ازدواج کودکان تهدیدی بزرگ در جامعه ایران

کشتن یک انسان کشتن بشریت است و نجات یک انسان نجات کل بشریت است.
بحث  ازاد امروز  در خصوص نجات روح کودکان است که  به دلیل عدم حمایت جامعه و قانون  حقوقشان به کلی نادیده گرفته  می شوند هم چنین ناامنی هم به ان اضافه می شود.

  1. با یادآوری اینکه ماده ۱۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح میکند که:
  2. ۱ـ مردان و زنان در سن قانونی، بدون هیچ محدودیتی از نظر نژاد، ملیت یا دین، حق دارند ازدواج کنند و خانواده تشکیل دهند. مردان و زنان دارای حقوق برابر برای ازدواج، در طول ازدواج و در فسخ آن هستند.
  3. کنوانسیون مربوط به رضایت با ازدواج، حداقل سن برای ازدواج و ثبت ازدواج ها که ۹ دسامبر ۱۹۶۴ براساس ماده ۶ به اجرا درآمده است.
  4. کشورهای طرف این کنوانسیون باید برای تعیین حداقل سن برای ازدواج اقدام قانونی انجام دهند. ازدواج هیچ فردی کمتر از این سن نباید به طور قانونی به وسیله هیچ فردی به ثبت برسد مگر در شرایطی که مقامی صالح با توجه به دلایل جدی و معتبر به نفع زوجی که قصد ازدواج دارند، با آن موافقت کند .
  5. ۲ـ ازدواج باید فقط با رضایت کامل و آزادانه زوجی که قصد ازدواج دارند، ثبت شود
  6. با یادآوری این امرکه کلیه کشورها، ازجمله آنهایی که مسئولیت اداره سرزمینهای غیرحاکم بر خود و تحت قیمومت را تا دستیابی آنها به استقلال بر عهده دارند یا بر عهده میگیرند، باید تمامی اقدامات مناسب را، با نظری به لغو چنین رسوم، قوانین و روشهای باستانی، با تضمین، ازجمله، آزادی کامل در انتخاب همسر، حذف کامل ازدواجهای کودکان و نامزدکردن دختران جوان پیش از سن بلوغ، تعیین مجازاتهای مناسب، هر جا لازم باشد، و تعیین دفتری دولتی یا دفتری دیگر که همه ازدواجها در آن ثبت شود، به عمل آورند، بدین وسیله با اجرای مفاد پیشبینی شده در زیر موافقت میکنند
 در جامعه ما سن 13 سال برای دختران و 15 سال برای پسران سن مناسبی برای ازدواج است این درحالی است که قانونا و عرفا تا سن 18 سالگی باید تحصیل کند و اگر قبل از 18 سالگی ازدواج کنند از آموزش محروم می شوند.
ازدواج زودهنگام امروز بیشتر به عنوان یک پدیده آسیب زا معرفی می شود اما همچنان یک هنجار اجتماعی است که خانواده ها برای رهایی از نگرانی تجرد دخترانشان و ترس از ابرو و باورهای اشتباه به دامانه امنی میفرستند تا امنیت اجتماعی خود را تکمیل کنند.
یکی دیگر از علل ازدواج های زود هنگام فقر می باشد.
با توجه به اینکه کودکان در خانواده مصرف کننده هستند و در جوامع در حال توسعه خانواده های که در فقر معیشتی قرار دارند تلاش می کند که کودکان خود را از چرخه اقتصاد خانواده خارج کنند.
در مورد جنسیت زنان ایدئولوژی به نام ناموس خود نمایی می کند یعنی زنان جزء داشته های آبروی خانواده محسوب می شوند بنابراین حفظ این داشته یکی از علل اصلی ازدواج دختران است و خانواده تلاش می کند که دختر خود در چهار چوب امن ازدواج قرار دهد.
 ازدواج زود هنگام دختران که از گذشته های خیلی دور وجود داشته و ادامه خواهد داشت مصداق خشونت جنسی و کودک آزاری است.
طبق آمار ثبت احوال ایران در این سال بیش از ۴۰ هزار کودک، پیش از پایان دوران کودکی وارد زندگی زناشویی شدهاند.ثبت ۱۴۸۰ ازدواج کمتر از ۱۵ سال در استان تهران در سال گذشته
آمارها نشان میدهند که در سال ۹۰، ۲۲۰ کودک زیر ۱۰ سال، سال ۹۱، ۱۸۷ کودک، سال ۹۲، ۲۰۱ کودک، سال ۹۳، ۱۷۶ کودک و در سال ۹۴، ۱۷۹ کودک زیر ۱۰ سال تن به ازدواج دادهاند.

ایران ۱۵ هزار دختر بیوه زیر ۱۵ سال دارد.

مطالعات و شواهد موجود نشان میدهد که ریشه بسیاری از معضلات زنان به ازدواج آنها در سنین کودکی باز میگردد از جمله این معضلات میتوان به رشد بی رویه جمعیت بدون اوراق هویتی در مناطق حاشیه، محرومیت از تحصیل، ثبت نشدن ازدواجها و شیوع پدیده کودکبیوه و ... اشاره کرد.

با وجودی که هردو جنس پسر و دختر در معرض ازدواج های زودهنگام هستند ولی دختران بیشترین قربانیان این پدیده به شمار می آیند.
 فرد در هنگام ازدواج باید به بلوغ کافی رسیده باشد و سن ازدواج برای یک دختر و پسر زمانی است که شیوه همسرداری و فرزند پروری را یاد داشته باشد.

در برخی مواقع خانواده با ازدواج در سن پایین مخالف هستند اما فرزندان بر آن اصرار دارند و احساس می کنند که مستقل می شوند وقتی افراد در شرایط غلط ازدواج می کنند زندگی موفقی نخواهند داشت.
 پیامدهای ازدواج زودهنگام
 مسئولیت های زنانه و مردانه برای این کودکان که با آنها مواجهه می شوند تناسب ندارند بنابراین در پذیرش این مسئولیت ها با مشکل مواجه می شوند.
دخترانی که با پدیده ازدواج زود هنگام مواجه می شوند مسئولیت های بیشتری نسبت به پسران خواهند داشت و باید مسئولیت مادرانه، خانه داری و همسر داری را بپذیرند که این با رشد و شخصیت آنها تضاد دارد.
 در دنیا کودکانی زیادی وجود که زیرسن 14 سالگی مادر شدن در جوامع در حال توسعه از هر 4 مادر یک مادر امکان بهره مندی از امکانات بهداشتی و پزشکی مربوط به بارداری و زایمان دارند در شهرها کردستان از مرکز شهر به سمت پیرامون بهره مندی مادران از خدمات بهداشتی و پزشکی کمتر می شود.مادران زیر 18 سال پنج برابر بیشتر از مادرانی که بیش از 18 سال سن دارند در معرض خطر مرگ قرار می گیرند و کودکی که از این مادران به جا می ماند سه تا 10 برابر امکان مرگ و میر آنها از بیشتر است.
ابعاد روانی و اجتماعی ازدواج زودهنگام 
کودکی که هنوز نیادمند توجه و مهرورزی است نمیتواند دیگری را از عواطف پر کند و مادری کند.
 پسر یا دختر هنگامی که ازدواج می کنند در بهترین حالت با پذیرش نقش های که آمادگی آن را ندارند مواجه هستند و تعارض بین کودکی و بزرگ سالی و برایشان قابل قبول نیست و در بین مسئولیت های خود سرگردان می مانند.کسی که ازدواج می کند باید در بین جسم، احساس و منطق خود تعادل نسبی برقرار کند  کودکان در این سنن به لحاظ جسمی می توانند احساسات خود را درک کنند و مهارت های ارتباطی آنها شکل نگرفته و با مفاهیمی مانند ترس، شرم و اضطراب مواجه هستند که این مفاهیم در دوره نوجوانی در انسان ظاهر می شوند.
 بسیار از دختران در دوره نوجوانی با تغییرات فیزیکی بدن خود تعارض دارند که وارد رابطه جنسی می شوند که برایشان تعریف نشده و قابل درک نیست و همچنین در تعارض نقش زنانگی و کودکی قرار می گیرند.
همچنین کودکان نمی توانند در مقابل خواسته های جنسی غیر منطقی طرف مقابل از خود محافظت کند و با بیمارهای مختلف مواجه می شود.
 بر اساس کنوانسیون حقوق کودک که ایران هم عضو این کنوانسیون است سن 18 سالگی برای سن کودکی تعریف شده و بر همین اساس یکی از حقوقی که تعریف می شود حق تحصیل و آموزش است این به این معناست که هر کودک باید سن اجبار اموزش را طی کند اما در ایران سن ۱۵ سال برای پسران و برای دختران ۱۳ سال ازدواج قانونی است.
این مادران کودکانی پرورش می دهند که خود سرمایه فرهنگی ندارند و همچنین سرمایه اقتصادی وی هم از بین می رود این درحالی است که اشتغال و تحصیل منابعی برای ابراز وجود اجتماعی زنان است.
استقلال مالی امنیت اقتصادی، تایید و احترام به زنان می دهد که این سه مولفه لازمه خود شکوفایی زن است و زن تصور می کنند به مرحله ای رسیده که دیگران را از داشته های خود بهره مند کند زنی که فرصت تحصیل و اشتغال را از دست می هد به لحاظ سرمایه مادی ضعف می شود که این ضعف را به فرزندان خود انتقال می دهد.


ازدواج در سنین پایین به گفته کارشناسان تأثیر روانی مخربی بر ذهن افراد میگذارد. کارشناسان ازدواج بر این باورند که خانوادهای که دو عضو اصلی آن در سنین کودکی یا نوجوانی زندگی مشترک را آغاز میکنند به نوزاد نارسی شباهت دارند که کامل شدنشان نیازمند مرور زمان و مراقبتهای ویژه، آن هم در فضایی خاص است.
پیامدهای مخرب ازدواج زود هنگام آنجا تبلور پیدا میکند که بدانیم غالب این ازدواجها شکل اجباری و ناخواسته دارند و بر عواملی مانند فقر، ناآرامی اجتماعی، تعلقات قومی، انگیزه محافظت از دختران و قوانین بازدارنده مبتنی است. بحث این است که دختران در سن دبیرستان چقدر آماده ازدواج هستند یا دختران و پسران امروزی که تا دوران دانشگاه کاری بجز درس خواندن و موفقیت تحصیلی نداشته و البته خانوادهها هم فقط از نوجوانش خواسته درس بخواند چطور میتوان توقع تشکیل زندگی زناشویی را داشت. بنابراین باید ببینیم ما برای ورود این نوجوانان به زندگی زناشویی چه کارهایی انجام دادهایم.

با توجه به اینکه این گونه افراد قبل از تشکیل زندگی مشترک عشق را تجربه نکردند تمایل زیادی به تجربه این احساس دارند و خیانت و متلاشی شده خانواده را به همراه دارد.
برای جلوگیری از این اسیب پذیری بزرگ نیاز به فرهنگ سازی و قوانین محکمی باشد باید ساختارهای حمایتی دخترانی که با ازدواج زودهنگام مواجه هستند، تقویت شود و باید سازمان ها و نهادهای حمایتی تقویت شود چراکه با ازدواج زود هنگام نسل های ضعیف بازتولید می شود
با ادامه یافتن ازدواج کودکان در جامعه، اندک اندک تبدیل به یک جامعه نابالغ میشویم. جامعهای که رشد کافی نیافته و بلوغ فکری ندارد
آسیبهایی مثل خشونت، خیانت، طلاق رسمی و عاطفی، همسرکشی، افسردگی و آمار بالای سقط جنین اعتیاد فرار کودکان کودکان کار و کودکان بیوه  را میتوان از تبعات ازدواج زودهنگام کودکان در جامعه نابالغ دانست.یکی از حقوق انسانی هر شهروند حمایت حامعه از او می باشد مخصوصا اگر کودک باشد جامعه وظیفه حمایت و برقراری امگانات اموزش برای انان را دارد.به امید اینکه هر چه زودتر شاهد کاهش ازدواج کودکان باشیم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر