در این گزارش تلاش شده به برخی از رویدادها و عناوینی که در سال ۱۳۹۶ بر مسیحیان ایران گذشت، نگاهی هر چند کوتاه داشته باشیم تا بتوانیم برخی از موارد نقض حقوق مسیحیان ایران، بویژه در خصوص نوکیشان مسیحی را یادآور شویم .
تعطیلی کلیساهای ساختمانی مرتبط با مسیحیان فارسی زبان، محدودیت ها و فشار بر کلیساهای خانگی، عدم چاپ و توزیع انجیل مقدس مسیحیان، تملک اموال، املاک و حتا وثیقه سپرده بازداشت شدگان مسیحی از سوی دستگاههای قضایی ،بازجویی و احضار نوکیشان، اخراج آنان از محیطهای کاری، تخریب اماکن و بناهای تاریخی مسیحیان و مهاجرت اجباری کشیشان، معلمین کتاب مقدس و نوکیشان مسیحی از ایران و … آسیبهای ناشی از آن تنها نمایی کلی از نادیده گرفتن حقوق مسیحیان در ایران در یک سال گذشته بود. اما علاوه بر بازداشتها و اعمال محدودیتها اصلیترین شاخص جمهوری اسلامی ایران در سالی که گذشت مسیحیت ستیزی سازمان یافته بود که خود را به عنوان جریانی تکامل یافته که از سالها پیش کلید خورده بود، بروز داد.
هنوز مسیحیانی هستند که درایران دربند زندانهای جمهوری اسلامی روزگار می گذرانند و یا ( بلاتکلیف )در انتظار برگزاری دادگاهشان بسر می برند. متاسفانه تاکنون بخاطر مسائل امنیتی و عدم گردش اطلاع رسانی صحیح و بویژه تهدید خانوادهای نوکیشان مسیحی گزارشهای رسمی و آماری دقیق نمی توان در این زمینه ارایه داد.
موسسه «درهای باز» (Open Doors) نیز سال گذشته میلادی ۲۰۱۷ جمهوری اسلامی ایران را در فهرست ۱۰ کشور اول که درآنها مسیحیان مورد جفا قرار میگیرند اعلام کرد.
پروژه نفوذ در جامعه مسیحی و استفاده ابزاری آنها در جهات اهداف حکومت
سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات تلاش زیادی کردند تا ارتباط خود با نمایندگان کنونی و پیشین مسیحی مجلس شورای اسلامی اعم از نمایندگان آشوری و ارمنی و رهبران دینی و مسؤولان نهادهای کلیسایی و فرهنگی از جمله شورای خلیفهگری ارامنه و شخص سبیوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران و شمال و اطرافیان او همینطور رهبران ارامنه در شهرستانهای دیگر از جمله اصفهان و آذربایجان و گیلان بیشتر کنند.
کارن خانلری و ژرژیک ابرامیان (نمایندگان ارامنه در مجلس شورای اسلامی)، یوناتن بت کلیا (نماینده آشوری در مجلس شورای اسلامی) و اسقفها آشکاریان، چفتچیان، کاشجیان داودیان (ارامنه ارتدوکس و کاتولیک) میرام و بنیامین (آشوری) افرادی بود که نمایندگان سپاه و وزارت اطلاعات و به طور کل نهادهای امنیتی در جلسات مختلف به بهانههای مختلف از جمله انتخابات، گفتگو بر سر طرحهای فرهنگی و دینی با آنان دیدار کردند.
همچنین نباید از تلاش جمهوری اسلامی برای تقویت روابط خود با آن دسته از مسیحیان در منطقهی خاورمیانه و شرق اروپا که از نظر ایدئولوژی و منافع سیاسی با مواضع سیاسی جمهوری اسلامی همسو هستند.
جمهوری اسلامی در روابط خارجی خود نیز از مسیحیان همسو به عنوان ویترینی برای نشان دادن وجود آزادی و برابری اقلیتهای دینی در صحنهی مدیریت و سیاست استفاده کرد. تحت همین سیاست دغدغههای اصلی جامعه مسیحی ایران و تبعیض علیه آنها ندید گرفته شد.
همزمان اما اقلیتهای دینی از جمله مسیحیان در داخل کشور محدودتر شدند تا آنجا که حتی برای حضور در انتخابات شوراهای شهر و روستا به دستور شورای نگهبان کاندیدهای اقلیتهای رد صلاحیت شدند و موازی با آن تلاش میشد مقامهای سیاسی و نظامی به خانواده جانبازان و شهدای مسیحی در ایران نزدیک شوند که مصداق سوء استفاده تبلیغاتی از آنها بود. سرزدن مقامهای حکومتی از جمله شخص علی خامنهای به منزل این افراد و همین طور برگزاری گردهمایی برای خانواده آنان از جمله این تلاشها بود.
همزمان فرماندهان سپاه و امامان جمعه و نمایندگان خامنهای در شهرهای مختلف نسبت به گسترش مسیحیت در ایران هشدار دادند و خواستار برخورد با آن شدند.
سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات تلاش زیادی کردند تا ارتباط خود با نمایندگان کنونی و پیشین مسیحی مجلس شورای اسلامی اعم از نمایندگان آشوری و ارمنی و رهبران دینی و مسؤولان نهادهای کلیسایی و فرهنگی از جمله شورای خلیفهگری ارامنه و شخص سبیوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران و شمال و اطرافیان او همینطور رهبران ارامنه در شهرستانهای دیگر از جمله اصفهان و آذربایجان و گیلان بیشتر کنند.
کارن خانلری و ژرژیک ابرامیان (نمایندگان ارامنه در مجلس شورای اسلامی)، یوناتن بت کلیا (نماینده آشوری در مجلس شورای اسلامی) و اسقفها آشکاریان، چفتچیان، کاشجیان داودیان (ارامنه ارتدوکس و کاتولیک) میرام و بنیامین (آشوری) افرادی بود که نمایندگان سپاه و وزارت اطلاعات و به طور کل نهادهای امنیتی در جلسات مختلف به بهانههای مختلف از جمله انتخابات، گفتگو بر سر طرحهای فرهنگی و دینی با آنان دیدار کردند.
همچنین نباید از تلاش جمهوری اسلامی برای تقویت روابط خود با آن دسته از مسیحیان در منطقهی خاورمیانه و شرق اروپا که از نظر ایدئولوژی و منافع سیاسی با مواضع سیاسی جمهوری اسلامی همسو هستند.
جمهوری اسلامی در روابط خارجی خود نیز از مسیحیان همسو به عنوان ویترینی برای نشان دادن وجود آزادی و برابری اقلیتهای دینی در صحنهی مدیریت و سیاست استفاده کرد. تحت همین سیاست دغدغههای اصلی جامعه مسیحی ایران و تبعیض علیه آنها ندید گرفته شد.
همزمان اما اقلیتهای دینی از جمله مسیحیان در داخل کشور محدودتر شدند تا آنجا که حتی برای حضور در انتخابات شوراهای شهر و روستا به دستور شورای نگهبان کاندیدهای اقلیتهای رد صلاحیت شدند و موازی با آن تلاش میشد مقامهای سیاسی و نظامی به خانواده جانبازان و شهدای مسیحی در ایران نزدیک شوند که مصداق سوء استفاده تبلیغاتی از آنها بود. سرزدن مقامهای حکومتی از جمله شخص علی خامنهای به منزل این افراد و همین طور برگزاری گردهمایی برای خانواده آنان از جمله این تلاشها بود.
همزمان فرماندهان سپاه و امامان جمعه و نمایندگان خامنهای در شهرهای مختلف نسبت به گسترش مسیحیت در ایران هشدار دادند و خواستار برخورد با آن شدند.
حبسهای طولانی، مجازات سنگین و انواع و اقسام فشارها
صدور احکام سنگین قضایی در دادگاهها و در نظر گرفتن مجازات حداکثری توسط قاضی و افزودن مجازاتهای جانبی روی حکم از جمله تبعید به نقاط بد و آب هوا برای نوکیشان مسیحی، رد درخواستهای آنان برای استفاده از مرخصی در دوران حبس، جلوگیری از ملاقاتهای هفتگی زندانیان با خانوادهها، محدود کردن آنها برای تماس تلفنی، محدود کردن آنها در گرفتن وکیل و فشار به خانوادهها برای سپردن پروندههای زندانیان به وکلای مجرّب از جمله مواردی بود که در سال گذشته بارها نوکیشان مسیحی زندانی و خانوادههای آن با این اتفاقها روبرو شدند. ابراهیم فیروزی یکی از نوکیشان مسیحی بود که تا پنج سال به زندان محکوم شده و باید سال ۱۳۹۸ باید در زندان بماند . حتی یک روز مرخصی نداشته و بعد اتمام دوران زندان دو سال به شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان تبعید خواهد شد.
نوکیش مسیحی مریم نقاش زرگران با چراغسبز مسؤولان زندان در اوین مضروب شد.
فشار بر زندانیان مسیحی و خانواده های آنان از جمله « ویکتور بِت تًمرز کشیش سابق کلیسای پنطیکاستی آشوری شهرآرا در تهران همسر وی خانم «شامیرام عیسوی» که به ۵ سال حبس تعزیزی محکوم شد و فرزندشان رامئیل بت تمرز، همچنین سوادا آغاسر، کاویان فلاح محمدی، هادی عسگری، امین افشارنادری،امیر سامان دشتی…
بیخبر گذاشتن خانواده مسیحیان از سلامت زندانیان را هم نباید فراموش کرد فشاری که به «انوشه (ورونیکا) رضابخش» و «سهیل (آگوستین) زرگرزادهثانی» پس از دستگیری آنها در ارومیه توسط اطلاعات سپاه تحمیل شد. مهرداد هوشمند و سارا نعمتی زوج مسیحی بودند که هفتهها در زندان بلاتکلیف بودند. جمهوری اسلامی آنقدر مسیحیان را تحت فشار قرار میدهد که یا توبه کنند، یا همکاری کنند و یا قید وثیقه را بزنند و از کشور فرار کنند.
همچنین از روند تعویق انداختن برگزاری دادگاههای نوکیشان مسیحی و بلاتکلیف گذاشتن آنها نباید گذشت.
گرچه بازداشت مسیحیان در پایتخت کم شد اما فشار روی نوکیشان مسیحی در شهرستانها بیشتر شد از جمله بازداشت «محمدعلی ترابی» و «عبدالعلی پورمند» در دزفول.
مسئله مهمی که نباید در مورد این دو زندانی از آن گذشت گرفتن امضاء روی برگه سفید بود که با هدف «پرونده سازی» و «گرفتن اعتراف اجباری» و یا «راهی برای گرفتن توبه نامه اجباری» انجام گرفت.
صدور احکام حکم ۴۰ سال زندان برای «ناصر نورد گُل تپه» و «بهرام نسیبوف الخان اوغلو»، «یوسف فرهادوف تالت اوغلو» و «الدار قربانوف» سه مسیحی اهل باکو تبعه جمهوری آذربایجان و در نهایت آزادی آنها در قبال وثیقه سنگین و در نهایت بالاکشیدن وثیقهها.
صدور احکام سنگین قضایی در دادگاهها و در نظر گرفتن مجازات حداکثری توسط قاضی و افزودن مجازاتهای جانبی روی حکم از جمله تبعید به نقاط بد و آب هوا برای نوکیشان مسیحی، رد درخواستهای آنان برای استفاده از مرخصی در دوران حبس، جلوگیری از ملاقاتهای هفتگی زندانیان با خانوادهها، محدود کردن آنها برای تماس تلفنی، محدود کردن آنها در گرفتن وکیل و فشار به خانوادهها برای سپردن پروندههای زندانیان به وکلای مجرّب از جمله مواردی بود که در سال گذشته بارها نوکیشان مسیحی زندانی و خانوادههای آن با این اتفاقها روبرو شدند. ابراهیم فیروزی یکی از نوکیشان مسیحی بود که تا پنج سال به زندان محکوم شده و باید سال ۱۳۹۸ باید در زندان بماند . حتی یک روز مرخصی نداشته و بعد اتمام دوران زندان دو سال به شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان تبعید خواهد شد.
نوکیش مسیحی مریم نقاش زرگران با چراغسبز مسؤولان زندان در اوین مضروب شد.
فشار بر زندانیان مسیحی و خانواده های آنان از جمله « ویکتور بِت تًمرز کشیش سابق کلیسای پنطیکاستی آشوری شهرآرا در تهران همسر وی خانم «شامیرام عیسوی» که به ۵ سال حبس تعزیزی محکوم شد و فرزندشان رامئیل بت تمرز، همچنین سوادا آغاسر، کاویان فلاح محمدی، هادی عسگری، امین افشارنادری،امیر سامان دشتی…
بیخبر گذاشتن خانواده مسیحیان از سلامت زندانیان را هم نباید فراموش کرد فشاری که به «انوشه (ورونیکا) رضابخش» و «سهیل (آگوستین) زرگرزادهثانی» پس از دستگیری آنها در ارومیه توسط اطلاعات سپاه تحمیل شد. مهرداد هوشمند و سارا نعمتی زوج مسیحی بودند که هفتهها در زندان بلاتکلیف بودند. جمهوری اسلامی آنقدر مسیحیان را تحت فشار قرار میدهد که یا توبه کنند، یا همکاری کنند و یا قید وثیقه را بزنند و از کشور فرار کنند.
همچنین از روند تعویق انداختن برگزاری دادگاههای نوکیشان مسیحی و بلاتکلیف گذاشتن آنها نباید گذشت.
گرچه بازداشت مسیحیان در پایتخت کم شد اما فشار روی نوکیشان مسیحی در شهرستانها بیشتر شد از جمله بازداشت «محمدعلی ترابی» و «عبدالعلی پورمند» در دزفول.
مسئله مهمی که نباید در مورد این دو زندانی از آن گذشت گرفتن امضاء روی برگه سفید بود که با هدف «پرونده سازی» و «گرفتن اعتراف اجباری» و یا «راهی برای گرفتن توبه نامه اجباری» انجام گرفت.
صدور احکام حکم ۴۰ سال زندان برای «ناصر نورد گُل تپه» و «بهرام نسیبوف الخان اوغلو»، «یوسف فرهادوف تالت اوغلو» و «الدار قربانوف» سه مسیحی اهل باکو تبعه جمهوری آذربایجان و در نهایت آزادی آنها در قبال وثیقه سنگین و در نهایت بالاکشیدن وثیقهها.
همچنین باید به نوکیش مسیحی علی امینی که در آستانه کریسمس در شهر تبریز توسط ماموران امنیتی بازداشت شد اشاره کنیم که از وضعیت وی همچنان اطلاعی در دست نیست.
یکی دیگر از خبرهایی که امسال نباید به سادگی از کنار آن گذشت توصیه قاضی نورد گلتپه به او بود که گفت برای کاهش حکم ۱۰ سال زندان باید «رضایت بازجو» را جلب کند!
یکی دیگر از خبرهایی که امسال نباید به سادگی از کنار آن گذشت توصیه قاضی نورد گلتپه به او بود که گفت برای کاهش حکم ۱۰ سال زندان باید «رضایت بازجو» را جلب کند!
پروندهسازیهای مشکوک و هدفمند و بکارگیری روشهای حذفی
مشارکت رسانهها و وبسایتهای امنیتی برای پروندهسازی علیه نوکیشان مسیحی و امنیتی جلوه دادن فعالیتهای کلیساهای خانگی با مرتبط دانستن مسیحیان با عوامل جاسوسی و سرویسهای اطلاعاتی بیگانه نظیر پرونده سازیهایی که برای روزنامهنگاران و دوتابعیتیها ساخته میشود.
یکی از پروژههای جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۶ ترور سعید کریمیان مدیرعامل شبکه «جم تی وی» بود. از اتهامات کریمیان که در همین سایتها و خبرگزاریهای حکومتی مطرح شد «ترویج مسیحیت» در شبکه های جم تی وی بود.
تعطیلی برخی از جلسات انجمن معتادان گمنام (NA) به اتهام ترویج مسیحیت و زدن برچسب امنیتی به فعالیت سازمانهای مردم نهاد از جمله پروژههای جمهوری اسلامی ضد مسیحیت در سال ۱۳۹۶ است.
جاسوسی سپاه از زندگی «مسیحیان ایرانی» خارج از کشور نیز از جمله فعالیت مخرب نهادهای حکومتی علیه مسیحیان است که در سال ۱۳۹۶ به اوج خود رسید.
یکی از پروندههای مشکوک سال ۹۶ که همچنان بی سرانجام ماند حمله گروهی از تندروها و آتش به اختیارهای نظام به اتومبیل حامل «واروژ میناسیان» رئیس شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان در شهریور ماه بود.
مشارکت رسانهها و وبسایتهای امنیتی برای پروندهسازی علیه نوکیشان مسیحی و امنیتی جلوه دادن فعالیتهای کلیساهای خانگی با مرتبط دانستن مسیحیان با عوامل جاسوسی و سرویسهای اطلاعاتی بیگانه نظیر پرونده سازیهایی که برای روزنامهنگاران و دوتابعیتیها ساخته میشود.
یکی از پروژههای جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۶ ترور سعید کریمیان مدیرعامل شبکه «جم تی وی» بود. از اتهامات کریمیان که در همین سایتها و خبرگزاریهای حکومتی مطرح شد «ترویج مسیحیت» در شبکه های جم تی وی بود.
تعطیلی برخی از جلسات انجمن معتادان گمنام (NA) به اتهام ترویج مسیحیت و زدن برچسب امنیتی به فعالیت سازمانهای مردم نهاد از جمله پروژههای جمهوری اسلامی ضد مسیحیت در سال ۱۳۹۶ است.
جاسوسی سپاه از زندگی «مسیحیان ایرانی» خارج از کشور نیز از جمله فعالیت مخرب نهادهای حکومتی علیه مسیحیان است که در سال ۱۳۹۶ به اوج خود رسید.
یکی از پروندههای مشکوک سال ۹۶ که همچنان بی سرانجام ماند حمله گروهی از تندروها و آتش به اختیارهای نظام به اتومبیل حامل «واروژ میناسیان» رئیس شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان در شهریور ماه بود.
دستگذاشتن روی اموال و داراییهای مسیحیان با روشهای امنیتی و ابزار قضایی
دست گذاشتن روی اراضی متعلق به جامعه مسیحیان از ادامه تلاشهای شهرداری تهران برای به چنگ آوردن اراضی گورستانهای دولاب، مصادره باغ شارون متعلق به شورای کلیسای جماعت ربانی با برچسب جاسوسی اعضای شورا برای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه، تخریب بناهای متعلق به مسیحیان در شهرهای مختلف از جمله مدارس ارمنی در اهواز و مدرسه «آریان» مشهد که به حسینیه تبدیل شد و یا ندید گرفتن فرسایش و تخریب عمدی این بناها مثل تخریب گورستان مسیحیان کرمانشاه به جهت از بین رفتن بنا و دست گذاشتن روی آنها انجام گرفت. همچنان که در تبریز با زد و بند شهرداری منطقه سه این شهر و شورای خلیفهگری زمینهایی متعلق به جامعه ارامنه تغییر کاربری داده شد.
به این بخش باید تلاش برای «مسحیت زدایی» را هم افزود که دایره وسیعی دارد. از تخریب نمادها و بناهای معلق به مسیحیان گرفته تا تخریب بناها و معماریهای غیراسلامی از جمله تلاش برای تخریب خانه ثابت پاسال یا “کاخ ورسای کوچک” در خیابان جردن تهران و تبدیل این بناها به مسجد و حسینیه اشاره کنیم که لازم به ذکر است روحانیون و مراجع بلندپایه و بسیاری مقامات دیگر بارها نسبت به گسترش معماری رومی و مسیحی اعتراض کردند.
دست گذاشتن روی اراضی متعلق به جامعه مسیحیان از ادامه تلاشهای شهرداری تهران برای به چنگ آوردن اراضی گورستانهای دولاب، مصادره باغ شارون متعلق به شورای کلیسای جماعت ربانی با برچسب جاسوسی اعضای شورا برای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه، تخریب بناهای متعلق به مسیحیان در شهرهای مختلف از جمله مدارس ارمنی در اهواز و مدرسه «آریان» مشهد که به حسینیه تبدیل شد و یا ندید گرفتن فرسایش و تخریب عمدی این بناها مثل تخریب گورستان مسیحیان کرمانشاه به جهت از بین رفتن بنا و دست گذاشتن روی آنها انجام گرفت. همچنان که در تبریز با زد و بند شهرداری منطقه سه این شهر و شورای خلیفهگری زمینهایی متعلق به جامعه ارامنه تغییر کاربری داده شد.
به این بخش باید تلاش برای «مسحیت زدایی» را هم افزود که دایره وسیعی دارد. از تخریب نمادها و بناهای معلق به مسیحیان گرفته تا تخریب بناها و معماریهای غیراسلامی از جمله تلاش برای تخریب خانه ثابت پاسال یا “کاخ ورسای کوچک” در خیابان جردن تهران و تبدیل این بناها به مسجد و حسینیه اشاره کنیم که لازم به ذکر است روحانیون و مراجع بلندپایه و بسیاری مقامات دیگر بارها نسبت به گسترش معماری رومی و مسیحی اعتراض کردند.
در خصوص جفای هدفمند بر دیگر اماکن تاریخی متعلق به مسیحیان می توانیم از کلیسای گئورگ مقدس در روستای هفتوان که تبدیل به موزه سنگ شد و یا با “کلیسای معموره” که به “حسینیه” تبدیل شد یاد کنیم.
مسیحیتزدایی و تخریبها در حوزه رسانهها و تبلیغات بیش از هر جای دیگر بود. برگزاری کلاسها و کارگاههای ضد مسیحیت، ادامه انتشار کتابهای ضدمسیحی، تولید برنامههای تلویزیونی و رادیویی برای تخریب مسیحیت، ساخت فیلمهای سینمایی با تحریف اصول و مبانی خودساخته نیر «اکسیدان» و «مادر قلب اتمی».
مسیحیتزدایی و تخریبها در حوزه رسانهها و تبلیغات بیش از هر جای دیگر بود. برگزاری کلاسها و کارگاههای ضد مسیحیت، ادامه انتشار کتابهای ضدمسیحی، تولید برنامههای تلویزیونی و رادیویی برای تخریب مسیحیت، ساخت فیلمهای سینمایی با تحریف اصول و مبانی خودساخته نیر «اکسیدان» و «مادر قلب اتمی».
در خاتمه نیز بجاست یادی کنیم از کشیش ورویر آوانسیان که بیش از ۱۷ سال به عنوان کشیش رسمی در کلیساهای ارامنه و فارسی زبان ایران فعالیت کرد وی به دلیل «کسالتهای جسمی و نارسایی شدید قلبی، بیماری دیابت و چندین جراحی که انجام داد خود را از خدمت شبانی بازنشسته کرد اما قلب او برای بشارت همچنان می تپید و صدایش ماندگار ماند. کلیسای عیسی مسیح در ایران در سالی که گذشت یکی از برجسته ترین خادمین خود را از دست داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر