سیانور خودکشی میکردند.»
محسنی اژه‌ای با اظهار اینکه خیلی‌ها با خود مواد داخل زندان می‌آورند و  خودکشی می‌کنند، گفت: «داشتهایم کسی را یک کیلو و ۱۰۰ گرم هرویین بلعیده و وارد زندان کرده است. این کار جز با امکانات فنی میسر هست یا نیست؟ واقعا ما در تمام ورودیهای زندانها این دستگاه را نداریم زیرا بودجه میخواهد. یک کار دیگر هم وجود دارد و آن هم قرنطینه کردن فرد است که دارو بدهیم که این کار را نمیکنیم، زیرا بلافاصله شکمش می‌‌ترکد. یعنی کار سختگیرانه امکانپذیر هست اما ضررهای دیگری دارد.»
براساس گفته سخنگوی قوه قضاییه که «همه خودکشیها به خاطر سختی در زندان نیست» مشخص نیست کدام یکی از این مرگها به دلیل سختی بوده است و مرگ محمد راجی در کدام دسته شرایط سختی یا غیرسخت قرار می‌گیرد.
مسوول قتل محمد راجی همه کسانی هستند که در روزهای گذشته سکوت کردند
عمادالدین باقی فعال سیاسی و زندانی سابق یادداشتی با عنوان «مرگ در بازداشت» که از سوی سایت انصافنیوز منتشر شده آورده است انتشار خبر مرگ محمد راجی در مرحله بازجویی «فاجعه» است و مرگهای پیدرپی در بازداشت نشان میدهد که «بازداشتگاهها از کنترل خارج شدهاند.»
عماد الدین باقی در بخشی از یادداشت خود آورده است: «مسئول قتل او همه‌ کسانی هستند که در روزهای گذشته با وجود انتشار اخبار و تصاویر تکان‌دهنده‌ی مربوط به نحوه‌ی نگهداری و رفتار با بازداشتی‌ها، سکوت کردند. کسانی که در برابر شانتاژهای رسانه‌ها و برخی عناصر وابسته به قدرت و برخی ائمه جمعه سکوت کردند و آن دسته‌ی اندک از علمایی که از سال‌ها پیش بسترساز تنش میان حکومت با دراویش شده و آتش‌بیار معرکه بودند و نیز شانتاژکارانی که با هیاهوی خود نقش لباس‌شخصی‌ها را که عامل اصلی غائله‌ی خیابان پاسداران بودند، پنهان ساختند.»
این فعال سیاسی در ادامه با انتقاد شدید از لباس شخصی‌ها و برخی از امامان جمعه نوشته است که آنها مجددا مرگ محمد راجی را هم به «توطئه دشمن» ربط می‌دهند: «بدون شک همان عوامل بزودی راه افتاده و دوباره توطئه‌ی دشمن برای بدنام کردن نظام و توطئه برای جلوگیری از برخورد با دروایش را مطرح می‌کنند. عامل اصلی این فجایع نیز دقیقا همین توطئه اندیشانِ خطرساز هستند.»
آقای باقی در بخش دیگری از یادداشت خود با انتقاد از بی‌َعملکردی نمایندگان مجلس نوشته است: «چرا نمایندگان مجلس برخلاف وظیفه‌ی قانونی خود در طرح تحقیق و تفحص از زندان‌ها و مرگ‌های در زندان اهمال کردند؟ اکنون نگرانی خانواده‌ها به زندانیان همه‌ی بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها سرایت کرده است. این احساس ناامنی پیامدهای بزرگی خواهد داشت. چند روز پیش خانواده‌ی یک بازداشتی عادی در تماسی که با من داشتند از اینکه عزیزشان در کهریزک است داشتند قالب تهی می‌کردند. چرا هیچ مقام قضایی و پلیسی و امنیتی استعفا نمی‌کند؟ چرا هیچکس متهم نمی‌شود؟ آیا همین خود دلیل بر تداوم این وضعیت وحشتناک نیست؟ آیا باید چند انسان دیگر قربانی این وضعیت شوند تا موضوع اهمیت ریشه‌کنی پیدا کند؟
در این میان قاسم میرزایی نماینده مجلس روز ۱۴ اسفند ماه خبر از تشکیل کمیتهای سه نفره برای بررسی بازداشت دراویش در خیابان پاسداران داد. ۱۴ روز پس از بازداشت و ضرب و شتم بیش از ۳۰۰ درویش در دو روز سی بهمن و اول اسفند ماه در خیابان پاسداران از سوی ماموران امنیتی و نیروی انتظامی، نمایندگان مجلس خواستار بررسی این موضوع شدند. با این حال قاسم میرزایی گفت در جلسه میان نمایندگان صحبتی درباره درگشت یکی از دراویش (محمد راجی) به میان نیامده است.
فرهاد نوری فعال حقوق دراویش در گفت‌وگویی با کمپین در تاریخ پنجم اسفند ۹۶، از انتقال ۱۷۰ درویش به بیمارستان خبر داده و گفته بود: «دراویشی که در خیابان گلستان پنجم بودند به شدت از سوی ماموران لباس شخصی مورد ضرب و شتم واقع شدند. نیروی انتظامی خودش را کنار کشیده و لباس شخصی تا می‌توانستند آنها را روز سی‌ام بهمن ماه کتک زدند و بعد نیروی انتظامی آمده و آنها را بازداشت کرده است. بنابراین بیشتر آنها زخمی بودند و بعضی از آنها نیاز به مراقبت‌های ویژه دارند اما بلافاصه که وضعیت‌شان کمی بهتر می‌شود آنها را گروه گروه سوار اتوبوس و به زندان منتقل می‌کنند.»
براساس این آمار  ۱۷۰ درویشی که پس از مداوای سرپایی به زندان‌های مختلف منتقل شده‌اند وجود دارد. نگرانی از بازجویی‌های غیراستاندارد و شکنجه‌های که منتهی به کما و مرگ می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر