نقش زنان در توسعه پایدار محیط زیست ۳


2-2. زنان و پایداري محیط زیست
واندا شیوا7 )1989( معتقد است که اکثر تحقیقات در مـورد زنـان و محـیط زیسـت،
روي زنان بهعنوان قربانیان ویژه تخریب محیط زیست متمرکز شدهاند
. در حـالی کـه در کنار این دیدگاه، توجه به بازشناسی نقش زنان در مدیریت منابع پایـدار، مهـم اسـت]7، ص2[. طبق نظر هماتی8 )2000( مدارکی وجود دارد که زنـان از نظـر زیسـت محیطـی نسبت به مردان آگاهترند و بیشـتر در فعالیـتهـاي حفاظـت از محـیط زیسـت از قبیـل بازیافت مواد زائد، استفاده مجدد از مواد زائد، خرید آگاهانه کالاهـاي سـازگار بـا محـیط
زیست و... درگیر هستند]8، ص18[. اکوفمینیستها بحث میکنند که بهطور تـاریخی دانـش زنـان از طبیعـت بـه حفـظ
زندگی کمک میکند. نظریه اکوفمینیستی تسلط و بهرهکشی تاریخی زنان و طبیعـت را در کنار یکدیگر ترسیم کرده و هر دو را قربانیان توسعه در نظر گرفتـه اسـت. بـر اسـاس

این دیدگاه هر آسیبی به طبیعت به زنان آسیب میرساند]22 [. اکولوژیستهاي سیاسی فمینیست نیز نشان دادهاند که زنان در کشورهاي در حال توسعه دانـش عمیقـی دربـاره بذرها، بوتهها، گیاهان و درختان و در کل منابع طبیعی دارند]13، ص314[.
بنابراین در یک رهیافت و فرایند توسعه از پایین به بالا و حساس به جنسـیت، زنـان در کشورهاي در حال توسـعه یـک عنصـر کلیـدي توسـعه در کـل و بـهویـژه در زمینـه حفاظت از محیط زیست هستند]13، ص314[.
در اکثر نقاط جهان زنان و دختران مسئول گرداوري آب براي پخـت و پـز، نظافـت و بهداشت هستند و چون موجودي آب بهطور فزایندهاي محدود شدهاست، آلودگی ناشـی از فشار جمعیت و پیامدهاي خصوصـی سـازي، بقـاء زنـان و خـانواده شـان را بـه خطـر انداخته است. بنابراین بهبـود در تـامین آب منـوط بـه آن اسـت کـه زنـان یـک محـور
تصمیمگیري باشند]21، ص5[. بر اساس مطالعات بسیاري که انجام شـده اسـت، زنـان روسـتایی قسـمت زیـادي از
کارهاي کشاورزي را بر عهده دارند. در مورد منابع طبیعی مـی تـوان کـارکرد زنـان را از طریق نقشی بررسی کرد که آنها در مساله آب و خاك دارند]1، ص63[.
از سوي دیگر نقش زنان در مدیریت خانه و در زمینه تولید و دفع زبالههاي خانگی از مواردي است که تاثیر مستقیم بر محیط زیست دارد. انتخاب روشهاي سالم و بهداشتی دفع زبالهها و تفکیک و بازیافت مجدد آنها، مدیریت تولید زباله و... از مواردي هستند که زنان بهطور مستقیم در آن نقش دارند. نقش تربیتی زنان نیز در این میان حـائز اهمیـت بسیاري است. تربیت و آموزش اصول حفظ محیط زیست بـه فرزنـدان و آمـوزش عملـی روشهاي جلوگیري از تخریب محیط زیست تاثیر قابل توجهی بر تربیت نسلی مراقـب و
نه مخربِ محیط زیست خواهد داشت. مطالب فوق نشان دهنده یک روي سکه است و روي دیگر آن تخریب محیط زیسـت
توسط زنان است که علت عمده آن در کشورهاي در حال توسعه، فقر و تلاش براي بقـاء از هر طریق و بهرهکشی زیاد از منـابع طبیعـی در دسـترس اسـت]25، ص10[. ایـن در حالی است که اکثریت فقراي جهان زنان و کودکـان هسـتند. زنـان بـیش از 60 درصـد افرادي را که زیر خط فقر هستند، شامل میشوند]8، ص14[. بر ایـن اسـاس بسـیاري از کشورها با منطقی نمودن نوع ارائه خدمات با شرایط منطقهاي و محلی و توانمند سـازي، به دنبال یافتن راه حلهاي قابل قبول براي بهبود خدمات رسانی و کمک به مردم بـراي رهایی از دام فقر هستند. چنین اقدامی مستلزم درك کافی از ارزشها و توانمنـديهـاي این جوامع است]28، ص73[. بنابراین کاهش فقر، بدون درك نقشها و نیازهاي متمـایز زنان نمیتواند بدست آید. از ایـن رو تمرکـز روي ریشـهکنـی فقـر، برابـري جنسـیتی و پایداري زیست محیطی در حقیقت نشان میدهد که بین کـاهش فقـر، توانمنـد سـازي
زنان و حفظ منابع طبیعی رابطهاي اساسی وجود دارد]21، ص4[.
ادامه دارد...

زن در توسعه و سیاست، دورة 10، شمارة 4، زمستان 1391 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر