نقش زنان در توسعه پایدار محیط زیست ۱

چکیده: توسعه پایدار، توسعهاي است که نیازهاي نسلهاي کنونی را بدون خدشه وارد کردن به توانایی نسلهاي آینده در تأمین احتیاجاتشان برآورده کند. یکی از الزامات اساسی توسعه پایدار استفاده صحیح از منابع موجود میباشد. مقاله حاضر به بررسی نقش زنان در توسـعه پایـدار در بعـد زیسـت محیطـی بهعنوان یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار )در کنار ابعاد اقتصادي و اجتماعی( میپردازد.حسین اکبري 


در دستور کار 21 اجلاس ریو، زنان به عنوان یکی از گروههاي اصلی در دستیابی به توسعه پایدار درنظر گرفته شدهاند. بر اساس خطمشی اقدام در اجلاس ریو، سیاستهایی که زنان و مردان را به طور یکسـان دربرنگیـرد، در بلند مدت موفق نخواهد بود. مقاله حاضر پس از بررسی ادبیات مربوط به نقش زنان در توسـعه پایـدار بهویژه بعد زیست محیطی آن، با استفاده از دادههاي پیمایش ارزشهاي جهانی براي 50 کشور جهان، اقدامات عملی و تشکیلاتی زنان را در مورد مسائل زیست محیطی بررسی نموده است. یافتههاي تحقیق نشان میدهد که زنان در اکثر کشورها بیشتر از مردان اقدامات عملی در حفاظـت از محـیط زیسـت و مصرف بهینه از منابع انجام میدهند، در حالی که در زمینه اقـدامات تشـکیلاتی و حضـور در تصـمیم گیريها و چانه زنیهاي زیست محیطی چندان فعال نیستند. بررسی اقدامات زیست محیطی زنـان در گروههاي نسلی مختلف نشان میدهد که زنان میانسال اقدامات عملی بیشتري در حفاظـت از محـیط زیست انجام میدهند، این در حالی است که در اقدامات تشکیلاتی گروههاي نسـلی جـوانتـر حضـور فعالتر و بیشتري در سازمانهاي زیست محیطی دارند. 
نگاهی به روند زندگی بشري طی چند قرن اخیر نشان می دهد کـه توسـعه بـهویـژه توسعه پایدار بدون در نظر گرفتن نقش زنان ممکن نیست. مطالعات انجام شده در تعداد زیادي از جوامع نشان داده است که زنـان عامـل مهمـی بـراي رشـد و توسـعه هسـتند. توانایی آنها در پس انداز و سرمایه گذاري در خانواده به خـوبی بـه اثبـات رسـیده اسـت. زنان بهعنوان مراقبت کننـدگان از تغذیـۀ خـانواده، بـا گرسـنگی و سـوء تغذیـه مبـارزه میکنند. نقش عظیم و نانوشتهي آنها در کشاورزي، بقاي بسیاري از اجتماعات معیشتی را در زمینهاي حاشیهاي تبیین مـیکنـد]28، ص71[. امـا عمومـاً ایـن نقـش زنـان در برنامهریزيهاي محلی و منطقهاي نادیده گرفته شده است و فعالیـتهـاي روزمـره زنـان امري عادي و فاقد تاثیر ساختاري خاص در نظـر گرفتـه شـده اسـت. در حقیقـت زنـان

بهعنوان کنشگرانی منفعل در روند تحولات بشري نگریسته شدهاند. این در حالی است که مشارکت زنان همراه با مردان در تمامی مسائل نشـان پـذیرش
برابري ارزش انسانی همه آحاد جامعه می باشد که با همدیگر در امور مختلـف همکـاري نموده و از طریق آن دست به تحول می زنند و تغییراتی مثبت را به وجود می آورند کـه براي آینده کل جامعه می تواند مفید باشد]4[ .
اجلاس سازمان ملل روي توسـعه و محـیط زیسـت )UNCED( در ریـو دوژانیـرو در سال 1992 اتفاق مهمی براي زنان سراسر جهان بود. زیرا نقش قاطع زنان در دسـتیابی به نوعی متفاوت از توسعه را که بهطور اجتماعی، اقتصادي و زیست محیطی پایدار باشد، بازشناسی کرد و سهم اساسی آنان را در مدیریت محیط زیست و توسعهي بیشـتر مـورد تأکید قرار دارد]11، ص249؛ 20، ص2[. در دستور کار 21 این اجلاس، زنان بـهعنـوان یک گروه اصلی1 که مشارکت آنها در دستیابی به توسعه پایدار ضروري است، مورد توجه قرار گرفته اند]25، ص1؛ 20، ص2[. بر اساس خط مشی اقدام در این اجـلاس، توانمنـد سازي زنان، مشارکت کامل و برابري زنان، پایههایی براي صلح و توسـعه پایـدار هسـتند.
براساس این خط مشی سیاستهایی که زنان و مردان را بهطور یکسان در بـر نگیـرد، در بلند مدت موفق نخواهـد بـود]11، ص249[. ایـن امـر در سـایر اجـلاسهـاي جهـانی و منطقهاي و بهویژه اجلاس هزاره سازمان ملل نیـز مـورد تأکیـد قـرار گرفـت. بـر اسـاس اهداف توسعه هزاره، برابري جنسی و توانمندسـازي زنـان بـهعنـوان روشهـاي مـوثر در مبارزه با فقر، گرسنگی و بیماري و ایجاد توسعهاي که بهطور واقعی پایدار باشد، در نظـر
گرفته شده است]21، ص4؛ 18، ص186[. در واقع توجه به نقش زنان در فرایند توسعه از اوایل دههء هفتـاد مـیلادي، ناشـی از
دو واقعیت مهم عدم تحقق کلی نظریات توسعه در بهبود وضعیت کشورهاي جهان سـوم و موقعیت نامطلوب اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی زنان در این کشورها بود]2، ص170[.
هر چند این تأکیدات طی چند دهه اخیر توجهاتی را به ضرورت بـازنگري در برنامـه ریزيهاي توسعه و تغییر در نگرش نسبت به نقش زنان در جامعه ایجاد کرده اسـت، امـا هنوز بسیاري از ابعاد این امر کاملاً مشخص نیست و هنـوز زنـان نتوانسـتهانـد حتـی در روند زندگی عادي روزمره خود، جایگاه خاصی در روند توسعه بدست آورنـد، در حقیقـت به زنان بهعنوان مجریان برنامـههـاي توسـعهاي کـه از سـوي مـردان طراحـی و تـدوین میشوند، نگریسته میشود. بنابراین »مشارکت زنان را می توان به عنوان عامل اصـلی در موفقیت برنامهها به شمار آورد و از این لحاظ زنان میباید در شـکل دادن بـه برنامـههـا دخالت نمایند و احساس نمایند که برنامهها متعلق به آنـان اسـت« ]4[. بـر ایـن اسـاس
مقاله حاضر در پی بررسی نقش زنان در توسعه پایدار در بعد زیست محیطی است.
ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر