نگاهی به ۲۶۶ روز بدون سخنگو بودن دولت

اکنون که سال ۱۳۹۷ با همه فراز و نشیب هایش و با تمام تلخی‌ها و شیرینی هایش به اتمام رسیده، فرصت مناسبی است تا یک بار دیگر نگاهی اجمالی به مهم‌ترین حوادث این سال داشته باشیم. بدین منظور همکاران ما در خبرگزاری دانشجو با انتخاب تعدادی از این حوادث و نگارش گزارشی پیرامون آن، سعی داشتند تا یک بازخوانی جذاب و البته عبرت آموز از این وقایع به مخاطب ارائه دهند.
۹ مرداد ماه بود که آقای نوبخت بعد از ۵ سال سمت سخنگویی را به کناری گذاشتند و علت این تصمیم را اینگونه شرح دادند:
«همان‌گونه که پیش‌تر هم گفته بودم، کم‌اثر کردن فشار‌های اخیر دشمنان و شرایط جدید اداره کشور، کار مضاعف همه مدیران را می‌طلبد. هرچند که تاکنون بر هر دو مسئولیت ریاست سازمان برنامه و بودجه و سخنگویی دولت تمرکز داشته‌ام و این دو نیز با یکدیگر همپوشانی بسیاری دارند، اما از رئیس‌جمهور درخواست نمودم به دلیل شرایط جدید، اجازه دهند همه توان خود را صرف کمک به ایشان در حوزه برنامه و بودجه نمایم و مسئولیت سخنگویی دولت را عزیز دیگری برعهده بگیرند، که خوشبختانه مورد موافقت ایشان نیز قرار گرفت. الحمدلله!»
از واکاوی این پرسش میگذریم که «چرا ایشان در طول ۵ سال، این دو مسئولیت خطیر را برعهده گرفتند که هر کدام به تنهایی فرصت و تمرکز زیادی را می‌طلبند» و به بررسی موضوع بی سخنگویی دولت میپردازیم.
این موضوع آنقدر عجیب و غریب است که برای فهم عمق و تبعات آن، شاید چیزی بهتر از واکنش حامیان خود دولت نباشد. در این قسمت برخی از زوایای مختلف و مهم نبود سخنگو را از زبان همراهان دولت بررسی می‌کنیم.

هم اکنون بیش از ۸ ماه از استعفای سخنگوی دولت میگذرد؛ اما جالب است نگاهی بیاندازیم به متن تند روزنامه اعتماد که بعد از دوماه فقدان سخنگو و در تاریخ ۲۷ شهریور ۹۷ منتشر شده بود:
«دولتی که با شعار تدبیر و امید در دو انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ پیروز شد، این روز‌ها بیش از گذشته تحت فشار قرار دارد. خروج امریکا از برجام نقطه آغاز بحران بود و در پی آن اعتراضات دی ماه، نوسانات ارزی و عدم تعادل در بازار عرضه و تقاضا درخصوص برخی کالا‌های اساسی روز‌های سختی را برای تولید ایجاد کرده است. بیش از دوماه از استعفای محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت می‌گذرد، اما همچنان خبری از جایگزین او منتشر نشده و این در حالی است که شاید یکی از مهم‌ترین پست‌های موجود در دولت همین سخنگویی است زیرا دولت با استفاد از پتانسیل یک سخنگوی قوی می‌تواند به سوالات افکار عمومی پاسخ داده و کمی اوضاع را کنترل کند. یکی از جدی‌ترین انتقاداتی که به حسن روحانی رییس‌جمهور وارد می‌شود آن است که بسیاری معتقدند رییس‌جمهور با مردم صحبت نمی‌کند و همین موجب احساس یاس در بدنه جامعه شده است. اما این نقد امروز نه تنها به رییس‌جمهور بلکه به دولت وارد است زیرا ظاهرا دولت هم قصد رودررویی با خبرنگاران و سوالات را ندارد و این اتفاق شائبه علاقه‌مندی دولت به دوری از رسانه ها را تقویت کرده است. در طول این دوماه تقریبا هفته‌ای نبوده است که خبری از انتصاب سخنگو در روز‌های آتی شنیده نشود، اما این وعده تنها سرابی است برای آنکه خبرنگاران هر هفته در حیاط دولت چند روزی مشغول گمانه‌زنی افراد منتخب احتمالی شوند. در شرایط کنونی دولت نیاز دارد با مردم سخن گفته و وضعیت را در حوزه‌های مختلف تشریح کند تا با چالش اعتماد عمومی روبه‌رو نشود. عدم حضور و پاسخگویی دولت در رسانه‌ها با توجه به وضعیت فعلی کشور بیش از حد طولانی شده و رییس‌جمهور هرچه زودتر باید فاصله ایجاد شده دولت با رسانه‌ها را کاهش دهد.»

در مهرماه بود که سایت نزدیک به دولت جماران نیز به این موضوع ورود کرد و با تعدادی از سیاسیون اصلاح طلب مصاحبه کرد. مرتضی مبلغ در این زمینه به خبرنگار این سایت میگوید: «از همان ابتدای دولت یازدهم، یکی از اشکالاتی که نسبت به دولت مطرح می‌شد، بحث رسانه و ارتباط رسانه‌ای با جامعه به صورت دوسویه و موثر بود... اما متاسفانه این مسائل در دولت دوازدهم هم تداوم پیدا کرده و هیچ راهی برای توجیه باقی نگذاشته است. دولت باید بتواند مسائل خود را برای جامعه تبیین و خطرات و مشکلات را برای مردم تشریح کند. متاسفانه، امروز اقدام چندانی در این زمینه صورت نمی‌گیرد و معلوم نیست که چرا دولت این امر را رها کرده؛ در حالی که امروز هیچ چیز واجب‌تر از این نیست که چنین کاری انجام شود.»
عبدالله ناصری، دیگر فعال اصلاح طلب هم میگوید: «یکی از مهمترین عرصه‌های کشور که شاید بیشترین آسیب را به دولت رساند حوزه اطلاع رسانی و سخنگویی بود. اما حوزه سخنگویی و برقراری ارتباط با افکار‌عمومی برای دولت خیلی اهمیت ندارد. چون اگر اقناع افکار عمومی برای دولت اهمیت داشت این پنج سال بدون برقراری ارتباط شایسته با افکار عمومی سپری نمی‌شد.»

آفتاب یزد نیز از دیگر رسانه‌های حامی دولت بود که صدایش در آمد و در اسفند ماه بدین موضوع به صورت ویژه پرداخت؛ این روزنامه از قول محمد صادق جوادی حصار تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب می‌نویسد: «دولت اساسا برنامه‌ای ندارد که بخواهد از آن دفاع کند. علاوه بر این، با توجه به اینکه روحانی به حرف کسی گوش نمی‌دهد، خود تنها فردی است که در صورت داشتن برنامه می‌تواند از آن دفاع کند. او افزود: به نظر نمی‌رسد که روحانی برای انتخاب سخنگو چندان دغدغه‌ای داشته باشد. از سویی، شاید هیچ کس مسئولیت مستقیم سخنگویی را با توجه به شرایط کشور قبول نمی‌کند. جوادی حصار ادامه داد: تصور می‌رود در شرایط کنونی سخنگویی دولت نقیضه‌ای نیست که روحانی نسبت به آن دغدغه مندی داشته باشد. چراکه قرار نیست اساسا برنامه‌ای از سوی دولت اعلام شود... اساسا در شرایط موجود دولت از کدام برنامه می‌خواهد دفاع کند. روحانی و دولتش چه سخن نگفته‌ای دارند که قدرت و جسارت بیان آن را داشته باشند؟ چه حرف نگفته‌ای از سوی دولت وجود دارد تا در شرایط کنونی جامعه راخرسند نگاه دارد؟ رئیس جمهور در حالی می‌گوید دولت مشکلی ندارد که مردم از مشکلات کنونی رنج می‌برند؛ بنابراین سوال اینجاست که آیا میان دولت و مردم تفاوتی وجود دارد؟ آیا به راستی مشکل مردم برای دولت مسئله تلقی نمی‌شود؟»

گا‌ها وکنش‌ها از این قبیل هم تندتر میشود، به عنوان مثال، قدیری ابیانه بنیانگذار شورای اطلاع رسانی دولت در این خصوص می‌گوید: «شاید هم آقای روحانی در اقوام و همشهریان خود فردی را برای انتخاب سخنگو پیدا نکرده و ظاهراً هم بستگان در پست‌هایی مهمتر و بی دردسرتر و شاید هم با درآمد بالاتری مشغول هستند... چندین دلیل دارد که دولت سخنگو انتخاب نمی‌کند، ولی یک دلیل این است که کسی حاضر نمی‌شود مسئولیت سخنگویی دولت را بپذیرد و دیگر اینکه دولت برنامه‌ای برای پاسخگویی ندارد. حتی در دوره‌ای هم که دولت سخنگو داشت، سخنگوی دولت به جای تشریح مواضع، عملکرد دولت را توجیه می‌کرد»

همچنین غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی درباره خالی بودن صندلی سخنگوی دولت میگوید: «خب این یعنی اینکه دولت سخنی ندارد که بگوید به خاطر همین سخنگو ندارد. اگر سخنی برای گفتن داشته باشد حتما سخنگوی خود را پیدا می‌کند.»

کلام آخر
البته در پایان باید گفت: شاید توقع ما مردم و رسانه‌ها برای داشتن دولتی با سخنگو، بیش از حد غیر معقول و غیر ضرور است؛ وگرنه به قول آقای جهانگیری «همه حرف‌هایی که علیه دولت زده می‌شود را می‌توان ظرف ۵ دقیقه جواب داد.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر