محرومیت جِنسی و استخدام معلمان غیر متخصص موجب افزایش تعرضات می شود/ جامعه ما بیمار است



قرائی مقدم گفت: «علت این مسئله ترکیبی از خشونت رایج شده در جامعه ما و محرومیت جنسی افراد دانست که می خواهند به هر طریقی این محرومیت را برطرف کنند. متاسفانه باید گفت رذالت و بی شرمی در جامعه ما افزایش پیدا کرده است. حتی در استان های فوق العاده سنتی ما که مجازات روابط جنسی آزادانه مرگ است هم این مسائل هست چرا که افراد باید به طریقی غریزه جنسی خود را برطرف کنند. جامعه دچار آنومی( بی نظمی) اجتماعی شده است. »



به گزارش خبرنگار حوزه آموزش خبرگزاری برنا، در پی انتشار خبری مبنی بر رفتارآزارگر جنسی یک معلم نسبت به 16 دانش آموز پسر دبیرستانی در غرب تهران (منطقه 2) مدیر آموزش و پرورش منطقه 2 شهر تهران خبر از تشکیل هیاتی توسط آموزش و پرورش جهت رسیدگی داد و گفت : در حال حاضر از حضور این نیرو که به عنوان معاون آموزشی و به صورت آزاد در این مدرسه مشغول به کار بوده است، در مدرسه جلوگیری به عمل آمده و حکم مدیر آموزشگاه نیز به تعلیق درآمده است. اما نکته مهم و قابل تامل این است که این اتفاق یک فاجعه تازه در فضای آموزش و پرورش ما نیست . در این مدت اخبار رفتار ناشایست و بیمارگونه معلمان در نقاط مختلف کشور نسبت به دانش آموزان دختر و پسر منتشر شده است در خصوص چرائی افزایش وقوع اینگونه رفتارها از سوی افرادی که باید آموزگار کردار درست باشند با امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید.

مقدم در این خصوص نقش آموزش و پروش در ایجاد چنین آسیب هایی گفت: « نظام آموزشی ما از ابتدا و از پایه و اساس بر شیوه غلط تدوین شده است و این آسیب مربوط به زمان حال نیست بلکه ریشه فرهنگی دارد و از گذشته های خیلی دور ما با مشکلات این حوزه مواجه بودیم. آزارهای جنسی و تنبیهات بدنی از گذشته در نظام آموزشی ما وجود داشته است چرا که نظام آموزشی ما بر پایه های سنتی و غلط بوده و متاسفانه هنوز هم بر این شیوه است. در همه جای دنیا از شیوه های مشارکت، مکاشفه ای و عملی در تدریس استفاده می شود ولی در کشور ما همچنان روش های سنتی در کلاس درس مطرح است و معلم قدرت فراوانی در کلاس درس دارد و کسی حق اعتراض به گفته های وی را ندارد. این خود باعث ترس دانش آموزان و اطاعت بی چون و چرا دانش آموزان از معلم و تربیت غلط آن ها می شود. این مسائل در شهرستان های کوچک بسیار بسیار بیشتر است زیرا که برخی معلمان همچنان در روزگاران قدیم به سر می برند و تنبیهات بدنی و سایر خشونت ها را نوعی روش تربیتی می دانند.»

مقدم در خصوص گزینش های غلط معلمان و تاثیر آموزه های غلط و تربیت نادرست این معلمان بی سواد گفت: « گزینش معلمان باید از طریق فیلتر های مقتضی و از طریق دانشگاه فرهنگیان صورت پذیرد. دانشگاه فرهنگیان هم باید در گزینش افراد دقت کافی داشته باشد و هرکسی را لایق این منصب نداند. افراد باید تخصص معلمی را گذرانده باشند تا لایق این جایگاه باشد.»

او در خصوص برخورد صحیح آموزش و پرورش با این موارد گفت: « آموزش و پرورش باید برخورد قاطعی داشته باشد تا بتوان جلوی تکرار این فجایع را گرفت. اما اگر بخواهیم ریشه ای به این مسئله باید گفت آموزش و پرورش نباید از افراد غیرمتخصص در این حوزه بهره گیرد و باید متخصصان روانشناسی و دانش آموختگان معلمی در این حرفه مشغول باشند تا طرز برخورد صحیح را بدانند و به دنبال سواستفاده نباشند. »

این جامعه شناس درمورد شیوع نگاه های جنسیتی و رفتارهای خشنی که در جامعه باب شده است چنین عنوان کرد: « متاسفانه جامعه ما جامعه خشن و پرخاشگری است. ریشه این خشونت در خانواده است و باید در خصوص آن تحقیقات گسترده صورت پذیرد. از کوچکترین برخورد های مادر با کودک تا سایر اعضا خانواده خشن و پرخاشجویانه و منتقل کننده انواع خشونت هاست. ابتدا باید به حل ریشه خشونت در خانواده پرداخت و مسائل در قالب خانواده به افراد آموزش داده شود. اگر با دید وسیع تری به جامعه بنگریم، فرد وقتی وارد جامعه می شود در معرض انواع خشونت های قرار گرفته و این خشونت، دومینو وار و مانند یک چرخه از فردی به فرد دیگر منتقل خواهد شد. از خشونت، خشونت زاده می شود.»

وی در خصوص شیوع نگاه جنسیتی در جامعه ایران چنین اذعان داشت: « متاسفانه این اخبار چندی است که بسیار زیاد شنیده می شود. باید گفت مسائل محدود به این اخبار نیست و بسیار گسترده تر و درتمام سطوح جامعه رخ می دهد. در عین حال باید گفت که آمار آن نسبت به گذشته کاهش یافته و در گذشته خشونت جنسی و جسمی بیشتر شده است و علت مطرح شدن بیشتر آن، رسانه های جمعی است که باعث آگاه شدن افراد می شود. علت این مسئله ترکیبی از خشونت رایج شده در جامعه ما و محرومیت جنسی افراد دانست که می خواهند به هر طریقی این محرومیت را برطرف کنند. متاسفانه باید گفت رذالت و بی شرمی در جامعه ما افزایش پیدا کرده است. حتی در استان های فوق العاده سنتی ما که مجازات روابط جنسی آزادانه مرگ است هم این مسائل هست چرا که افراد باید به طریقی غریزه جنسی خود را برطرف کنند. جامعه دچار آنومی( بی نظمی) اجتماعی شده است. جامعه ما بدل به یک جامعه بیمار شده است علت آن هم محرومیت از رفع غریزه جنسی است. 12 میلیون جوان ما ازدواج نکرده اند. از طرفی ضعف معنوایت و شیوع بی اعتقادی هم در این بحث تاثیرگذار است. افراد به هیچ چیزی اعتقاده ندارند و هیچ چهارچوبی برای خود در نظر نگرفته اندو این مسئله شیوع خشونت های جنسی را تشدید می کند.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر