۱۸ تیرماه قرار بود دادگاه تجدیدنظرش برگزار شود و وکیلش به بخشش خوشبین بود؛ مرگ اما دست پیش گرفت و ۲۰ خرداد کشته شد. علیرضا شیرمحمدعلی که ۲۴ تیرماه۹۷ به دلیل فعالیت مجرمانه در فضای مجازی (یک کانال تلگرامی) بازداشت و پس از محاکمه به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود، ۸ سال حکم داشت که ۵ سال آن تعلیقی و سه سال تعزیری بود. دادگاه تجدیدنظر هم قرار بود ۱۸ تیرماه برگزار شود که هفته پیش با ضربات متعدد چاقو کشته شد.
فاطیما فردوس: آنطور که میگویند دو ضارب، از بند قاچاقچیها بودهاند و بیش از ۳۰ ضربه با چاقو و سرامیک به علیرضا زدهاند تا جان داده است. بعد از این اتفاق گلایههایی مطرح شد که چرا در سلول این دو نفر باز بوده؟ چرا افسر کشیک نبوده است؟ چرا تا لحظه آخر جان دادن علیرضا کسی متوجه نشده است؟ و .. تا اینکه سازمان زندانها اطلاعیه داد که این اتفاق در ساعت هواخوری رخ داده و اینطور نبوده که سلولها از هم تفکیک نباشند.
با اعتصاب غذا به بودن خود در اینجا اعتراض کردیم
علیرضا پیش از این در یک نامه به وضعیت نامناسب نگهداری و عدم امنیت در زندان فشافویه اعتراض کرده بود و طرح درخواست انتقال به زندان اوین را داده بود؛ زیرا جزو زندانیان امنیتی به حساب میآمد. در اعتراض به این وضعیت هم به همراه برزان محمدی همبندش از ۲۳ اسفند تا ۲۳ فروردین اعتصاب غذا کرده بود اما به اعتراض او رسیدگی نشده بود. این دو نفر در نوزدهمین روز اعتصاب غذا در نامهای سرگشاده درباره دلایل اعتصاب غذایشان نوشته بودند: «ما بهدلیل نبود امکانات و نداشتن امنیت جانی در سوییت، اعتصاب غذا کردهایم تا با این روش به بودن خود در اینجا اعتراض کرده باشیم؛ ولی سلامت جان ما هیچ اهمیتی برای عوامل زندان و روسای آن ندارد؛ حتی روز گذشته افسر نگهبان شیفت، خیلی صریح به ما گفت که انتهای این اعتصاب صدور گواهی فوت است. البته این جمله از ایشان با توهین به خانوادهمان نیز همراه بود و به دلایل اخلاقی از ذکر آن معذوریم.»
آن دو قاتل با افسر کشیک رابطه خیلی خوبی داشتند
برزان محمدی و علیرضا شیرمحمدعلی، اسفند پارسال دست به اعتصاب غذا میزنند تا به اوین منتقل شوند و نهایتا با وعده دادستانی برای حلشدن این مشکل دست از اعتصاب میکشند ولی از این دو تنها برزان محمدی و آنهم پساز قتل همبندش، به اوین منتقل شد. حالا مادر علیرضا بعد از گذشت یک هفته از قتل پسرش به «خبرآنلاین» میگوید: «من مادرم و هرچه بگویم میگویند مادر است؛ اما حتی دوستانش هم میگویند علیرضا آنقدر مهربان بود که پول هفتگیاش را برای سلولهایی خرید میکرد که اجازه بیرون آمدن نداشتند. چرا افسر کشیک در را باز گذاشته بوده؟ من شنیدهام که آن دو قاتل با افسر کشیک رابطه خیلی خوبی داشتند و همانشب آن دو نفر دست علیرضا را میگیرند و میبرند داخل سلولی که میخوابیده است، علیرضا را خوابانده بودند و با چاقو به جانش افتاده بودند.»
اول با چاقو و بعد سرامیک شاهرگ علیرضا را زدند
او در ادامه میگوید: «آن دو نفر کارد بزرگ را از کجا آورده بودند؟ اولین ضربهها با کارد بوده و بعد با سرامیک شاهرگهای پسر من را بریده بودند. پسر من با هیچکس نه خصومتی داشت نه دشمنیای. با همهشان خوب بود و حتی بهخاطر بستهبودن سلولشان به آنها کمک میکرد. سازمان زندانها میگویند در هواخوری این اتفاق افتاده است اما ساعت ۹ شب پسر من کشته شده است. ساعت ۹ شب کدام زندان هواخوری دارد؟ پسر من آنجا جان داده و یکراست به سردخانه منتقل شده؛ حتی کسی نفهمیده پسر من زخمی شده که اورژانس بیاید. چرا در سلول آن دو زندانی باز بوده است؟ اصلا چرا پسر من که از جنس زندانیهای آنجا نبود باید در فشافویه نگهداری میشد؟ فشافویه زندان محکومان موادمخدر است، چه ربطی به فعالیت پسر من داشت؟» مادر علیرضا میگوید فقط قصاص من را آرام میکند.
مادر علیرضا ادعا میکند که پسرش به او گفته بوده زنگ خطر زندان را قطع کردهاند و اگر دو زندانی بهجان هم بیفتند کسی متوجه نمیشود. «وکیل علیرضا خیلی خوشبین بود که در دادگاه تجدیدنظر علیرضا بخشیده و آزاد میشود.» مادرش میگوید حتی نگذاشتند ما یک مراسم برای پسرم بگیریم، موتور برق را قطع کردند و صندلی را از زیر پای مهمانها کشیدند؛ عیبی ندارد اما از بزرگان مسئول میخواهم که پرونده پسرم را پیگیری کنند.
چرا علیرضا را کشتند؟ آنهم با ۳۰ ضربه!
در همین میان محمدهادی عرفانیانکاسب وکیل علیرضا با اشاره به اینکه حکم علیرضا مربوط به اعتراضات دیماه نبوده به «خبرآنلاین» میگوید: «علیرضا در فضای مجازی یک کانال تلگرامی داشت که ادمین آن بود و بهخاطر محتوای آن بود که برایش پرونده تشکیل شد و ربطی به اعتراضات دیماه نداشت. دادستانی اعلام کرد که کیفرخواست برای دو فرد ضارب صادر و به شعبه فرستاده شده است. ما هم به محض اینکه در شعبه تایید شود ورود میکنیم.»
او درباره اعتراض علیرضا به عدم تفکیک در فشافویه هم میگوید: «من از زندان فشافویه اطلاعات دقیقی ندارم ولی ابهامات بسیار زیادی وجود دارد. فرض میکنیم که ادعاهای سازمان زندانها درست است اما به هر حال یک نفر باید در سلول را باز میکرده است و اگر هم در هواخوری بوده چرا کسی جلوی آنها را نگرفته؟ چرا بر علیرضا زوم کردهاند؟ چرا ۳۰ ضربه به او زدهاند؟ امیدوارم با دستور پیگیری رئیس قوه قضاییه ابهامات برطرف شود.»
عرفانیان از زمان دادگاه تجدیدنظر وکیل پرونده علیرضا شده و جز یکبار دیدار در شعبه تجدیدنظر و یکبار هم بهصورت تلفنی ملاقات دیگری با او نداشته است. «ابهامات در این پرونده بسیار زیاد است و منتظریم دادگاه برگزار شود تا ابهامات را برطرف کنیم.»
دستور ویژه قوه قضاییه برای پیگیری پرونده/ وقوع قتل در ساعت هواخوری بوده است
نکته مهم در این پرونده دستور ویژه رئیس قوه قضاییه برای پیگیری بود. حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی در این سه ماه با جدیت و پیگیری کار را شروع کرده و از اقداماتش یکی همین دستور ویژه برای پرونده علیرضا است. در همین میان غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه با تاکید بر حساسیت این پرونده گفته است: «پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شده است و در دادگاه نیز به صورت ویژه و در حداقل زمان قانونی رسیدگی خواهد شد. این پرونده دو متهم دارد، متهم ردیف اول متهم به قتل عمدی و متهم ردیف دوم، متهم به معاونت در قتل عمد است.» او با تاکید بر رعایت اصل تفکیک جرایم در فشافویه توضیح داده است: «در روز حادثه قاتل و همدست او به جهت لزوم تعمیر سرویس بهداشتی در هواخوری اقامت داشتهاند و متهمان و محکومان امنیتی در اتاقهای محل اقامت خویش بودهاند. همزمان با توزیع غذای زندانیان و باز شدن در محل نگهداری قاتل و همدستش، آنها به سمت اتاق زندانیان هجوم برده و با استفاده از تیزی دستساز و قطعهای از سرامیک سرویس بهداشتی در حال تعمیر، صدماتی را به مقتول وارد و او را مضروب میکنند که پس از انتقال به بیمارستان مقتول فوت میکند.»
روابط عمومی سازمان زندانها نیز درباره جزئیات قتل علیرضا شیرمحمدعلی اطلاعیهای صادر کرد. در این اطلاعیه ضمن تکذیب عدم تفکیک زندانیان آمده است: «در حادثه اخیر، محل نگهداری زندانی مقتول علیرضا شیرمحمدعلی متهم به جرائم امنیتی در کنار سایر متهمان جرائم امنیتی بوده و در نتیجه سایر متهمان و محکومان جرائم دیگر در این محل حضور نداشتند. زندانی متهم به قتل بهنام «م.خ» به همراه زندانی دیگر به نام «م.ش» به دلیل تخلفات داخل زندان، به طور کاملاً مجزا در محل مستقل نگهداری میشدند، هرچند این محل دارای هواخوری مشترک با محل نگهداری متهمان امنیتی بوده ولیکن نحوه استفاده و دسترسی به هواخوری در ساعات مشخص به صورت مستقل صورت میگرفته است.»
مسئولان زندان در جریان بودند
برخی رسانهها خبر دادهاند برزان محمدی، همبند علیرضا شیرمحمدعلی، که همراه با او چندیپیش اعتصابغذا کرده بود، در نامهای ادعا کرده که قاتلان علیرضا قبل از این نیز بارها تهدید کرده بودند که کسی را میکشند و پیش از این هم یک نفر را با سنگ توالت زخمی کرده بودند و مسئولان زندان هم در جریان بودند. برزان در ادامه ادعا کرده است که اگر این بند ویژه زندانیان امنیتی است چرا دو نفر با جرمهای دیگر در آن نگهداری میشوند؟ مادر علیرضا هم گفته بود که پسرش با همبندیهایش هیچ مشکلی نداشته و همیشه هوایشان را داشته است. پس چرا محمدرضا خلیلزاده و حمیدرضا شجاعی زواره اقدام به قتل علیرضا کردهاند؟
با اعتصاب غذا به بودن خود در اینجا اعتراض کردیم
علیرضا پیش از این در یک نامه به وضعیت نامناسب نگهداری و عدم امنیت در زندان فشافویه اعتراض کرده بود و طرح درخواست انتقال به زندان اوین را داده بود؛ زیرا جزو زندانیان امنیتی به حساب میآمد. در اعتراض به این وضعیت هم به همراه برزان محمدی همبندش از ۲۳ اسفند تا ۲۳ فروردین اعتصاب غذا کرده بود اما به اعتراض او رسیدگی نشده بود. این دو نفر در نوزدهمین روز اعتصاب غذا در نامهای سرگشاده درباره دلایل اعتصاب غذایشان نوشته بودند: «ما بهدلیل نبود امکانات و نداشتن امنیت جانی در سوییت، اعتصاب غذا کردهایم تا با این روش به بودن خود در اینجا اعتراض کرده باشیم؛ ولی سلامت جان ما هیچ اهمیتی برای عوامل زندان و روسای آن ندارد؛ حتی روز گذشته افسر نگهبان شیفت، خیلی صریح به ما گفت که انتهای این اعتصاب صدور گواهی فوت است. البته این جمله از ایشان با توهین به خانوادهمان نیز همراه بود و به دلایل اخلاقی از ذکر آن معذوریم.»
آن دو قاتل با افسر کشیک رابطه خیلی خوبی داشتند
برزان محمدی و علیرضا شیرمحمدعلی، اسفند پارسال دست به اعتصاب غذا میزنند تا به اوین منتقل شوند و نهایتا با وعده دادستانی برای حلشدن این مشکل دست از اعتصاب میکشند ولی از این دو تنها برزان محمدی و آنهم پساز قتل همبندش، به اوین منتقل شد. حالا مادر علیرضا بعد از گذشت یک هفته از قتل پسرش به «خبرآنلاین» میگوید: «من مادرم و هرچه بگویم میگویند مادر است؛ اما حتی دوستانش هم میگویند علیرضا آنقدر مهربان بود که پول هفتگیاش را برای سلولهایی خرید میکرد که اجازه بیرون آمدن نداشتند. چرا افسر کشیک در را باز گذاشته بوده؟ من شنیدهام که آن دو قاتل با افسر کشیک رابطه خیلی خوبی داشتند و همانشب آن دو نفر دست علیرضا را میگیرند و میبرند داخل سلولی که میخوابیده است، علیرضا را خوابانده بودند و با چاقو به جانش افتاده بودند.»
اول با چاقو و بعد سرامیک شاهرگ علیرضا را زدند
او در ادامه میگوید: «آن دو نفر کارد بزرگ را از کجا آورده بودند؟ اولین ضربهها با کارد بوده و بعد با سرامیک شاهرگهای پسر من را بریده بودند. پسر من با هیچکس نه خصومتی داشت نه دشمنیای. با همهشان خوب بود و حتی بهخاطر بستهبودن سلولشان به آنها کمک میکرد. سازمان زندانها میگویند در هواخوری این اتفاق افتاده است اما ساعت ۹ شب پسر من کشته شده است. ساعت ۹ شب کدام زندان هواخوری دارد؟ پسر من آنجا جان داده و یکراست به سردخانه منتقل شده؛ حتی کسی نفهمیده پسر من زخمی شده که اورژانس بیاید. چرا در سلول آن دو زندانی باز بوده است؟ اصلا چرا پسر من که از جنس زندانیهای آنجا نبود باید در فشافویه نگهداری میشد؟ فشافویه زندان محکومان موادمخدر است، چه ربطی به فعالیت پسر من داشت؟» مادر علیرضا میگوید فقط قصاص من را آرام میکند.
مادر علیرضا ادعا میکند که پسرش به او گفته بوده زنگ خطر زندان را قطع کردهاند و اگر دو زندانی بهجان هم بیفتند کسی متوجه نمیشود. «وکیل علیرضا خیلی خوشبین بود که در دادگاه تجدیدنظر علیرضا بخشیده و آزاد میشود.» مادرش میگوید حتی نگذاشتند ما یک مراسم برای پسرم بگیریم، موتور برق را قطع کردند و صندلی را از زیر پای مهمانها کشیدند؛ عیبی ندارد اما از بزرگان مسئول میخواهم که پرونده پسرم را پیگیری کنند.
چرا علیرضا را کشتند؟ آنهم با ۳۰ ضربه!
در همین میان محمدهادی عرفانیانکاسب وکیل علیرضا با اشاره به اینکه حکم علیرضا مربوط به اعتراضات دیماه نبوده به «خبرآنلاین» میگوید: «علیرضا در فضای مجازی یک کانال تلگرامی داشت که ادمین آن بود و بهخاطر محتوای آن بود که برایش پرونده تشکیل شد و ربطی به اعتراضات دیماه نداشت. دادستانی اعلام کرد که کیفرخواست برای دو فرد ضارب صادر و به شعبه فرستاده شده است. ما هم به محض اینکه در شعبه تایید شود ورود میکنیم.»
او درباره اعتراض علیرضا به عدم تفکیک در فشافویه هم میگوید: «من از زندان فشافویه اطلاعات دقیقی ندارم ولی ابهامات بسیار زیادی وجود دارد. فرض میکنیم که ادعاهای سازمان زندانها درست است اما به هر حال یک نفر باید در سلول را باز میکرده است و اگر هم در هواخوری بوده چرا کسی جلوی آنها را نگرفته؟ چرا بر علیرضا زوم کردهاند؟ چرا ۳۰ ضربه به او زدهاند؟ امیدوارم با دستور پیگیری رئیس قوه قضاییه ابهامات برطرف شود.»
عرفانیان از زمان دادگاه تجدیدنظر وکیل پرونده علیرضا شده و جز یکبار دیدار در شعبه تجدیدنظر و یکبار هم بهصورت تلفنی ملاقات دیگری با او نداشته است. «ابهامات در این پرونده بسیار زیاد است و منتظریم دادگاه برگزار شود تا ابهامات را برطرف کنیم.»
دستور ویژه قوه قضاییه برای پیگیری پرونده/ وقوع قتل در ساعت هواخوری بوده است
نکته مهم در این پرونده دستور ویژه رئیس قوه قضاییه برای پیگیری بود. حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی در این سه ماه با جدیت و پیگیری کار را شروع کرده و از اقداماتش یکی همین دستور ویژه برای پرونده علیرضا است. در همین میان غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه با تاکید بر حساسیت این پرونده گفته است: «پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شده است و در دادگاه نیز به صورت ویژه و در حداقل زمان قانونی رسیدگی خواهد شد. این پرونده دو متهم دارد، متهم ردیف اول متهم به قتل عمدی و متهم ردیف دوم، متهم به معاونت در قتل عمد است.» او با تاکید بر رعایت اصل تفکیک جرایم در فشافویه توضیح داده است: «در روز حادثه قاتل و همدست او به جهت لزوم تعمیر سرویس بهداشتی در هواخوری اقامت داشتهاند و متهمان و محکومان امنیتی در اتاقهای محل اقامت خویش بودهاند. همزمان با توزیع غذای زندانیان و باز شدن در محل نگهداری قاتل و همدستش، آنها به سمت اتاق زندانیان هجوم برده و با استفاده از تیزی دستساز و قطعهای از سرامیک سرویس بهداشتی در حال تعمیر، صدماتی را به مقتول وارد و او را مضروب میکنند که پس از انتقال به بیمارستان مقتول فوت میکند.»
روابط عمومی سازمان زندانها نیز درباره جزئیات قتل علیرضا شیرمحمدعلی اطلاعیهای صادر کرد. در این اطلاعیه ضمن تکذیب عدم تفکیک زندانیان آمده است: «در حادثه اخیر، محل نگهداری زندانی مقتول علیرضا شیرمحمدعلی متهم به جرائم امنیتی در کنار سایر متهمان جرائم امنیتی بوده و در نتیجه سایر متهمان و محکومان جرائم دیگر در این محل حضور نداشتند. زندانی متهم به قتل بهنام «م.خ» به همراه زندانی دیگر به نام «م.ش» به دلیل تخلفات داخل زندان، به طور کاملاً مجزا در محل مستقل نگهداری میشدند، هرچند این محل دارای هواخوری مشترک با محل نگهداری متهمان امنیتی بوده ولیکن نحوه استفاده و دسترسی به هواخوری در ساعات مشخص به صورت مستقل صورت میگرفته است.»
مسئولان زندان در جریان بودند
برخی رسانهها خبر دادهاند برزان محمدی، همبند علیرضا شیرمحمدعلی، که همراه با او چندیپیش اعتصابغذا کرده بود، در نامهای ادعا کرده که قاتلان علیرضا قبل از این نیز بارها تهدید کرده بودند که کسی را میکشند و پیش از این هم یک نفر را با سنگ توالت زخمی کرده بودند و مسئولان زندان هم در جریان بودند. برزان در ادامه ادعا کرده است که اگر این بند ویژه زندانیان امنیتی است چرا دو نفر با جرمهای دیگر در آن نگهداری میشوند؟ مادر علیرضا هم گفته بود که پسرش با همبندیهایش هیچ مشکلی نداشته و همیشه هوایشان را داشته است. پس چرا محمدرضا خلیلزاده و حمیدرضا شجاعی زواره اقدام به قتل علیرضا کردهاند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر