درگذشت غریبانه محیط‌بان میلاد عباس‌زاده / شیفت تک‌نفره محیط‌بانان در پاسگاه‌ها

چرا یک محیط‌بان حین انجام وظیفه جان می‌دهد و کسی از زمان و علت مرگش باخبر نمی‌شود؟ پاسخ این پرسش، به یکی از چالش‌های خدمت در یگان حفاظت محیط زیست بازمی‌گردد که کمتر مورد توجه قرار گرفته: شیفت تک‌نفره محیط‌بانان در پاسگاه‌ها.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ساعاتی پیش پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان حفاظت محیط زیست خبر از درگذشت میلاد عباس‌زاده محیط‌بان پاسگاه محیط بانی مکرش در منطقه حفاظت شده کویر حین انجام وظیفه را اعلام کرد و از آغاز بررسی ها برای تعیین علت فوت وی خبر داد.

بر اساس این گزارش، روز پنجشنبه، مسئول منطقه حفاظت شده کویر برای بازدید و سرکشی به پاسگاه محیط‌بانی مکرش مراجعه کرده با پیکر بی‌جان محیط‌بان عباس‌زاده که روز چهارشنبه شیفت را از محیط بان قبلی تحویل گرفته بود مواجه شده است.

اما چرا یک محیط‌بان حین انجام وظیفه جان می‌دهد و کسی از زمان و علت مرگش باخبر نمی‌شود؟

پاسخ این پرسش، به یکی از چالش‌های خدمت در یگان حفاظت محیط زیست بازمی‌گردد که کمتر مورد توجه قرار گرفته: شیفت تک‌نفره محیط‌بانان در پاسگاه‌ها. یعنی همان‌گونه که مسئولان یگان حفاظت محیط زیست هم تایید می‌کنند تعداد محیط‌بانان به نسبت مساحت ایران 8.5 برابر کمتر از استانداردهای جهانی است. این تعداد اندک سبب شده «تنهایی» هم به مخاطرات محیط‌بانان اضافه شود. یعنی یک محیط‌بان، ساعت‌ها در یک پاسگاه محیط‌بانی در کویر یا کوهستان تنهاست و کسی خبر از حال و روزش ندارد تا زمان تحویل دادن شیفت به محیط‌بان بعدی برسد. البته در این میان امکان بازدید و سرکشی هم وجود دارد مثل مورد محیط‌بان عباس‌زاده. در واقع اگر سرکشی محمودرضا خسروی رییس "منطقه حفاظت شده کویر به پاسگاه محیط‌بانی مکرش منجر به کشف جسد خشک‌شده محیط‌بان 29 ساله ورامینی نشده بود، درگذشت غریبانه این محیط‌بان تا ساعت‌ها بعد همچنان از نظرها پنهان مانده بود.

محمودرضا خسروی رییس "منطقه حفاظت شده کویر" ورامین درباره مواجهه با پیکر خشک‌شده محیط‌بان عباس‌زاده به رسانه‌ها گفته است:


«روز پیش از حادثه یعنی 30 آبان، زمان تغییر شیفت پاسگاه های ما بود. ساعت 4 بعداز ظهر شیفت تعویض شد و من در ساعت 7 شب به واحدمحیط بانی مکرش رفتم. آنجا روغن موتورم را عوض کردیم و تا 8 شب هم آنجا بودم. حال میلاد خیلی خوب بود و مشکل خاصی هم نداشت. یکسری لوازم نیاز داشت که قرار شد روز بعد برایش ببرم. عصر فردا یعنی یکم آذر ساعت 3 ، وسایل را تهیه و به پاسگاه مراجعه کردم؛ وقتی رسیدم دیدم موتور برق روشن است و در پاسگاه هم بسته است. تعجب کردم؛ چون معمولا بچه ها که برای گشت می روند موتور را روزها خاموش می کنند. در زدم و کسی جواب نداد. ازپشت پاسگاه رفتم و از پنجره نگاه کردم؛ دیدم میلاد روی تخت خوابیده است. به موبایلش زنگ زدم جواب نداد. بعد برگشتم و با سنگ و .... به در زدم. باز هم جوابی نیامد. با رییس اداره تماس گرفتم. ایشان هم زنگ زدند ولی باز هم جواب نداد. خوابیده بود و تکان نمی خورد. دیدم اوضاع مشکوک است و عادی نیست. مجبور شدم شیشه را شکستم و کلید پشت در را چرخاندم و به داخل رفتم. به پای چپ میلاد دست زدم دیدم خشک شده است. فهمیدم اتفاقی افتاده است. همان موقع به رییس اداره و فرمانده کلانتری "جوادآباد" و نیروهای هلال احمر و اداره آگاهی زنگ زدم؛ آنها آمدند و بعد از معاینه گفتند که حدود 7-8 ساعت از فوتش گذشته است. ایشان خیلی جوان بود و 28 یا 29 سال سن داشت. یکی از نیروهای بسیار خوب و دلسوز ما بود که متاسفانه از دست رفت. آنروز، روز اول شیفت بود و فاصله جاده تا پاسگاه با خودرو، یک ربع بیشتر نبود. خود من هم در منطقه حضور داشتم و بارها به ایشان و بقیه محیط بان ها گفته ام که هر زمان نیاز بود خبر بدهند خودم را می رسانم. اما ظاهرا ایشان فرصت این کار را هم پیدا نکرد. در بررسی های اولیه نیروهای اورژانس، تشخیص داده شد که علت مرگ، سکته قلبی بوده است و شاید اگر کسی حضور داشت هم احتمالا نمی توانست برای ایشان کاری کند. ایشان استخدام نبود و قراردادی بود و شیفت ایشان هم 5 روز کار و 5 روز استراحت بوده است. ظاهرا 4-3 ساعت بعد از اینکه به پاسگاه رسیده این اتفاق افتاده است. متاسفانه به دلیل کمبود نیرو در تشکیلات محیط زیست، اغلب نیروها هم در پاسگاه و هم در حین گشت، تنها هستند و راه برای حل این مشکل استخدام نیروی جدید است. محیط بانی ها نیروی کافی ندارند و این را بارها خود مسوولان سازمان گفته اند.»

پیکر محیط‌بان میلاد عباس‌زاده امروز در شهرستان گرمسار تشییع و به خاک سپرده خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر