«اختیاریه» با اجرای مرتضی فاطمی، برنامه تازه شبکه تهران است که بههمین زودی جنجالی شده و بحثهای زیادی را برانگیخته است. قسمتی از این برنامه زنده که چهارشنبه شب (اول اسفند) روی آنتن رفت، با حرفهای نادر قاضیپور، نماینده اصولگرای مجلس، حاشیهساز شده است.
فاطمه پاقلعهنژاد: «اختیاریه»؛ تنها با گذشت دو شب از تاک شوی جدید شبکه تهران کافی است که مشخص شود برنامه پرسر وصدایی قرار است روی آنتن برود.
مرتضی فاطمی، سردبیر هفتهنامه «پنجره»، که با رمضاننژاد، مدیر شبکه افق، آنجا برنامه «۱۸۰ درجه» را میساختند، حالا که به شبکه تهران آمدهاند، برنامهای به نام «اختیاریه» تولید کردهاند؛ یک برنامه خوشریتم و البته جسورانه، دستکم در دو قسمت اول. دستِ باز تهیهکننده برای رفتن سراغ حرفهای عامهپسند و البته خط فکری سازندهاش، هم در گفتوگو با پرواز همای و هم گفتوگو با نادر قاضیپور، کلی تیتر تولید کرده است؛ از همای که روی آنتن زنده گفت نقاش بوده و پرترههای گوگوش و داریوش میکشیده و میفروخته تا ماجرای حمله قاضیپور به پورشهسواری قاضیزاده!
مرتضی فاطمی که گفتوگویش با قاضیپور را از ماجرای آقازادهها شروع کرد، خودش فرزند علی فاطمی، از مدیران ارشد تلویزیون است که سابقه فعالیت در سمتهایی چون حراست سازمان را داشته و حالا هم مدیر استانهای صداوسیما است.
این رابطه پدر و فرزندی در رسیدن به آنتن به مرتضی نقش داشته؟ این یک بخش از سوالهای ما از اوست که البته سعی میکند با «خروجی کار را ببینید» از آن عبور کند؛ درست مثل اجرای برنامهاش و ماجرای کلاهی که قاضی پور بر سر داشت تا اشتباه گفتن اسم قاضیپور و قاضیزاده که آن بحث جنجالی برنامه دیشب (چهارشنبه) را رقم زد.
گفتگوی خبرآنلاین با فاطمی درباره «اختیاریه» را بخوانید:
به نظر میرسد با برنامهای به آنتن تلویزیون آمدید که در همین ابتدای کار بعضی خط قرمزها را رد کرده؛ از اسم گوگوش و داریوش روی آنتن زنده تا برچسبهای مختلف به بعضی از سیاسیون.
این نظر لطف شماست. تلاشمان این است که یک برنامه استاندارد و در خور مخاطب عرضه کنیم. در این وضعیتی که ساختن چنین برنامههایی آن هم به صورت زنده کار سخت و طاقت فرسایی است، تلاش میکنیم چنین بشود.
در همین تلویزیون ولی شما روی یک سری خط قرمزهایی حرکت کردید که به نظر میرسد کار هر کسی نیست.
همینطور است، کار هر کسی نیست. آدم هایی میخواهد که جانشان را از سر راه آورده باشند. یعنی آدمهایی که نگویند سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندند و نفسش نگیرد برای اینکه تا لحظه آخر نداند برنامهاش پخش میشود یا نمیشود. خود من هم بارها سعی کردم از این فضا فاصله بگیرم، در «۱۸۰ درجه» هم خیلیها را برای اولین بار به تلویزیون آوردم؛ محمد قوچانی، سعید لیلاز، محمدعلی ابطحی و ... برای هر کدام از اینها خیلی جنگیدم. بعضیها هم نشد. تلاش کردم خیلیها را متقاعد کنم و آقای رمضاننژاد هم در شبکه افق و هم در شبکه پنج به من لطف دارند و شد که این برنامهها ساخته شوند.
اینکه شما میتوانید این کارها را انجام دهید به آقازاده بودن شما ربط دارد؟
توضیح بدهید چگونه آقازاده بودن به این مساله ربط دارد؟
بالاخره شما از فرزندان مدیران آن سازمان هستید.
بله. پدر من مدیر سازمان صداوسیما در بخش استانها است و میدانید که این بخش استانها هیچ ربطی به سیما ندارد و اگر ربط هم داشته باشد من کار رسانهای میکنم و کار رسانهای را هم در سازمان نمیشود با ارتباط اینچنینی پیش برد. باید ببینند خروجی کار من چیست؛ کار حرفهای هست یا نه؟ تلاش من این است که با تواناییهایی که خودم دارم این کار را انجام بدهم. البته این را هم بگویم که آوردن آقای قاضیپور روی آنتن تلویزیون کار پیچیدهای نیست که نیاز به ارتباطات خاص داشته باشد.
البته. ولی شما درباره برنامه گذشتهتان گفتید و آوردن افرادی مثل قوچانی و ابطحی. این کارهایی که میسازید چقدر به روحیه روزنامهنگارانه شما برمی گردد؟
این مسیری است که من چند سالی است شروع کردهام. من از سال ۸۰ کار روزنامهنگاری کردم. سالها سردبیر هفته نامه «پنجره» بودم و از آن تجربه سعی کردم یک مجله تلویزیونی درست کنم. مجلهای که در آن تضارب آرا و گفتوگو محلی از اعراب داشته باشد و کماکان به گفتوگو معتقدم. با این تفاوت که این روزها مردم نیاز دارند حالشان بهتر باشد و از جدل دور باشند. لذا فکر میکنم جامعه نیاز بیشتری به سبک گفتوگوهایی مثل «اختیاریه» دارد و برنامههایی که به خاطر خاصیت سرگرمی که دارند، حال مردم را خوب کنند. به این دلیل در این حوزه وارد شدم.
یکی از دلایلی که شاید حال خیلی از مردم را این روزها گرفته باشد، علاوه بر مشکلات اقتصادی، این جدال بین دو جناح است. وقتی شما یک نماینده اصولگرا را میآورید که مستقیما به آقای قاضیزاده هاشمی میگوید پورشه سوار یا درباره دیگری میگوید در لواسان ویلا دارد و اینقدر مستقیم و از آنتن زنده تلویزیون برای جدال جناحی استفاده میکند، فکر نمیکنید حال مردم را بیشتر خراب کند؟
اگر این صحبت به نیت یک بحث سیاسی باشد، حتما حرف شما درست است. یعنی اگر یک برنامهای ساخته شود که به آن آقا بگویید حتما این حرف را بزن، نه تنها حال مردم خراب میشود که اوضاع مملکت به هم میریزد. اما اینکه در یک فرآیند طبیعی، یک کاراکتر جذاب را انتخاب کنید و واقعا برایت غیرقابل پیش بینی باشد، به نظرم بیشتر جنبه سرگرمیاش مهم است. من آقای قاضیپور را در برنامهام آوردم و یک روایت دربارهاش دارم. میخواستم بگویم سیاست آنقدرها هم که فکر میکنید پیچیده نیست. البته یک روی دیگرش هم این است که یا سیاست آنقدر پیچیده است که شخصیتهای به این سادگی هم در آن حضور دارند؛ این هدف من بود.
از آن طرف هم شاید خیلی طول نمیکشد که میبینید مهمانهای اصلاحطلب ویژه دارم که ممکن است آنها هم روی آنتن حرفهایی بزنند که به یک جناح دیگر بر بخورد و البته که برای آنها هم هیچ برنامه از پیش تعیین شدهای نداریم. یک اتفاقی است که باید در لحظه و آن رخ بدهد.
یعنی اینکه آقای قاضیپور همان کلاهی را سرش بگذارد که در عکس سالها پیشش در جبهه هم همان سرش بوده است، یا اینکه اشتباها به جای قاضیپور بگویید قاضیزاده و ایشان واکنش نشان بدهد، عمدی و طراحی شده نبوده است؟
من در «۱۸۰ درجه» هم سابقه این را داشتم که در لحظه، اسامی مهمانی را فراموش کنم. واقعا عمدی نبود. فضای رسانه جایی است که نیازی نیست شما از خودت دفاع کنی، چون مخاطب برداشت خودش را در لحظه دارد. اگر این برداشت شما را از کار من داشته باشد، حتما به همان قائل است و من هر چقدر هم توضیح بدهم، فایدهای ندارد اما اگر غیر این هم باشد که غیر این است. اما من هیچگونه طراحی برای این اتفاق نداشتم و واقعا اینقدر بازیگر خوبی نیستم.
آیا به همان افرادی هم که آقای قاضیپور به آنها برچسب زد، آنتن می دهید؟
حتما ضمن اینکه شاید گفتن این حرف خوب نباشد ولی من معتقدم خیلی وقت است که مردم از این دوقطبیِ اصلاح طلب و اصولگرا گذشتهاند ولی رسانههایی که به جریانهای سیاسی مرتبط هستند، دوست دارند که این فضا باشد. الان مردم نه آنقدر به اصولگرایان علاقهای نشان میدهند و نه آنقدر به اصلاح طلبها. برای من آدمهای جذاب از هر دو جناح جذاب هستند؛ آدمهایی که با آنها میتوانم برنامه جذاب بسازم.
ولی به نظر میرسد برنامه خود شما از اتفاقاتی است که میتواند به این دوقطبی دامن بزند.
اگر این کار را میکنم حتما اشتباه است. شما توضیح بدهید کجای برنامه این شکلی است که من اصلاح کنم.
دقیقا حرفهای آقای قاضیپور درباره چهرههای سیاسی مختلف.
صبر کنید و قسمتهای بعد را هم ببینید. اگر این اشکال به من وارد باشد حتما اصلاحش میکنم.
چرا سوالی درباره مواضع آقای قاضیپور درباره زنان نپرسیدید و این بحث را آخر برنامه زود جمع کردید؟
چون وقت کم آوردم. شما هم روزنامهنگار هستید و میدانید. من هم دوستان زیادی از خبرنگاران مجلس دارم که کلی درباره آقای قاضیپور با آنها گپ زدم و کلی خاطره عجیب از نوع برخورد ایشان با خانمها داشتند که بعضی از آنها را اصلا روی آنتن زنده نمیشود بیان کرد. من یک مقدار احتیاط این شکلی داشتم به خاطر صراحت ایشان که یک باره چیزی نگوید که کل تلویزیون بلرزد.
فاطمه پاقلعهنژاد: «اختیاریه»؛ تنها با گذشت دو شب از تاک شوی جدید شبکه تهران کافی است که مشخص شود برنامه پرسر وصدایی قرار است روی آنتن برود.
مرتضی فاطمی، سردبیر هفتهنامه «پنجره»، که با رمضاننژاد، مدیر شبکه افق، آنجا برنامه «۱۸۰ درجه» را میساختند، حالا که به شبکه تهران آمدهاند، برنامهای به نام «اختیاریه» تولید کردهاند؛ یک برنامه خوشریتم و البته جسورانه، دستکم در دو قسمت اول. دستِ باز تهیهکننده برای رفتن سراغ حرفهای عامهپسند و البته خط فکری سازندهاش، هم در گفتوگو با پرواز همای و هم گفتوگو با نادر قاضیپور، کلی تیتر تولید کرده است؛ از همای که روی آنتن زنده گفت نقاش بوده و پرترههای گوگوش و داریوش میکشیده و میفروخته تا ماجرای حمله قاضیپور به پورشهسواری قاضیزاده!
مرتضی فاطمی که گفتوگویش با قاضیپور را از ماجرای آقازادهها شروع کرد، خودش فرزند علی فاطمی، از مدیران ارشد تلویزیون است که سابقه فعالیت در سمتهایی چون حراست سازمان را داشته و حالا هم مدیر استانهای صداوسیما است.
این رابطه پدر و فرزندی در رسیدن به آنتن به مرتضی نقش داشته؟ این یک بخش از سوالهای ما از اوست که البته سعی میکند با «خروجی کار را ببینید» از آن عبور کند؛ درست مثل اجرای برنامهاش و ماجرای کلاهی که قاضی پور بر سر داشت تا اشتباه گفتن اسم قاضیپور و قاضیزاده که آن بحث جنجالی برنامه دیشب (چهارشنبه) را رقم زد.
گفتگوی خبرآنلاین با فاطمی درباره «اختیاریه» را بخوانید:
به نظر میرسد با برنامهای به آنتن تلویزیون آمدید که در همین ابتدای کار بعضی خط قرمزها را رد کرده؛ از اسم گوگوش و داریوش روی آنتن زنده تا برچسبهای مختلف به بعضی از سیاسیون.
این نظر لطف شماست. تلاشمان این است که یک برنامه استاندارد و در خور مخاطب عرضه کنیم. در این وضعیتی که ساختن چنین برنامههایی آن هم به صورت زنده کار سخت و طاقت فرسایی است، تلاش میکنیم چنین بشود.
در همین تلویزیون ولی شما روی یک سری خط قرمزهایی حرکت کردید که به نظر میرسد کار هر کسی نیست.
همینطور است، کار هر کسی نیست. آدم هایی میخواهد که جانشان را از سر راه آورده باشند. یعنی آدمهایی که نگویند سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندند و نفسش نگیرد برای اینکه تا لحظه آخر نداند برنامهاش پخش میشود یا نمیشود. خود من هم بارها سعی کردم از این فضا فاصله بگیرم، در «۱۸۰ درجه» هم خیلیها را برای اولین بار به تلویزیون آوردم؛ محمد قوچانی، سعید لیلاز، محمدعلی ابطحی و ... برای هر کدام از اینها خیلی جنگیدم. بعضیها هم نشد. تلاش کردم خیلیها را متقاعد کنم و آقای رمضاننژاد هم در شبکه افق و هم در شبکه پنج به من لطف دارند و شد که این برنامهها ساخته شوند.
اینکه شما میتوانید این کارها را انجام دهید به آقازاده بودن شما ربط دارد؟
توضیح بدهید چگونه آقازاده بودن به این مساله ربط دارد؟
بالاخره شما از فرزندان مدیران آن سازمان هستید.
بله. پدر من مدیر سازمان صداوسیما در بخش استانها است و میدانید که این بخش استانها هیچ ربطی به سیما ندارد و اگر ربط هم داشته باشد من کار رسانهای میکنم و کار رسانهای را هم در سازمان نمیشود با ارتباط اینچنینی پیش برد. باید ببینند خروجی کار من چیست؛ کار حرفهای هست یا نه؟ تلاش من این است که با تواناییهایی که خودم دارم این کار را انجام بدهم. البته این را هم بگویم که آوردن آقای قاضیپور روی آنتن تلویزیون کار پیچیدهای نیست که نیاز به ارتباطات خاص داشته باشد.
البته. ولی شما درباره برنامه گذشتهتان گفتید و آوردن افرادی مثل قوچانی و ابطحی. این کارهایی که میسازید چقدر به روحیه روزنامهنگارانه شما برمی گردد؟
این مسیری است که من چند سالی است شروع کردهام. من از سال ۸۰ کار روزنامهنگاری کردم. سالها سردبیر هفته نامه «پنجره» بودم و از آن تجربه سعی کردم یک مجله تلویزیونی درست کنم. مجلهای که در آن تضارب آرا و گفتوگو محلی از اعراب داشته باشد و کماکان به گفتوگو معتقدم. با این تفاوت که این روزها مردم نیاز دارند حالشان بهتر باشد و از جدل دور باشند. لذا فکر میکنم جامعه نیاز بیشتری به سبک گفتوگوهایی مثل «اختیاریه» دارد و برنامههایی که به خاطر خاصیت سرگرمی که دارند، حال مردم را خوب کنند. به این دلیل در این حوزه وارد شدم.
یکی از دلایلی که شاید حال خیلی از مردم را این روزها گرفته باشد، علاوه بر مشکلات اقتصادی، این جدال بین دو جناح است. وقتی شما یک نماینده اصولگرا را میآورید که مستقیما به آقای قاضیزاده هاشمی میگوید پورشه سوار یا درباره دیگری میگوید در لواسان ویلا دارد و اینقدر مستقیم و از آنتن زنده تلویزیون برای جدال جناحی استفاده میکند، فکر نمیکنید حال مردم را بیشتر خراب کند؟
اگر این صحبت به نیت یک بحث سیاسی باشد، حتما حرف شما درست است. یعنی اگر یک برنامهای ساخته شود که به آن آقا بگویید حتما این حرف را بزن، نه تنها حال مردم خراب میشود که اوضاع مملکت به هم میریزد. اما اینکه در یک فرآیند طبیعی، یک کاراکتر جذاب را انتخاب کنید و واقعا برایت غیرقابل پیش بینی باشد، به نظرم بیشتر جنبه سرگرمیاش مهم است. من آقای قاضیپور را در برنامهام آوردم و یک روایت دربارهاش دارم. میخواستم بگویم سیاست آنقدرها هم که فکر میکنید پیچیده نیست. البته یک روی دیگرش هم این است که یا سیاست آنقدر پیچیده است که شخصیتهای به این سادگی هم در آن حضور دارند؛ این هدف من بود.
از آن طرف هم شاید خیلی طول نمیکشد که میبینید مهمانهای اصلاحطلب ویژه دارم که ممکن است آنها هم روی آنتن حرفهایی بزنند که به یک جناح دیگر بر بخورد و البته که برای آنها هم هیچ برنامه از پیش تعیین شدهای نداریم. یک اتفاقی است که باید در لحظه و آن رخ بدهد.
یعنی اینکه آقای قاضیپور همان کلاهی را سرش بگذارد که در عکس سالها پیشش در جبهه هم همان سرش بوده است، یا اینکه اشتباها به جای قاضیپور بگویید قاضیزاده و ایشان واکنش نشان بدهد، عمدی و طراحی شده نبوده است؟
من در «۱۸۰ درجه» هم سابقه این را داشتم که در لحظه، اسامی مهمانی را فراموش کنم. واقعا عمدی نبود. فضای رسانه جایی است که نیازی نیست شما از خودت دفاع کنی، چون مخاطب برداشت خودش را در لحظه دارد. اگر این برداشت شما را از کار من داشته باشد، حتما به همان قائل است و من هر چقدر هم توضیح بدهم، فایدهای ندارد اما اگر غیر این هم باشد که غیر این است. اما من هیچگونه طراحی برای این اتفاق نداشتم و واقعا اینقدر بازیگر خوبی نیستم.
آیا به همان افرادی هم که آقای قاضیپور به آنها برچسب زد، آنتن می دهید؟
حتما ضمن اینکه شاید گفتن این حرف خوب نباشد ولی من معتقدم خیلی وقت است که مردم از این دوقطبیِ اصلاح طلب و اصولگرا گذشتهاند ولی رسانههایی که به جریانهای سیاسی مرتبط هستند، دوست دارند که این فضا باشد. الان مردم نه آنقدر به اصولگرایان علاقهای نشان میدهند و نه آنقدر به اصلاح طلبها. برای من آدمهای جذاب از هر دو جناح جذاب هستند؛ آدمهایی که با آنها میتوانم برنامه جذاب بسازم.
ولی به نظر میرسد برنامه خود شما از اتفاقاتی است که میتواند به این دوقطبی دامن بزند.
اگر این کار را میکنم حتما اشتباه است. شما توضیح بدهید کجای برنامه این شکلی است که من اصلاح کنم.
دقیقا حرفهای آقای قاضیپور درباره چهرههای سیاسی مختلف.
صبر کنید و قسمتهای بعد را هم ببینید. اگر این اشکال به من وارد باشد حتما اصلاحش میکنم.
چرا سوالی درباره مواضع آقای قاضیپور درباره زنان نپرسیدید و این بحث را آخر برنامه زود جمع کردید؟
چون وقت کم آوردم. شما هم روزنامهنگار هستید و میدانید. من هم دوستان زیادی از خبرنگاران مجلس دارم که کلی درباره آقای قاضیپور با آنها گپ زدم و کلی خاطره عجیب از نوع برخورد ایشان با خانمها داشتند که بعضی از آنها را اصلا روی آنتن زنده نمیشود بیان کرد. من یک مقدار احتیاط این شکلی داشتم به خاطر صراحت ایشان که یک باره چیزی نگوید که کل تلویزیون بلرزد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر