برخورد واتیکان با احمدینژاد از جمله چالش هایی بود که رهبر جمهوری اسلامی را بیشتر در لاک دوری از کاتولیکها فرو برد.
«محبتنیوز»- علی خامنهای رهبر جمهور اسلامی از معدود رهبران سیاسی و مذهبی دنیاست که در تمام دوران حکومتش پای خود را از مرزهای جمهوری اسلامی بیرون نگذاشته است. گرچه او پیش از آنکه در سال ۱۳۶۸ خورشیدی زمام امور را در دست گیرد به عنوان رئیسجمهور ایران سفرهای زیادی را به خارج از کشور حتی آمریکا داشت و در مجمع عمومی سازمان ملل نیز سخنرانی کرد، اما پس از مرگ بنیانگذار انقلاب اسلامی هیچگاه به هیچ منظوری از ایران خارج نشد !
علیخامنهای که خود را در کسوت «ولی امر مسلمین دنیا» میداند و هوادارانش او را همچون روحالله خمینی «امام» میخوانند تلاش بسیاری کرد تا شخصیت کاریزمایی را که خمینی در انقلاب ۵۷ برای خود داشت، دست و پا کند و دامنه آن را نه تنها تا مرزهای شیعه بلکه سرتاسر جهان اسلام توسعه دهد.
اما نخستین مشکل او این بود که در داخل ایران با چند بحران عمیق روبه رو بود. نخست آنکه به لحاظ فقهی و علوم دینی هرگز نمیتوانست حتی در بین مراجع تقلید داخلی و مجتهدین بزرگ وطنی حرفی برای گفتن داشته باشد و از طرفی دیگر بسیاری از مراجع تقلید و روحانیون ارشد و پرقدرت نظام که دستی در آتش انقلاب داشتند وزنهای بودند و چندان او را در دستگاه خود بازی نمیدادند.
سید محمدکاظم شریعتمداری، حسینعلی منتظری، سید محمود طالقانی که هرکدام برای انقلاب اسلامی ایران آفتابی محسوب میشدند هرگر خامنهای را در حد و اندازهای ندانستند که حتی گوشه چشمی به او اندازند.
او که از ستونها و پایگاههای اصلی روحانیون آن زمان خیری ندیده بود جایگاه مناسبی در بین روشنفکران دینی و سیاسی آن زمان هم نداشت. در روزگاری که کتابهای متعدد علی شریعتی و مرتضی مطهری و سیدمحمدبهشتی چراغ راه انقلابیون بود او جزوه و کتاب و مقالهای هم برای گفتن نداشت!
از احوال روزگار، چنین فردی در بزنگاه تاریخ به پشتیبانی علیاکبر هاشمی رفسنجانی رهبر ایران میشود. رهبری که پشت انتخاب او همیشه یک علامت سوال بزرگ بود و حالا جامه گشادی را پوشیده که شاید چندان برقامتش خوش ننشیند «ولی امر مسلمین جهان»، «نایب امام دوزادهم»، «ولی فقیه» و «امام و حضرت آیتالله» آنهم بیخ گوش «خادمین الحرمین الشریفین» پادشاه عربستان که خود را امیرالمونین میداند.
«دو پادشاه، در یک اقلیم» با این اوصاف که اگر خاندان سعودی پشتشان به بیتالله الحرام و جمعیت اعراب و اهل تسنن گرم شد، اما علیخامنهای نه تنها در داخل قم و مشهد با ضعف روبه رو بود، بلکه در نجف و کربلا هم سایههای بزرگانی چون سیستانی مرجع تقلید قدرتمند عراق را بر سر خود میدید.
روابط مسلمانان و مسیحیان در طول تاریخ همیشه مهم و حساس بوده است. به ویژه در سالهای اخیر که با گسترش افراطگراییهای اسلامی و حوادث تروریستی در اروپا علیه جوامع مسیحی واتیکان تلاش زیادی کرد تا حداقل روابط با مسلمانان را بهبود بخشد.
در بین رهبران مسلمان ملکعبدالله پادشاه عربستان در سال ۲۰۰۷ به واتیکان سفر کرد و با پاپ بندیکت شانزدهم دیدار کرد. دیدارهای شیخالازهر با پاپ فرانسیس و گفتگوهای مداوم بین نمایندگان واتیکان و ولایات اسلامی نیز در همین مسیر همچنان ادامه دارد.
اما چرا علی خامنهای تن به مراوده با واتیکان نمیدهد؟ سابقه روابط او با واتیکان چه بوده؟
با وجود اینکه رهبر جمهوری اسلامی در کلام خود میل زیادی به غرب ستیزی و دشمنتراشی دارد و سابقه حمله به رهبران کاتولیک را داشته، اما هیچگاه واتیکان علیه او نبوده است.
فروردین سال ۸۶ پس از آنکه سپاه پاسداران ۱۵ ملوان نظامی بریتانیا را در آبهای خلیج فارس دستگیر کرد پاپ بندیکت شانزدهم در نامهای به تاکید بر حل و فصل بشردوستانه ماجرا از خامنهای درخواست کرده بود که ملوانانی را که در ایران بازداشت بودند آزاد کند.
آذر سال ۱۳۹۳ اسقف «سورندو» نماینده ویژه پاپ طی نامهای از طریق شیخ محمدطاهر ربانی نماینده رهبر ایران در واتیکان استفتاء او را در مورد فقه اسلامی پیرامون مساله فحشا یا بردهداری نوین و تجارت قاچاق انسان جویا شد.
دی ماه همین سال پاپ فرانسیس در جریان سفر به سریلانکا در هنگام عبور از آسمان ایران با ارسال تلگرامی برای خامنهای ضمن ابراز درودهای صمیمانه از خدا خواست تا بر ملت و کشور ایران برکات صلح و رفاه نازل نماید. این خبر حتی در روزنامه «اُسرواتوره رومانو» (روزنامه رسمی واتیکان) هم انعکاس پیدا کرد.
چالش رسمی رهبر جمهوری اسلامی با واتیکان
با این وجود شهریور سال ۱۳۸۵ پاپ بندیکت شانزدهم در دانشگاه رگنسبورگ آلمان درباره اسلام و پیامبران مسلمان اظهاراتی کرد که به شدت با خشم مسلمانان روبه رو شد. به دنبال آن خامنهای در نطقی تند و تیز با ابراز تاسف از اظهارات پاپ بندیکت شانزدهم، عکسالعملهای جهان اسلام علیه این سخنان را به حق نامید و دست استکبار و آمریکا را پشت این اظهارات دانست که سبب کینهورزی بین مسلمانان و مسیحیان میشود.»
او اشارهای هم به ماجرای کاریکاتورهای پیامبر اسلام کرد و گفت وقتی یک مقام ارشد کاتولیک اینگونه اظهار نظر میکند نباید از دیگران توقع داشت. چند روز بعد پاپ اعلام کرد از سخنان او سوء برداشت شده و از اینکه مسلمانان از او ناراحت شدند ابراز تاسف کرد.
دوران هشت ساله ریاست جمهوری محموداحمدینژاد و اصولگرایان که حمایت شدید علی خامنهای را پشت خود داشتند همواره تنش در روابط دیپلماتیک برای ایران دردسرساز بود. آزمایشات موشکی و تلاش ایران برای غنیسازی اورانیوم همراه بود با اظهارات تند و تیز علیه غرب و نظامهای دیگر.
سال ۱۳۸۶ سیدمحمدخاتمی، رئیس جمهور سابق ایران و پدر معنوی اصلاحطلبان به عنوان رئیس مرکز گفتوگوى فرهنگها و تمدن ها به دعوت رئیس دانشگاه پاپى «گریگوریان» در راس یک هیات مذهبى و فرهنگى به منظور شرکت در همایش «صلح از نظر اسلام و مسیحیت» به ایتالیا رفت و در همین سفر با پاپ بندیکت شانزدهم کاردینال «تارچیزیو برتونه» نخست وزیر واتیکان دیدار و گفتوگو کرد. خاتمی طی هشت سال یک بار به واتیکان سفر کرده بود.
او در زمان ریاست جمهوری خود با پاپ ژان پل دوم هم دیدار خصوصی داشت.
یک سال بعد در خرداد سال ۸۷ محموداحمدینژاد در سفر به ایتالیا درخواست ملاقات با پاپ را کرد که با آن موافقت نشد و به طور رسمی هم اعلام شد. گرچه مدتی بعد روزنامه گاردین گزارشی منتشر کرد و احتمال داد پاپ «فوق محرمانه» احمدینژاد را پذیرفته، با این حال گفته شد مواضع رئیسجمهور وقت ایران به نحوی است که دیدارش با پاپ حاشیه ساز خواهد بود و واتیکان مجبور به «پوشش مقدس» برای جلوگیری از تنشهای دیپلماتیک بود.
تیرگی روابط خارجی ایران با غربیها به شدت برای رقبای اهل سنت خوش بود و آبان سال ۱۳۸۶ ملکعبدالله با پاپ دیدار کرد.
برخورد واتیکان با احمدینژاد شاید دومین چالشی بود که علیخامنهای را بیشتر در لاک دوری از کاتولیکها فرو برد.
با روی کار آمدن حسن روحانی نه روابط حکومت بلکه روابط دولت میانهروی او که نزدیک به اصلاحطلبان بود با واتیکان بهتر شد. دو دیدار شهیندخت مولاوردی با پاپ، دیدار حسن روحانی با او که همراه با تشریفات دوستانه و هدایای دوطرفه شد و واکنشهای مثبت ظریف و وزارت خارجه ایران قدم مثبتی در جهت بهبود روابط ایران و واتیکان بود.
اما اوج چراغ سبز اصلاحطلبان به پاپ اظهارات اخیر سیدحسن خمینی نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی بود. او که از مراتب علمی و فقهی بالایی برخودار است و محبوبیت زیادی بین اصلاحطلبان دارد، در اظهاراتی آنچه را که شاید علیخامنهای باید میگفت را بر زبان آورد.
مواضع نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی
حسن خمینی در گفتوگو با یکی از شبکههای تلویزیونی پاکستان در پاسخ به یکی از این پرسشها مطرح گردیده گفت: «پاپ سعی کرد که بین همه گروههای مسیحی اتحاد برقرار کند. اما در مسلمانان چنین چیزی دیده نمی شود. آیا ما مسلمانان نباید از پاپ درس بگیریم؟»
وی افزود: «من نمیخواهم وارد تاریخ مسیحیت شوم. تاریخ مسیحیت نیز الزامن تاریخ خوبی نیست. جنگهای تلخی بین آنها اتفاق افتاده است. امروز هم اگر نزاعی از این نوع بین مسیحیان نیست به خاطر این است که مسیحیت دخالتی در مسائل زندگی عادی مردم ندارد.»
او حتی فراتر از آنهم رفت و گفت «به نظر من پاپ به هر مناسبتی که بخواهند به ایران سفر کنند سفر بسیار خوبی است و فکر می کنم که دولت و مردم ایران آمادگی میزبانی دارند.»
تحریریه محبت نیوز
«محبتنیوز»- علی خامنهای رهبر جمهور اسلامی از معدود رهبران سیاسی و مذهبی دنیاست که در تمام دوران حکومتش پای خود را از مرزهای جمهوری اسلامی بیرون نگذاشته است. گرچه او پیش از آنکه در سال ۱۳۶۸ خورشیدی زمام امور را در دست گیرد به عنوان رئیسجمهور ایران سفرهای زیادی را به خارج از کشور حتی آمریکا داشت و در مجمع عمومی سازمان ملل نیز سخنرانی کرد، اما پس از مرگ بنیانگذار انقلاب اسلامی هیچگاه به هیچ منظوری از ایران خارج نشد !
علیخامنهای که خود را در کسوت «ولی امر مسلمین دنیا» میداند و هوادارانش او را همچون روحالله خمینی «امام» میخوانند تلاش بسیاری کرد تا شخصیت کاریزمایی را که خمینی در انقلاب ۵۷ برای خود داشت، دست و پا کند و دامنه آن را نه تنها تا مرزهای شیعه بلکه سرتاسر جهان اسلام توسعه دهد.
اما نخستین مشکل او این بود که در داخل ایران با چند بحران عمیق روبه رو بود. نخست آنکه به لحاظ فقهی و علوم دینی هرگز نمیتوانست حتی در بین مراجع تقلید داخلی و مجتهدین بزرگ وطنی حرفی برای گفتن داشته باشد و از طرفی دیگر بسیاری از مراجع تقلید و روحانیون ارشد و پرقدرت نظام که دستی در آتش انقلاب داشتند وزنهای بودند و چندان او را در دستگاه خود بازی نمیدادند.
سید محمدکاظم شریعتمداری، حسینعلی منتظری، سید محمود طالقانی که هرکدام برای انقلاب اسلامی ایران آفتابی محسوب میشدند هرگر خامنهای را در حد و اندازهای ندانستند که حتی گوشه چشمی به او اندازند.
او که از ستونها و پایگاههای اصلی روحانیون آن زمان خیری ندیده بود جایگاه مناسبی در بین روشنفکران دینی و سیاسی آن زمان هم نداشت. در روزگاری که کتابهای متعدد علی شریعتی و مرتضی مطهری و سیدمحمدبهشتی چراغ راه انقلابیون بود او جزوه و کتاب و مقالهای هم برای گفتن نداشت!
از احوال روزگار، چنین فردی در بزنگاه تاریخ به پشتیبانی علیاکبر هاشمی رفسنجانی رهبر ایران میشود. رهبری که پشت انتخاب او همیشه یک علامت سوال بزرگ بود و حالا جامه گشادی را پوشیده که شاید چندان برقامتش خوش ننشیند «ولی امر مسلمین جهان»، «نایب امام دوزادهم»، «ولی فقیه» و «امام و حضرت آیتالله» آنهم بیخ گوش «خادمین الحرمین الشریفین» پادشاه عربستان که خود را امیرالمونین میداند.
«دو پادشاه، در یک اقلیم» با این اوصاف که اگر خاندان سعودی پشتشان به بیتالله الحرام و جمعیت اعراب و اهل تسنن گرم شد، اما علیخامنهای نه تنها در داخل قم و مشهد با ضعف روبه رو بود، بلکه در نجف و کربلا هم سایههای بزرگانی چون سیستانی مرجع تقلید قدرتمند عراق را بر سر خود میدید.
روابط مسلمانان و مسیحیان در طول تاریخ همیشه مهم و حساس بوده است. به ویژه در سالهای اخیر که با گسترش افراطگراییهای اسلامی و حوادث تروریستی در اروپا علیه جوامع مسیحی واتیکان تلاش زیادی کرد تا حداقل روابط با مسلمانان را بهبود بخشد.
در بین رهبران مسلمان ملکعبدالله پادشاه عربستان در سال ۲۰۰۷ به واتیکان سفر کرد و با پاپ بندیکت شانزدهم دیدار کرد. دیدارهای شیخالازهر با پاپ فرانسیس و گفتگوهای مداوم بین نمایندگان واتیکان و ولایات اسلامی نیز در همین مسیر همچنان ادامه دارد.
اما چرا علی خامنهای تن به مراوده با واتیکان نمیدهد؟ سابقه روابط او با واتیکان چه بوده؟
با وجود اینکه رهبر جمهوری اسلامی در کلام خود میل زیادی به غرب ستیزی و دشمنتراشی دارد و سابقه حمله به رهبران کاتولیک را داشته، اما هیچگاه واتیکان علیه او نبوده است.
فروردین سال ۸۶ پس از آنکه سپاه پاسداران ۱۵ ملوان نظامی بریتانیا را در آبهای خلیج فارس دستگیر کرد پاپ بندیکت شانزدهم در نامهای به تاکید بر حل و فصل بشردوستانه ماجرا از خامنهای درخواست کرده بود که ملوانانی را که در ایران بازداشت بودند آزاد کند.
آذر سال ۱۳۹۳ اسقف «سورندو» نماینده ویژه پاپ طی نامهای از طریق شیخ محمدطاهر ربانی نماینده رهبر ایران در واتیکان استفتاء او را در مورد فقه اسلامی پیرامون مساله فحشا یا بردهداری نوین و تجارت قاچاق انسان جویا شد.
دی ماه همین سال پاپ فرانسیس در جریان سفر به سریلانکا در هنگام عبور از آسمان ایران با ارسال تلگرامی برای خامنهای ضمن ابراز درودهای صمیمانه از خدا خواست تا بر ملت و کشور ایران برکات صلح و رفاه نازل نماید. این خبر حتی در روزنامه «اُسرواتوره رومانو» (روزنامه رسمی واتیکان) هم انعکاس پیدا کرد.
چالش رسمی رهبر جمهوری اسلامی با واتیکان
با این وجود شهریور سال ۱۳۸۵ پاپ بندیکت شانزدهم در دانشگاه رگنسبورگ آلمان درباره اسلام و پیامبران مسلمان اظهاراتی کرد که به شدت با خشم مسلمانان روبه رو شد. به دنبال آن خامنهای در نطقی تند و تیز با ابراز تاسف از اظهارات پاپ بندیکت شانزدهم، عکسالعملهای جهان اسلام علیه این سخنان را به حق نامید و دست استکبار و آمریکا را پشت این اظهارات دانست که سبب کینهورزی بین مسلمانان و مسیحیان میشود.»
او اشارهای هم به ماجرای کاریکاتورهای پیامبر اسلام کرد و گفت وقتی یک مقام ارشد کاتولیک اینگونه اظهار نظر میکند نباید از دیگران توقع داشت. چند روز بعد پاپ اعلام کرد از سخنان او سوء برداشت شده و از اینکه مسلمانان از او ناراحت شدند ابراز تاسف کرد.
دوران هشت ساله ریاست جمهوری محموداحمدینژاد و اصولگرایان که حمایت شدید علی خامنهای را پشت خود داشتند همواره تنش در روابط دیپلماتیک برای ایران دردسرساز بود. آزمایشات موشکی و تلاش ایران برای غنیسازی اورانیوم همراه بود با اظهارات تند و تیز علیه غرب و نظامهای دیگر.
سال ۱۳۸۶ سیدمحمدخاتمی، رئیس جمهور سابق ایران و پدر معنوی اصلاحطلبان به عنوان رئیس مرکز گفتوگوى فرهنگها و تمدن ها به دعوت رئیس دانشگاه پاپى «گریگوریان» در راس یک هیات مذهبى و فرهنگى به منظور شرکت در همایش «صلح از نظر اسلام و مسیحیت» به ایتالیا رفت و در همین سفر با پاپ بندیکت شانزدهم کاردینال «تارچیزیو برتونه» نخست وزیر واتیکان دیدار و گفتوگو کرد. خاتمی طی هشت سال یک بار به واتیکان سفر کرده بود.
او در زمان ریاست جمهوری خود با پاپ ژان پل دوم هم دیدار خصوصی داشت.
یک سال بعد در خرداد سال ۸۷ محموداحمدینژاد در سفر به ایتالیا درخواست ملاقات با پاپ را کرد که با آن موافقت نشد و به طور رسمی هم اعلام شد. گرچه مدتی بعد روزنامه گاردین گزارشی منتشر کرد و احتمال داد پاپ «فوق محرمانه» احمدینژاد را پذیرفته، با این حال گفته شد مواضع رئیسجمهور وقت ایران به نحوی است که دیدارش با پاپ حاشیه ساز خواهد بود و واتیکان مجبور به «پوشش مقدس» برای جلوگیری از تنشهای دیپلماتیک بود.
تیرگی روابط خارجی ایران با غربیها به شدت برای رقبای اهل سنت خوش بود و آبان سال ۱۳۸۶ ملکعبدالله با پاپ دیدار کرد.
برخورد واتیکان با احمدینژاد شاید دومین چالشی بود که علیخامنهای را بیشتر در لاک دوری از کاتولیکها فرو برد.
با روی کار آمدن حسن روحانی نه روابط حکومت بلکه روابط دولت میانهروی او که نزدیک به اصلاحطلبان بود با واتیکان بهتر شد. دو دیدار شهیندخت مولاوردی با پاپ، دیدار حسن روحانی با او که همراه با تشریفات دوستانه و هدایای دوطرفه شد و واکنشهای مثبت ظریف و وزارت خارجه ایران قدم مثبتی در جهت بهبود روابط ایران و واتیکان بود.
اما اوج چراغ سبز اصلاحطلبان به پاپ اظهارات اخیر سیدحسن خمینی نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی بود. او که از مراتب علمی و فقهی بالایی برخودار است و محبوبیت زیادی بین اصلاحطلبان دارد، در اظهاراتی آنچه را که شاید علیخامنهای باید میگفت را بر زبان آورد.
مواضع نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی
حسن خمینی در گفتوگو با یکی از شبکههای تلویزیونی پاکستان در پاسخ به یکی از این پرسشها مطرح گردیده گفت: «پاپ سعی کرد که بین همه گروههای مسیحی اتحاد برقرار کند. اما در مسلمانان چنین چیزی دیده نمی شود. آیا ما مسلمانان نباید از پاپ درس بگیریم؟»
وی افزود: «من نمیخواهم وارد تاریخ مسیحیت شوم. تاریخ مسیحیت نیز الزامن تاریخ خوبی نیست. جنگهای تلخی بین آنها اتفاق افتاده است. امروز هم اگر نزاعی از این نوع بین مسیحیان نیست به خاطر این است که مسیحیت دخالتی در مسائل زندگی عادی مردم ندارد.»
او حتی فراتر از آنهم رفت و گفت «به نظر من پاپ به هر مناسبتی که بخواهند به ایران سفر کنند سفر بسیار خوبی است و فکر می کنم که دولت و مردم ایران آمادگی میزبانی دارند.»
تحریریه محبت نیوز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر