نیما کشوری، پس از اعتصاب غذا به سلول انفرادی منتقل شد



نیما کشوری، از مدیران کانال‌های تلگرامی حامی دولت، پس از اعلام اعتصاب غذا به سلول انفرادی زندان اوین منتقل و از تماس تلفنی و ملاقات نیز محروم شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، بهزاد کشوری در صفحه توئیتر خود نوشت: “نیما کشوری از بند دو الف به سلول انفرادی زندان اوین منتقل شده. ممنوع الملاقات و تماس شده”.
در در ادامه نوشته، این عضو خانواده کشوری خطاب به سخنگوی قوه قضاییه گفت “شما که اعتصاب (غذای) مدیران تلگرامی بازداشت شده را شایعه خواندید، چرا نیما را به انفرادی برده و ممنوع الملاقات و تماسش کردید.”
گفنی است که چندی پیش سخنگوی قوه‌قضاییه خبر اعتصاب غذای مدیران کانال‌های تلگرامی بازداشت شده را شایعه خوانده بود.
آقای اژه‌ای در آن زمان گفت که “این مسئله شایعه است. اگر کسی حرف درستی داشته باشد، حرف درستش را می‌زند و پرونده‌اش پیگیری و دنبال می‌شود”.
لازم به یادآوری است علی احمدنیا، سیدمجتبی باقری، سبحان جعفری تاش، جواد جمشیدی، نیما کشوری و سعید نقدی، شش تن از مدیران کانال‌های تلگرامی حامی دولت در اعتراض به طولانی شدن زمان بازداشت و عدم دسترسی به وکیل، از روز دوشنبه بیست و نهم خرداد در بند دو الف زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
گفته میشود با گذشت بیش از سه ماه از بازداشت این فعالان رسانه‌ای توسط اطلاعات سپاه پاسداران، هنوز دادگاه تشکیل نشده و حتی اتهامات نیز به درستی مشخص نیست.

درباره ایمان مسیحی، چه باید بدانیم

مسیحیان اعتقاد به یک خدای واحد، زنده و قادر مطلق دارند که آفریننده آنها است. او کهکشان‌ها و انسان‌ها را به شباهت خود آفریده است. چون خداوند خواستار یک رابطه محبت آمیز با ماست، او انسان را موجودی با اختیار آزاد آفرید.
این اختیار آزاد سبب می‌‌شود که ما اغلب برای هدفی‌که برایش آفریده شده ایم زندگی‌نکنیم و ضد قوانین خدا تصمیم گیری کنیم. اسم این، «گناه» است. گناه بین انسان و خدا قرار می‌‌گیرد و رابطه را خراب می‌‌کند.

راه نجات از جدایی از خدا

برای اینکه انسانها دوباره به یک رابطه با خدا وارد شوند، عیسی مسیح بهای آشتی را پرداخت کرد. نشانه این کار، صلیباست. در ضمن، مسیحیان صلیب را نمی‌‌پرستند، صلیب تنها سمبلی‌از بخشش خدا است.

صلیب همچنین سمبلی‌از بخشش خدا و محبت او نسبت به ماست. توسط عیسی مسیح مصلوب، کسی‌که قربانی برای خدمت آشتی‌فراهم آورد، متوجه می‌‌شویم که خدا ما را دوست دارد، و می‌‌خواهد با ما رابطه داشته باشد.

اطمینان از آینده‌ای در حضور خدا





مسیحی‌ بودن به این معنی‌ است که به این امکان آشتی‌ با خدا ایمان داشته باشیم؛ آن را در بر گیریم و گناهانمان را اقرار کنیم و از آنها پشیمان باشیم. این ایمان، منجر به یک احساس اطمینان می‌‌شود. اطمینان به اینکه نجات یافته ایم و در حضور خدا تا ابد زندگی‌خواهیم کرد.

به همین خاطر ما مسیحیان از روز داوری اصلا ترسی‌نداریم. می‌‌دانیم که نجات یافته ایم و بعد از مرگ به بهشت می‌‌رویم.

عده‌های خداوند در کتاب مقدسِ مسیحیان، ثمرات خیلی‌ ویژه‌ای هستند که توسط ایمان حاصل می‌‌شوند. کسی‌ که چیزی را به عنوان هدیه دریافت می‌‌کند، آن را هیچ موقع پس نمی‌‌دهد. پایه ایمان مسیحی‌، کتاب مقدس است. به این جهت کتابِ مقدسی است که از طریق آن، تجربه می‌‌کنیم که خداوند کیست.

معتقدیم که کتاب مقدس، الهام و وحی خدا است و یک تصویر واحد را برایمان مجسم می‌‌کند. کتاب مقدس، در مسایل مربوط به ایمان و شیوه زندگی‌، بالاترین اقتدار و اهمیت را دارد. ما معتقدیم که کلام خدا را نمی‌‌توان تحریف کرد.

یک خدای واحد


مسیحیان تنها به یک خدای واحد ایمان دارند. خداوند دارای ویژگی‌‌های زیادی است – او قادر مطلق است، پدر و محبت است.

در ضمن: برخی‌ فکر می‌‌کنند که مسیحیان به ۳ خدا اعتقاد دارند. ولی‌ این فکرِ اشتباه است: ما به یک خدای یکتا اعتقاد داریم، که خود را در ۳ شخصیت آشکار ساخته است. به عنوان پدر، پسر، و روح‌القدس. این تثلیث را‌می توان به یک تاس تشبیه کرد- با اینکه ۶ رو (وجه) دارد، ولی‌ یکی‌ است. مریم [مادر عیسی مسیح]، جزئی از تثلیث نیست، و در تولدِ مسیح، خدا هیچ رابطه جسمانی‌ با او نداشته است.

اعلامیه مربوط به حقوق اشخاص متعلق به پیروان ملی یا قومی، دینی و زبانی

مجمع عمومی ۴٧ مورخ ١٨ دسامبر ١٩٩٢ / مصوب در قطعنامه ١٣۵
مجمع عمومی، با تاکید بر این که یکی از هدف های اساسی سازمان ملل متحد، همچنان که در منشور اعلام شده، ترویج و تشویق احترام به حقوق بشر و به آزادی های بنیادی برای همه، بدون تمایز از نظر نژاد، جنسیت، زبان یا دین است،
با تکرار اعتقاد به حقوق بشر بنیادی، حیثیت و ارزش انسان، حقوق برابر مردان و زنان و ملت های بزرگ و کوچک، با آرزوی ترویج تحقق اصول ذکر شده در منشور، اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل کشی، کنوانسیون بین المللی حذف تمامی اشکال تبعیض نژادی، کنوانسیون بین المللی حقوق سیاسی و مدنی، کنوانسیون بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اعلامیه حذف تمامی اشکال تعصب و تبعیض مبتنی بر دین یا عقیده، و کنوانسیون حقوق کودک، و سایر اسناد بین المللی مربوطه که در سطح جهانی یا منطقه ای به تصویب رسیده واسنادی که بین تک تک کشورهای عضو سازمان ملل متحد منعقد شده، با الهام از مفاد ماده ٢٧ معاهده بین المللی حقوق سیاسی و مدنی مربوط به حقوق افراد متعلق به پیروان قومی، د ینی و زبانی، با توجه به این که ترویج و حمایت از حقوق افراد متعلق به پیروان ملی یا قومی، دینی و زبانی به ثبات سیاسی و اجتماعی کشورهایی که در آنها زندگی می کنند، مساعدت می کند،با تاکید بر این که ترویج و تحقق مداوم حقوق افراد متعلق به پیروان ملی یا قومی، دینی و زبانی، به عنوان بخشی لازم از توسعه جامعه به طور کلی و در چارچوبی دموکراتیک مبتنی بر حکومت قانون، به تقویت دوستی و همکاری بین مردمان و کشورها مساعدت خواهد کرد، با در نظر گرفتن این که سازمان ملل متحد در رابطه با حمایت از پیروان نقشی مهم برای ایفا دارد، با توجه به اقداماتی که تاکنون در نظام ملل متحد انجام شده، به ویژه به وسیله کمیسیون حقوق بشر، کمیسیون فرعی پیشگیری از تبعیض و حمایت از پیروان و نهادهایی آن به پیروی از معاهدات بین المللی حقوق بشر و سایر اسناد بین المللی مربوط به حقوق بشر در زمینه ترویج و حمایت از حقوق افراد متعلق به پیروان ملی یا قومی، دینی و زبانی تشکیل شده، مهمی با به حساب آوردن اقدامات که به وسیله سازمان های بین دولتی و غیردولتی در زمینه حمایت از پیروان و ترویج و پشتیبانی از حقوق افراد متعلق به پیروان ملی یا قومی، دینی و زبانی انجام می شود، نیب با شناخت ضرورت تضمین اجرای حتی موثرتر اسناد بین المللی حقوق بشر با توجه به حقوق افراد متعلق به پیروان ملی یا قومی، دینی و زبانی، این اعلامیه مربوط به حقوق افراد متعلق به پیروان ملی یا قومی، دینی و زبانی را اعلام می کند:
ماده ١
١ کشورها باید از موجودیت و هویت ملی یا قومی، فرهنگی، دینی و زبانی پیروان در سرزمین های خود حمایت ایجاد شرایط را برای ارتقای این هویت تشویق کنند.
٢ کشورها باید قوانین مناسب و تدابیر دیگر برای نیل به این هدف ها تصویب کنند.
ماده ٢
١ افراد متعلق به پیروان ملی یا قومی، دینی و زبانی (که از این پس به آنان به عنوان افراد متعلق به پیروان اشاره میشود ) حق دارند در نهان و به طور علنی، آزادانه و بدون مداخله یا هر شکل از تبعیض، از فرهنگ خاص خود بهره مند و برخوردار شوند، دین خود را اعلام و به آن عمل کنند، و به زبان خاص خود سخن بگویند.
٢ افراد متعلق به پیروان حق دارند به صورتی موثر در زندگی فرهنگی، دینی، اجتماعی، اقتصادی و عمومی مشارکت کنند.
٣ افراد متعلق به پیروان حق دارند به صورتی موثر در تصمیم گیری های مربوط به پیروان که به آن تعلق دارند یا به منطقه ای که در آن زندگی می کنند، به شیوه ای که با قوانین ملی ناسازگار نباشد در سطح ملی و، هر جا مناسب باشد، منطقه ای شرکت کنند.
۴ افراد متعلق به پیروان حق دارند انجمن های خاص خود را تشکیل دهند و حفظ کنند.
۵ افراد متعلق به پیروان حق دارند بدون هیچ تبعیضی با سایر اعضای گروه خود و با افراد متعلق به گرو ههای دیگر تماس های آزاد و مسالمت آمیز برقرار و حفظ آنند و با شهروندان سایر آشورها که با آنان پیوندهای ملی یا قومی، دینی یا زبانی دارند تما س های فرا مرزی برقرار آنند.
ماده ٣
١ افراد متعلق به پیروان می توانند حقوق خود را، از جمله حقوقی که در اعلامیه حاضر اعلام شده، به صورت انفرادی و همچنین در اجتماع با سایر اعضای گروه خود، بدون هیچ تبعیضی اعمال کنند
٢ در نتیجه اعمال یا عدم اعمال حقوق اعلام شده در اعلامیه حاضر هیچ زیانی نباید به هیچ شخص متعلق به یک پیرو وارد شود.
ماده ۴
١ کشورها، هر جا که لازم باشد، باید برای تضمین این که اشخاص متعلق به پیروان بتوانند تمام حقوق بشر و آزاد ی های بنیادی خود را بدون هیچ تبعیض و برابری کامل در مقابل قانون، به طور کامل و موثر اعمال کنند، تمهیداتی به عمل آورند.
٢ کشورها باید برای ایجاد شرایط مناسب به منظور توانمند ساختن اشخاص متعلق به پیروان به ابراز ویژگیهای خود و توسعه فرهنگ، زبان، دین، سنت ها و رسوم آنان تمهیداتی انجام دهند، مشروط بر این که روش ها و اعمال ویژه مغایر قانون ملی و متضاد با معیارهای بین المللی نباشد.
٣ کشورها باید تمهیدات لازم انجام دهند تا هر جا ممکن باشد، اشخاص متعلق به پیروان بتوانند امکانات کافی برای یادگیری زبان مادری خود یا برای داشتن دستورالعمل هایی به زبان مادری خود داشته باشند.
۴ کشورها باید، هر جا مناسب باشد، تمهیداتی در زمینه آموزش انجام دهند تا شناسایی تاریخ، سنت ها، زبان وفرهنگ پیروان موجود در سرزمین خود را تشویق کنند.
۵ کشورها باید تمهیدات مناسب انجام دهند تا اشخاص متعلق به پیروان بتوانند به طور کامل در پیشرفت و توسعه اقتصادی کشورشان شرکت کنند.
ماده ۵
١ سیاست ها و برنامه های ملی باید با توجه لازم برای منافع مشروع اشخاص متعلق به پیروان برنامه ریزی و اجرا شود.
٢ برنامه های همکاری و یاری بین کشورها باید با توجه لازم برای منافع مشروع اشخاص متعلق به پیروان برنامه ریزی و اجرا شود.
ماده ۶
کشورها باید در مسائل مربوط به اشخاص به پیروان ، از جمله، مبادله اطلاعات و تجربه ها، به منظور افزایش تفاهم و اعتماد متقابل همکاری کنند.
ماده ٧
کشورها به منظور حمایت از احترام به حقوق اعلام شده در اعلامیه حاضر باید همکاری کنند.
ماده ٨
١ هیچ موردی در اعلامیه حاضر نباید مانع از اجرای تعهدات بین المللی کشورها در ارتباط با اشخاص متعلق به پیروان شو د.
کشورها، به ویژه، باید تعهدات و الزاماتی را که براساس معاهدات و توافق نام ههای بین المللی که عضو آنها هستند برعهده گرفته اند، با حسن نیت انجام دهند.
٢ اعمال و ا جرای حقوق اعلام شده در اعلامیه حاضر نباید برخورداری همه اشخاص را از حقوق بشر و آزاد ی های بنیادی که در سطح جهانی به رسمیت شناخته شده اند، تحت تاثیر قرار دهد.
٣ تمهیداتی که برای تضمین برخورداری موثر از حقوق اعلام شده در اعلامیه حاضر به وسیله دولت ها انجام می شود، نباید با اصل برابری تصریح شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر متضاد باشد.
۴ هیچ موردی در اعلامیه حاضر نباید چنان تفسیر و تعبیر شود که فعالیتی مغایر با هدف و اصول سازمان ملل متحد، از جمله برابری حاکمیت، تمامیت ارضی، و استقلال سیاسی آشورها را مجاز بداند.
ماده ٩
کارگزاری های تخصصی و سایر سازمان های نظام ملل متحد باید به تحقق کامل حقوق و اصول اعلام شده در اعلامیه حاضر، در حوزه های صلاحیت مربوط به خود، مساعدت کنند.

سازمان محیط‌ زیست خواستار اشد مجازات برای آتش‌افروزان جنگل‌ها و مراتع شد



 سازمان حفاظت محیط زیست در اطلاعیه‌ای خواستار اشد مجازات برای آتش افروزان جنگل‌ها و مراتع به صورت عمد، از قضات شد.

اسیدپاشی در مشهد



خبرگزاری هرانا – رئیس اداره حوادث و مدیریت بحران دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت که “صبح امروز دو نفر که گفته می‌شود از گذشته با یکدیگر اختلاف داشته‌اند، با هم مواجه می‌شوند و یکی از این افراد ظرفی را که گفته می‌شود محتویات آن اسید بوده به سمت صورت دیگری ریخته است”.

علیرضا گلی پور به مرخصی اعزام شد


خبرگزاری هرانا – روز جاری، علیرضا گلی پور زندانی امنیتی محبوس در زندان اوین، برای اولین بار پس از تحمل پنج سال حبس به مرخصی استعلاجی سه روزه و قابل تمدید با تودیع وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی اعزام شد. همزمانعبدالفتاح سلطانی وکیل و فعال حقوق بشر، دیگر زندانی سیاسی محبوس در این زندان در روز جاری به مرخصی اعزام شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز جاری، علیرضا گلی پور زندانی امنیتی مشکوک به سرطان محبوس در سالن ۱۲ بند ۷ زندان اوین، در سالگرد پنجمین سال حبس خود، جهت برگزاری کمیسیون پزشکی، به مرخصی استعلاجی سه روزه و قابل تمدید اعزام شد.
یک منبع مطلع ضمن تایید این خبر به گزارشگر هرانا گفت: ” فردا یکشنبه ۴ تیرماه ۱۳۹۶، کمیسیون پزشکی جهت بررسی عدم تحمل کیفر این زندانی، طبق قرار قبلی، برگزار خواهد شد. این درحالی است که عدم تحمل کیفری آقای گلی پور پیشتر از سوی سه تن از پزشکان تایید شده و رای و نظر دو پزشک دیگر فردا مشخص خواهد شد.”
پرونده این زندانی امنیتی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران جهت تجمیع ارجاع شده است.
هرانا پیشتر گزارش کرد، علیرضا گلی پور ۱۱ خردادماه ۱۳۹۶ دچار تشنج شده و به بهداری زندان منتقل شد و علیرغم نامناسب بودن وضعیت جسمی این زندانی او به مرکز درمانی خارج از زندان منتقل نشد. علت عدم اعزم این زندانی، عدم صدور مجوز اعزام به دلیل اتمام ساعات کاری دادیار ناظر بر زندان عنوان شد.
علیرضا گلی پور، متولد ۱۳۶۵، ساکن تهران و دانشجوی مخابرات و کارمند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در مهرماه ۱۳۹۱ از سوی ماموران وزارت اطلاعات دستگیر و تیرماه ۱۳۹۴ به اتهام “جاسوسی به نفع اجانب و به طور مشخص کشور آمریکا ” از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به ۳۹ سال و ۹ ماه حبس تعزیری و ۱۷۰ ضربه شلاق محکوم شد که این حکم با اعمال ماده ١٣۴ و تخفیف به ۱۲ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.
هرانا پیشتر در گزارش “آشنایی با بند‌ هفت زندان‌ اوین؛ تبعیدگاه زندانیان سیاسی-امنیتی” گزارش کرده بود؛ این بند متشکل از هشت سالن، یکی از بندهای بدنام این زندان است که زندانیان عمدتا با جرایم مالی در آن نگهداری می‌شوند اما دست‌کم ۵۵ زندانی سیاسی-امنیتی در کنار زندانیان معتاد به مواد مخدر و جرایم مالی برخلاف اصل تفکیک جرائم در وضعیتی بسیار نامناسب حبس‌های طولانی مدت خود را طی می‌کنند. در این بند حداقل ۳۰ زندانی مبتلا به ایدز وجود دارد.

در روزهای اخیر ٧ کولبر کشته و زخمی شدند




خبرگزاری هرانا – یک کولبر دیگر در پی شلیک مستقیم نیروهای هنگ مرزی جمهوری اسلامی در شهرستان ارومیه جان خود را از دست داده و یک تن هم به شدت دچار جراحت شد. با احتساب این دو شهروند مرزنشین امار کشته و زخمی شدن کولبران غرب کشور در روزهای اخیر به هفت تن رسید.

موعظه سر کوه (متی5)

روزی که جمعیتی عظیم گرد آمده بودند،عیسی به همراه شاگردان خود بر فراز تپه ای
بنشست، آنگاه شروع به تعلیم ایشان کرد و فرمود:
"خوشا بحال آنان که نیاز خود را به خدا احساس می کنند، زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است."
"خوشا بحال ماتم زدگان ، زیرا ایشان تسلی خواهند یافت."
"خوشا بحال فروتنان، زیرا ایشان مالک تمام جهان خواهند گشت."
"خوشا بحال آنانکه مهربان و باگذشتند، زیرا از دیگران گذشت خواهند دید."
"خوشا بحال پاک دلان، زیرا خدا را خواهند دید."
"خوشا بحال آنان که برای برقراری صلح در میان مردم کوشش می کنند، زیرا ایشان فرزندان خدا نامیده خواهند شد."
"خوشا بحال آنان که به سبب نیک کردار بودن آزار می بینند، زیرا ایشان از برکات ملکوت آسمان بهره مند خواهند شد."
"هرگاه بخاطر من شما را ناسزا گفته، آزار رساندند و به شما تهمت زنند، شاد باشید، بله خوشی و شادی نمایید ، زیرا در آسمان پاداشی بزرگ در انتظار شماست. بدانید که با پیامبران گذشته نیز چنین کردند."


" شما نمک جهان هستید و به آن طعم می دهید اما اگر شما طعم خود را از دست بدهید ، وضع جهان چه خواهد شد؟ در اینصورت، شما را همچون نمکی بی مصرف دور انداخته ، پایمال خواهند ساخت . شما نور جهان هستید . شما همچون شهری بر تپه ای بنا شده و در شب می درخشد و همه آن را می بینند."


" چراغ را روشن نمی کنند تا آنرا زیر کاسه بگذارند، بلکه روی چراغدان، تا کسانیکه در خانه هستند از نورش استفاده کنند . پس نور خود را پنهان مسازید، بلکه بگذارید نور شما بر مردم بتابد، تا کارهای نیک شما را دیده ، پدر آسمانی تان را تمجید کنند."

روح القدس کیست ؟

در این مقاله شما می خوانید:
۱- روح القدس کیست؟۲- کار دیروز روح القدس و وعدۀ آمدن او۳- تایید آمدن روح القدس و سکونت آن با انسان از زبان عیسای مسیح۴- کار و عمل روح القدس در بین ایمانداران و دنیا پس از رفتن عیسای مسیح۵- نحوۀ دریافت و کار روح القدس۶- عطایای روح القدس۷- پر شدن از روح القدس
قبل از اینکه وارد این مبحث گردیم جا دارد که بطور اجمال و خلاصه در بارۀ روح القدس برای آن عزیزان و خوانندگان گرامی ای که از آن اطلاعی ندارند بیان کنم؛تا بتوانیم پایۀ ابتدایی برای گفتگوی خود داشته باشیم.

۱- روح القدس کیست؟

ما که از دین اسلام به عیسای مسیح ایمان آورده ایم یا که هنوز در جستجوی حقیقت ذات الهی خدا هستیم،شاید از این سوال سر در نیاوریم!یعنی چه که کیست؟ در قرآن هر جا عبارت روح القدس مطرح شده از آن بعنوان فرشتۀ خدا یا جبرئیل نام برده است.اما تفاوت عظیمی بین روح و فرشته وجود دارد که جای بررسی آن در این مقاله نیست.کتابمقدس تعلیم می دهد که روح خدا از ابتدا در زمان خلقت با خدا بوده است و جدا ،اما تحت فرمان خدا عمل می کرده است. (کتاب پیدایش باب ۱ آیۀ ۲). خدا با همین روح در انسان دمید و او را از خاک به حیات تبدیل کرد.( پیدایش باب ۲ ایۀ ۷). خدا با همین روح در انسان قرار گرفت و او را به آنچه که شایستۀ او بود هدایت میکرد. به عامیانه آن را وجدان مینامیم.( پیدایش ۶ آیۀ ۳). و نهایتا خدا با همین روح در زمانهای قدیم انسان را هدایت میکرد تا به فرامین او که در جان او توسط همین روح دمیده بود و به او نهادی الهی داده بود،سر تسلیم فرو آورده و انسان هر چند قانون و شریعت و مقررات دین را هنوز نداشت توسط حضور و هدایت همین روح خدا،خدا را خشنود سازد.مانند خنوخ و نوح.(پیدایش ۵ آیۀ ۲۴ و ۶ آیۀ ۹). چرا او را روح القدس مینامیم؟ خدایکبار به قوم اسرائیل خود را بنام :یهوه مخادش، خطاب میکند.(کتاب لاویان باب ۲۰ آیۀ ۸). عبارت مخادش که یک عبارت عبری است همان عبارت مقدس در زبان فارسی می باشد. پس خدا می گوید من مقدس هستم. بنابر این از آنجایی که خدا مقدس است،روح او نیز مقدس است. از این رو،او را روح مقدس یا روح القدس مینامیم. یعنی روح پاک.

۲- کار دیروز روح القدس و وعدۀ آمدن او

روح مقدس خدا در زمانهای قدیم ماموریتی خاص برای اجرای طرح الهی خدا بر روی زمین داشت. روح مقدس خدا با سالکان و رهروان و ایمانداران به خدا بود .( اشعیاء نبی ۴۲ آیۀ ۵). بودن او در زندگی آدمی به او دلیل بودن و حیات می داد.( ایوب ۳۴ ایات ۱۴ و ۱۵). و بنده بر این تاکید میکنم که بدانیم روح خدا تنها توسط خدا به انسانها داده می شد و می شود.نه توسط انسان چه دیروز و چه امروز. ( نامۀ اعداد باب ۱۱ ایۀ ۲۹ و اشعیاء نبی باب ۴۲ ایۀ ۱ و ۵). خدا این روح را می دهد و خدا قادر است تا این روح را از ما بگیرد( مزمور ۵۱ آیۀ ۱۱ ). این روح در همه هست و در همه کار میکند.در هر کس به نوعی خاص و شیوه ای که خود ایزد یکتا آن را مقرر نموده است.( مزمور ۱۳۹ آیۀ ۷). تمام کار روح القدس در زمان گذشته در جان انسان این بود تا او را مهیا و آماده سازد تا اولا رویا و امید نجات دهندۀ آینده،عیسای مسیح، را در درون خود مانند گُهری گرانبها ارزش داده و با آن زندگی کند. دوما آمدن این نجات دهنده,عیسای مسیح را روز و شب بطلبد.( پیدایش باب ۴۹ آیۀ ۱۸ و نامۀ عبرانیان باب ۱۱ ایات ۲۵ و ۲۶).

نهایتا زمان معین فرا رسید و خدای قدوس و زنده وعده ای داد که رنگ و چهرۀ هستی و دنیا گناه آلود را برای همیشه متغییر ساخت. انسان که تا آن زمان نتوانسته بود با اجرا و تکمیل کردن قوانین شریعت دینی نزد خدا پاک محسوب گشته و قادر به عوض کردن قلب و جان خود باشد،خدا وعدۀ نزول و سکونت دائمی روح خودش را به انسان داد. قبلا روح خدا بود اما در انسان ساکن نبود. در او رفت و آمد می کرد و او را به راههای خدا هدایت مینمود اما در او ساکن نبود.طبق آنچه که خود خدا فرمان داده بود( پیدایش ۶ آیۀ ۳).شاید سوال کنید که چرا روح خدا در انسان ساکن نبوده است؟ خداوند فرمان داده است: مقدس باشید زیرا من قدوس هستم.(لاویان باب ۱۲ آیۀ ۴۴).انسان علنا از این فرمان عدول کرده ، فرمان خدا را شکسته ، از او نااطاعتی نموده و از قدوسیت و پاکی بدلیل گناهی که مرتکب شده دور افتاده بود. انسان نمی توانست پاک باشد. خدا پاک است.روح خدا پاک است.پاکی در ناپاکی ساکن نخواهد بود.از اینرو روح خدا در زمانهای قدیم در انسان ساکن نبود زیرا انسان هنوز در گناه زندگی میکرد و ناتوان بود که نکند!

اما خدا به زبان انبیاء تقریبا ۸۰۰ سال قبل از وقوع نزول روح وعده می دهد که روزی فرا می رسد :روح تازه در اندرون شما خواهم نهاد.(حزقیال ۳۶ ایۀ ۲۶) و : ایشان را یک دل خواهم داد و در اندرون ایشان روح تازه خواهم نهاد.(حزقیال باب ۱۱ آیۀ ۱۹) و سالها بعد یوئیل نبی نوشت:و بعد از آن روح خود را بر همۀ شما خواهم ریخت و پسران و دختران شما نبوت خواهند نمود.(یوئیل ۲ ایۀ ۲۸). این انجام نشد تا زمانی که عیسای مسیح از مقام الوهیت خدایی خود جسم گرفته و برای تکمیل کردن طرح الهی خدا بر روی زمین آمد تا برای گناهان دنیا کفاره شود. یحیی که در واقع مهیا کنندۀ راه مسیح بود و به همه اعلام میکرد که :راه خداوند را آماده سازید.(متی ۲ آیۀ ۳) و کار خود را با توبه از گناهان و تعمید دادن مردم انجام می داد. به مردم با هدایت روح خدا وعده داد که :من شما را به آب تعمید می دهم …او شما را به روح القدس.(متی ۳ آیۀ ۱۱).این دقیقا همان وعدۀ خدا تقریبا ۸۰۰ سال قبل از آمدن عیسای مسیح بود که در بالا خواندیم.

۳- تایید آمدن روح القدس و سکونت آن با انسان از زبان عیسای مسیح

وقتی عیسای خداوند به زمان مرگ خود بر صلیب و پرداخت جریمۀ گناهان دنیا نزدیک می شد به رغم اینکه شاگردانش از غیبت او خشنود نبودند اما او شرط آمدن روح مقدس خدا و سکونت او با ایمانداران را تنها در مرگ،قیام و صعود و بازگشت خود به نزد پدر آسمانی تشریح نمود.(انجیل یوحنا باب ۱۶ آیۀ ۷). نویسندۀ همین انجیل یوحنا این را در نوشتۀ خود قبل از این فرمایش مسیح بیان کرده بود که:این سخنان را در بارۀ روح القدس که می باید به مومنین داده شود می گفت و چون هنوز عیسی جلال نیافته بود روح القدس عطا نشده بود(انجیل یوحنا باب ۷ آیۀ ۳۹).پس باید مسیح میمرد تا روح خدا از آسمان بر روی زمین می آمد.و در انسان ساکن می شد.

تا اینجا ما هیچ دخالتی از کار و عمل انسان نمی بینیم.همانطور که در بالا خواندیم طرح الهی خدا بود. عمل دریافت روح و باز کردن در قلب ما برای ورود او به آن در این ۳ نکتۀ الهی نهفته است:۱- سرچشمۀ اصلی روح ۲- فیض خدا برای دادن روح ۳- درک مرگ،قیام و صعود عیسای مسیح و نزول روح. در آن روزهای آخر بود که وقتی عیسای مسیح با شاگردانش جمع بود،آمدن و نزول همین روح مقدس خدا را که ۸۰۰ سال پیش به انسان وعده داده شده بود را به آنها فرمود: اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید و من از پدر سوال میکنم و تسلی دهندۀ دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند.یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را قبول کند زیرا که او را نمی بیند و نمی شناسد.(انجیل یوحنا باب ۱۴ ایۀ ۱۶ و ۱۷). لطفا یکبار دیگر به فرمایش عیسای خداوند برای شرط دریافت روح القدس نگاه کنید:

الف- اگر مرا دوست دارید: یعنی اگر به من ایمان دارید.تولد و مرگ و قیام و الوهیت مرا تایید میکنید.نجات دهندۀ شما هستم.تنها نجات دهندۀ شما هستم.( تایید مرگ و قیام و صعود مسیح از طرف ما و نزول روح بر ما)

ب- من از پدر سوال میکنم:کی؟ چه کسی روح را عطا خواهد کرد؟فلان کشیش؟!فلان رهبر کلیسا!؟فلان مسیحی ای که ادعا میکند از روح پر است؟!خیر.پدر.پدر جسمانی من و تو ؟!نه!پدر آسمانی من و تو.( سرچشمۀ اصلی روح و نزول او بر ما)

پ- تا همیشه با شما بماند: این از محبت بیدریغ خدا سخن میگوید.از فیض بیکران الهی او. نه بخاطر دعای فلان برادر و خواهر و نه بخاطر اعمال مذهبی و طول ودرجۀ ایمان ،بلکه تنها بواسطۀ پدر و فیض اوست که شما روح القدس را دریافت میکنید.(فیض خدا برای دادن روح به همه)

عیسای مسیح وعدۀ آمدن روح القدس را نه تنها قبل از مرگ خود به شاگردان داد،بلکه بعد از قیام خود از مرگ و درست در روزی که به آسمان صعود کرد یکبار دیگر به شاگردان داد: منتظر آن وعدۀ پدر باشید که از من شنیده اید.زیرا که یحیی به آب تعمید می داد لیکن شما بعد از اندک ایامی به روح القدس تعمید خواهید یافت.(نامۀ اعمال باب ۱ ایۀ ۴). روز پنجاهم از قیام مسیح از مرگ یعنی ده روز پس از صعود او به آسمان در عید پنطیکاست،عید پنجاهه،این اتفاق روی داد؛و تمامی پیشگویی های کتابمقدس در بارۀ آمدن روح القدس و ساکن شدن در ایمانداران محقق گشت.( اعمال ۲ آیۀ ۱ تا ۴).

۴- کار و عمل روح القدس در بین ایمانداران و دنیا پس از رفتن عیسای مسیح

زمانی که عیسای خداوند وعدۀ آمدن روح مقدس خدا را به شاگردان داد،او کار روح را برای شاگردان تشریح نمود. او فرمود روح القدس:

۱- روح راستی است.روح حقیقت ،نه کذب و ریا.(یوحنا ۱۴ ایۀ ۱۷).

۲- با ما یکی خواهد شد.( یوحنا ۱۴ ایۀ ۱۷).

۳- در بارۀ عیسای مسیح شهادت می دهد.( یوحنا ۱۵ ایۀ ۲۶).

۴- پشتیبان ایمانداران در تمام پهنای زندگی آنها خواهد بود.( یوحنا ۱۵ آیۀ ۲۶ و ۱۶ آیۀ ۷).

۵- جهان را بعد از تولد ،مرگ ، قیام و صعود پیروزمندانۀ عیسای مسیح نزد پدر در سه چیز متقاعد میکند: الف- گناه ( برای اینکه به مسیح موعود ایمان نیاوردند.)ب- عدالت( زیرا مسیح کار خود را بر روی زمین برای انسان تمام کرد) پ-مکافات( تا ثابت گردد دیگر شیطان قدرتی بر انسان ندارد)(یوحنا ۱۶ ایات ۸ تا ۱۱).

۶- ما را به حقیقت رهبری میکند ( یوحنا ۱۶ ایۀ ۱۳).

۷- ما را در بارۀ امور آینده با خبر می سازد.( یوحنا ۱۶ ایۀ ۱۳).

۸- مسیح را جلال خواهد داد.( یوحنا ۱۶ ایۀ ۱۴).

۹- به ما قدرت کلام می دهد تا از ایمان مسیحی خود دفاع کنیم(متی ۱۰ ایات ۱۹-۲۰).

این تعدادی چند از کارهایی بود که روح القدس پس از رفتن مسیح در زندگی ایمانداران به مسیح انجام داده و میدهد. اما روح مقدس خدا از آنجایی که خلق کننده هست،خلق کنندۀ توانایی ها و قدرتهای در انسان نیز هست. توانایی و قدرتهای که در ذات و اندرون انسان خفته و او آن را با توانمندی خود بیدار می سازد؛یا اینکه تماما انگیزه و قدرتی تازه در ایماندار خلق میکند که او قبلا قادر به انجام و عمل آن هرگز نبوده است. وقتی روح القدس در روز پنطیکاست بر شاگردان ریخت،مانند زبانه های آتش بود.در همان روز پطرس شاگرد مسیح در موعظۀ معروف خود می گوید: توبه کنید و هر یک از شما به اسم عیسای مسیح به جهت آمرزش گناهان تعمید گیرید و عطای روح القدس را خواهید یافت( اعمال ۲ آیۀ ۳۸).منظور پطرس از عطایای روح القدس در اینجا چه بوده است؟ این عطایای روح القدس همان قدرتی بود که عیسای مسیح به شاگردان خود قبلا وعده بود که قادر به انجام کارهایی بزرگتر از آنچه که دیده خواهند داد.

۵- نحوۀ دریافت و کار آن

برداشت هایی چند در این خصوص در باورهای مسیحی وجود دارد.اما کتابمقدس بطور عینی و آشکارا برای همه این را روشن ساخته که دریافت روح القدس تنها با قبول و ایمان آوردن به عیسای مسیح بعنوان تنها خداوند و نجات دهندۀ ما میسر است و بس. وعدۀ عطا کردن روح القدس به همۀ مردم توسط خدا قبلا داده شده بود و یکبار دیگر نیز تاکید میگردد:و در وی چون ایمان آوردید از روح قدوس وعده مختوم شدید(افسسیان باب ۱ آیۀ ۱۳).روح خدا در زمان ایمان به مسیح داده می شود( اعمال باب ۱۰ ایات ۴۴ تا ۴۷) و ( اعمال ۹ آیۀ ۱۷ ) و ( اعمال ۸ آیۀ ۱۵ تا ۱۷).روح خدا در زمان تعمید پس از اعتراف به ایمان داده می شود( متی ۳ ایۀ ۱۶ )و ( تیطس باب ۳ آیۀ ۵) و ( اول قرنتیان باب ۱۲ ایۀ ۱۳).از شنیدن کلام مقدس خدا و ایمان آوردن به عیسای مسیح داده می شود.(غلاطیان باب ۳ ایۀ ۲ و ۱۴).همانطور که ملاحظه میکنید هستۀ مرکزی دریافت روح القدس ایمان آوردن به عیسای مسیح است.ایمان.نه دخالت انسان.نه با دست گذاری انسان.نه با دعای انسان.نه با ریاضت انسان.نه با خوب بودن زمان گذشتۀ انسان.نه با خوب بودن زمان حال انسان.ایمان.فقط ایمان به عیسای مسیح بعنوان تنها نجات دهندۀ شما.

شیوۀ کار کرد روح القدس پس از دریافت آن با ایمان آوردن به عیسای مسیح چیست؟با انجام معجزات و کارهای خارق العاده؟؟ خیر بسیار ساده اما عمیق؛توسط کلام خداوند .روح القدس برای اینکه جسم ما را که اسیر نفس خود است از هم بدرد و ما را از درون به بیرون عوض کند،شمشیر را برمیدارد.یعنی کلام خدا(افسسیان ۶ آیۀ ۱۸).و این شمشیر یعنی کلام خدای زنده در دستان روح القدس :اعماق روح و نفس و مفاصل و مغز استخوان نفوذ کرده و نیات و اغراض دل شما را آشکار می سازد(نامۀ عبرانیان باب ۴ ایۀ ۱۲).

پس حضور روح خدا در قلب ما از ایمان به عیسای مسیح آغاز میگردد، ایمانی که از شنیدن کلام خدا حاصل می آید.سپس روح خدا در درون ما بقوت و بکار گیری کلام زندۀ خدا پوسته های خشک درون ما را شکسته،به ما یاری می رساند تا بر گسیختگی و طغیان طبیعت کهنه و قدیمی درون خود فائق آمده،ما را در نبرد روحانی بر علیۀ شریر آسمانی یاری رسانیده، به ما قوت می دهد تا پایدار بایستیم،از ایمان خود دفاع کنیم،و روزانه به شکل و شباهت عیسای مسیح در آئیم. و دریافت این روح برای هر کس که نام مسیح را اعتراف کرده و او را بپذیرد میسر و ممکن است.

۶- عطایای روح القدس

از تمام نوشته های چهار انجیل ،لوقا نویسندۀ انجیل لوقا و نامۀ اعمال رسولان بیشتر از هر کس دیگر از روح القدس و عطایای آن و حضور و عملکرد آن سخن گفته است.این تنها او بود که از واقعۀ روز پنطیکاست یعنی نزول روح القدس سخن گفت.اما بیشتر محققان مسیحی معتقد هستند وقتی لوقا نویسندۀ انجیل لوقا در بارۀ واقعۀ پنطیکاست و نزول روح القدس در نامۀ خود نوشت(نامۀ اعمال رسولان باب ۲) خودش آن روز آنجا نبوده و شاهد عینی آن ماجرا نبوده است.آنچه را که لوقا در نامۀ خود نوشته توسط تحقیقات خودش،گفته های پطرس و بیشتر خود پولس رسول بوده است.ما نمی دانیم کی و چه زمانی پزشک محبوب لوقا به مسیح ایمان می آورد اما می دانیم که از زمان ایمان خود تا زمان مرگ خود در کنار پولس رسول خدمت کرده و او را در مسافرت ها همراهی میکرده است. او در نامۀ خود نوشت:و همه از روح پر گشته به زبانهای مختلف به نوعی که روح بدیشان قدرت تلفظ بخشید به سخن گفتن شروع کردند(نامۀ اعمال باب ۲ آیۀ۳).

این به زبانهای مختلف چه بود؟تا به امروز در بین محققان و الهیدانان مسیحی در بارۀ کیفیت و چگونگی این مطلب اختلاف نظر وجود دارد.آیا واقعا زبانی بود که هیچ کس نمی فهمید و همه می فهمیدند!!اما هر چه بود این آغاز تحولی غریب در بین کلیسای اولیه بود.سپس لوقااز معجزات شاگردان بعد از روز پنطیکاست سخن می گوید.امروز فرقه های گمراه مسیحی که تمرکز خود را بر روی انجام معجزات و شفا و کارهایی به چشم دیدنی گذاشته اند،قصد دارند تا تمام شگفتی ها و معجزات کلیسای اولیه را به روز پنطیکاست ربط دهند.و آن روز را نقطۀ عطف روح القدس بدانند.تا بتوانند انگیزۀ انسانی و برداشت های نادرست خود را توجیه کنند.چقدر ابلهانه و چقدر کور هستند این خودخواهان و تشنگان قدرت!آیا این معجزات و شگفتی هایی که پطرس و پولس و دیگر ایمانداران در نامۀ اعمال انجام میدادند بخشی از عطایای روح القدس پس از روز پنطیکاست بود؟هرگز!ما می دانیم عیسای خداوند شاگردان خود را فرستاد تا آنها دیوها را بیرون کنند،بیماران را شفا دهند،مرده ها را زنده کنند؛( متی باب ۱۰ ایات ۵ تا ۱۰).و آنها به او گزارش می دهند که لبیک انجام شده است.(لوقا باب ۱۰ ایۀ ۱۷) .تمام این معجزات قبل از روز پنطیکاست توسط شاگردان و ایمانداران به مسیح انجام شده بود.

اما کار روح القدس و هدایا و عملکرد آن نقشی اساسی در پایه و پیشرفت کلیسای اولیه داشت.کلیسای اولیه به قوت و یاری گرفتن از اعمال شگفت انگیز روح توانسته بودند تا خوف،احترام و قدرت را به جامعۀ آن روز خود ثابت کرده و نشان دهند.اما هر چه از تاریخ کلیسای اولیه دور می شویم و از روز پنطیکاست ،در نامه های رسولان صدا و آهنگی متفاوت از آنچه در نامۀ اعمال رسولان در زمان فعالیت های اولیۀ کلیسامی خوانیم می شنویم.نه متفاوت از بابت بنیاد،بلکه متفاوت از بابت عملکرد روح القدس در ایمانداران.برداشت های نادرست از روح القدس و عطایای آن در کلیسا تنیده بود،کما اینکه تا امروز نیز هست.کلیسا و ایمانداران از عطایای روح برداشتی تماما نادرست کرده و انگیزۀ اصلی دادن روح القدس به آنان از طرف خدای زنده فراموش شده و یا به تفریط می رفت.از اینرو شاگردان اولیۀ مسیح باید این باور و برداشت نادرست از روح القدس و عطایای آن را از ذهن ایمانداران پاک کرده و باوری درست به آنان می دادند.

پس پولس رسول که بیشتر از هر شاگرد دیگر مسیح از عطایای روح القدس بهره مند بود دست به کار شد و در نامه های خود سعی نمود تا کار واقعی روح القدس ،برداشت واقعی از عطایای روح القدس و نیت واقعی روح را در ایمانداران بشکافد.از اینرو او در نامۀ خود به کلیسای قرنتس به روشنی و فصاحت در بارۀ حقایقی چند در این خصوص سخن می گوید.

پولس رسول می نویسد:ولی هر کس را ظهور روح به جهت منفعت عطا میشود.زیرا یکی را به وساطت روح کلام حکمت داده می شود و دیگری را کلام علم به حسب همان روح و یکی را ایمان به همان روح و دیگری را نعمتهای شفا دادن به همان روح و یکی را قوت معجزات و دیگری را نبوت و یکی را تمییز ارواح و دیگری را اقسام زبانها و دیگری را ترجمۀ زبانها.( اول قرنتیان باب ۱۲ ایات ۷ تا ۱۰). پولس رسول در اینجا هدایا و عطایای روح القدس را بیان کرده که به انسان داده خواهد شد.هدایایی که توانایی به انجام کارهایی میکند که ورای تصور انسان زمینی خواهد بود.معجزات، شگفتی هایی که چشم خواهد دید .

این هدایا را کی داده بود؟روح القدس.

روح القدس توسط چه کسی داده شده بود؟عیسای مسیح.

عیسای مسیح را که فرستاده بود؟الوهیم خدای قادر و توانا.

پس آیا خدا با دادن این هدایا قصد این را داشت تا ایمانداران در خیابان راه بیافتند و داده بزنند که بیاید تا شفا پیدا کنید و به زبانها حرف بزنید؟مگر او می خواست شوی تلویزیونی از نمایشاتِ معجزات و شفا بسازد؟آیا خدا احتیاج به این داشت تا مردم ببینند تا ایمان بیاورند؟آنها دیده بودند و شفا داده شده بودند و شگفتی ها را مشاهده کرده بودند و مرده هایشان زنده شده بود و جذامیانشان پاک شده بود اما باز هم ایمان نیاورده بودند.(متی ۱۱ آیات ۲۰ تا ۲۴).پس این هدایا و عطایای روح برای چه بود؟پولس رسول پاسخی کامل به انگیزۀ حقیقی عطای روح القدس به ما داده است.ای کاش گوشهای خود را باز کنیم تا آن را شنوا باشیم:شریعت روح حیات در مسیح عیسی مرا از شریعت گناه و موت آزاد گردانید ( نامۀ رومیان باب ۸ ایۀ ۲ ) و در همین باب در آیۀ ۹ می گوید:لکن شما در جسم نیستید بلکه در روح هر گاه روح خدادر شما ساکن باشد.او ادامه می دهد که:اما اگر به یاری روح خدا اعمال جسمانی را نابود سازید خواهید زیست(ایۀ ۱۳)

دقت کنید به کار روح خدا.دقت کنید به انگیزۀ اصلی وعدۀ آمدن و نزول روح القدس که ۸۰۰ سال پیش خدا آن را از زبان حزقیال و یوئیل وعده داده بود…شریعت روح،مرا از شریعت گناه آزاد کرده است،بنابر این من دیگر در جسم نیستم بلکه در روح خدا؛و به یاری او باید اعمال جسمانی خود را نابود سازم.وه!چه شگفت است کار عظیم خدا! خدا را شکر برای این فیض بیکران او که با نزول روح مقدس خود و سکونت دادن آن در ما،ما را از زنجیرها و اسارت شریعت و دین که ما را به مرگ می کشید برای همیشه آزاد ساخت. پس نقش عطایای روح القدس چیست؟ نشان دادن قدرت و عظمت روح خدا در ما در عوض کردن طبیعت درونی ما.

دقیقا به همین دلیل است که پولس رسول در همین رسالۀ خود می نویسد طوری که گویا آنچه خود او در چند سطر قبل نوشته بود را گویا قصد دارد تا برای ما تفهیم سازد:اگر به زبانهای مردم و فرشتگان سخن بگویم و محبت نداشته باشم مثل نَحّاس صدا دهنده و سِنج فغان کننده شده ام. و اگر نبوت داشته باشم و جمیع اسرار و همۀ علم را بدانم و ایمان کامل داشته باشم به حدی که کوهها را نقل کنم و محبت نداشته باشم هیچ هستم.و اگر جمیع اموال خود را صدقه دهم و بدن خود را بسپارم تا سوخته شود و محبت نداشته باشم هیچ سود نمی برم… ( اول قرنتیان باب ۱۳ ایات ۱ تا ۹).

گوش کنید ای کسانی که نوشته های پولس رسول را سند می آورید برای معجزات و شگفتی های خود، پولس میگوید اگر تمامی عطایای روح خدا را داشته باشید اما اگر آنچه را که به دلیل آن روح القدس به شما داده شده و در شما ساکن شده نداشته باشید،شما هیچ هستید.هیچ.با بی ایمانان فرقی ندارید.با کافران فرقی ندارید.زیرا روح برای انسان آمد نه انسان برای روح. او مجددا در نامۀ دیگر خود ثمرۀ روح القدس و آنچه که هدف خدا از دادن روح خدا به ایمانداران است را باز شکافی مینماید: اما میگویم اگر به روح رفتار کنید پس شهوات جسم را بجا نخواهید آورد…ثمرۀ روح محبت و خوشی و سلامتی و حلم و مهربانی و نیکویی و ایمان و تواضع و پرهیزکاری است…اگر به روح زیست کنیم به روح هم رفتار بکنیم( نامۀ غلاطیان باب ۵ ایات ۱۶ و ۲۲ و ۲۵). پس چه چیزی را پولس پس از ۵۰ سال برجسته ساخته است.قدرت شفا؟به زبانها حرف زدن؟نبوت کردن؟خیر!او از ثمرۀ روح خدا سخن می گوید.ثمره ای که ما باید در روح خدا حاصل دهیم.آنچه که شریعت قصد داشت تا با انجام شریعت به ما بدهد،نتوانست .مسیح عیسی مُرد ،روح مقدس را به ما داد تا ما با قوت گرفتن و زیستن روزانه با آن ثمرۀ مطلوب خدا را بار آوریم.

امروزه شاخه هایی از مسیحیت هستند که این عمل و این وعدۀ مسیح و هدیۀ خدا یعنی نزول روح القدس را تا به حد زنجیر و قانون شریعت به جلو برده اند. این افراد تا به حدی در باور خود یقین دارند که تمام مرگ و قیام مسیح را در عطایای روح و کارهایی که ایماندار باید در به اصطلاح روح انجام دهد خلاصه و تمام کرده اند.این گمراهان بیشتر به کار ظاهری روح چسبیده اند تا کار درونی روح.این گمراهان هنوز می خواهند با نشان دادن آنچه که چشم میبیند حضور روح را در ایماندار ثابت کنند، اینها اصرار می کنند که بیاید و کار روح القدس را ببینید!بیاید عطایا روح را ببینید و ایمان بیاورید!و شما به گوش خواب رفتۀ آنها تکرار میکنید که من ندیده ایمان آورده ام. این از ما بهتران و از روح پر شده ها!! نمی دانند که خدا با تمام عظمت و بزرگی خود هرگز ارادۀ آزاد انسان را تصرف نکرده و به آن دست نمی زند!روح عطایای خود را به انسان می دهد اما این انسان است که آن را می پذیرد.این انسان است که باید در این روح ساکن باشد.با او در رفاقت باشد.او را نرنجاند.او را مقید نسازد.با او زندگی کند.تمام اعمال انسان در این رابطۀ او با روح خدا فاعلی است.و روح فعل این رابطه است. فعل بودنِ روح خدا در درون ما نشانۀ هیچ کاره بودن او در ما نیست.این فعل در درون فاعل عمل میکند و زمانی که فاعل کاری را انجام میدهد در نتیجۀ کارکرد فعل را نشان می دهد.اما کنندۀ نهایی آن عمل فاعل است نه فعل.مثلا: تو مرا فروتنانه محبت میکنی!فاعل شما هستید.مفعول من هستم.فعل «فروتنانه محبت کردن » که یکی از عطایای روح است می باشد. اکنون خوب دقت کنید!فروتنانه محبت کردن بدون من و شما وجود دارد.زیرا آن عطیۀ روح القدس است.از شخصیت هایی است که او در ایماندار به مسیحبوجود می آورد.فرض کنید من هستم.اما شما نیستید.چه کسی مرا فروتنانه محبت خواهد کرد؟روح؟چگونه؟بله محبت الهی را درون خود از طرف پدر آسمانی دارم،اما از طرف شما چه؟مگر عیسی نگفت: همدیگر را محبت نمایید همانگونه که من شما را محبت کردم.پس اگر شما نباشید من محبت فروتنانه را نخواهم دید.روح در شما به من محبت فروتنانه را نشان می دهد.پس اگر روح فعل و انسان بنابه ارادۀ خدا فاعل ،چطور است که این عزیزان پر شده در روح!گمان می برند که انسان دیگر اختیاری در برابر قبول و زندگی در روح ندارد؟روح خدا بر ما وارد نشده و نمی شود تا میل و اختیار ما را سلب کند. پولس می گوید او در روح خود انجیل مسیح را خدمت میکند(رومیان ۱ آیۀ ۹).می گوید با روح من و قدرت مسیح دور هم جمع شوید( اول قرنتیان ۵ ایۀ ۴).به تیموتائوس می گوید خدا با روح تو باشد( دوم تیموتی ۴ ایۀ ۲).به فلیمون و ایمانداران دیگر می گوید فیض عیسای خداوند با روح شما باشد(فلیمون ۲۵). پس در کار روح القدس من و تو بی اختیار نیستیم که او بر وارد شود و ما مانند آدم ماشینی بی اراده به زبانها نطق کنیم!یا شفا بدهیم!یا نبوت کنیم!روح من هست.روح خدا هم هست.شخصیت من هم هست.شخصیت روح القدس هم هست.میل من هست.میل روح القدس هم هست.اگر نجات به نام عیسای مسیح تنها یک فیض خداوند است بی شک عطایای روح بر ایمانداران نیز باید از طریق فیض خدا پذیرفته گردد.آیا این کاسه های داغ تر از آش فراموش کرده اند که: اگر سبت مقدس خدا برای انسان بوجود آمد نه انسان برای سبت(مرقس ۲ آیۀ ۲۷)پس روح مقدس خدا نیز برای انسان آمد نه انسان برای روح مقدس.

۷- پُری روح القدس

اما ماجرای پر شدن از روح القدس چیست؟در جایی پولس رسول به کلیسای افسس می نویسد که :و مست شراب مشوید که در آن فجور است بلکه از روح پر شوید(افسسیان باب ۵ ایۀ ۱۸). چرا پولس این را میگوید؟آیا او قصد دارد بگوید که داشتن روح مقدار و اندازه دارد؟اگر تو فلان کار و فلان را نمی توانی بکنی چون از روح نصفه پر شدی؟!یعنی کار خدا در دادن روح خود نصفه نیمه بوده است؟آیا آنچه که لوقادر اعمال باب ۲ در روز پنطیکاست میگوید که شاگردان از روح پر شدند مقصود پر شدن عینی بوده است؟من قصد ندارم تا زمان زیادی در بررسی این بخش صرف کنم زیرا در بالا دیدیم که دریافت و عملکرد روح خدا در ما چگونه است.اما در خصوص ایۀ بالا مقصود پولس را زمانی از پر شدن در روح خواهیم فهمید اگر ادامۀ ایه را بخوانیم:…پر شوید و با یکدیگر به مزامیر و تسبیحات و سرودهای روحانی گفتگو کنید و در دلهای خود به خداوند بسرائید و ترنم نمایید و پیوسته به جهت هر چیز خدا و پدر را به نام خداوند ما عیسی مسیح شکر کنید( افسسیان باب ۵ ایات ۱۹ و ۲۰).

آنچه پولس رسول از پر شدن می گوید این نیست که با آن غیر عادی شویم.کاری غیر عادی انجام دهیم ،مانند زمانی که مست از الکل هستیم و کار غیر عادی انجام می دهیم! او می گوید شما با داشتن روح خدا در درون خود باید همواره خدا را ستایش کرده و حمد و ثنا گوئید.چرا؟ستایش برای کار عظیم او در نشان دادن فیض بیکرانش در عیسای مسیح.ستایش برای آزاد ساختن ما از قید و بند اسارت بار شریعت دینی و مذهبی.ستایش برای محبت بیکران او به گناهکارانی چون ما.ستایش از روحی که در درون خود دارید با قوت گیری از کلام خداوند ،کار عظیم خدا را در ایمان خود به عیسای مسیح ستایش کنید. باید از این فرقه های گمراه مسیحی که پر شدن از روح القدس را برای نیت و اغراض خود بت ساخته اند پرسید که: آیا پُر شدن از روح القدس نشانۀ ایمان است؟ آیا پُر شدن از روح القدس یک مرحله است؟ و من با قدرت در کلام خدا می گویم که :هرگز.ای شما ریاکاران!فکر نکنید پر شدن از روح القدس پایان و یا آغاز ایمان است!اگر ایمان شما واقعی نباشد پر شدن از روح القدس نیز نمیتواند مانع لغزش ایمان شما گردد.نگاه کنید به یحیی تعمید دهنده.کلام می گوید:و از شکم مادر خود پر از روح القدس خواهد بود(لوقا باب ۱ ایۀ ۱۵) او نه تنها از روح القدس پر بود بلکه روح القدس را هم زمانی که مانند کبوتری بر عیسی فرود آمد، دید( یوحنا باب ۱ ایۀ ۳۲). اما همین هم پر شده از روح القدس و هم دیدۀ آن به عیسای مسیح و الوهیت او شک کرد( لوقا باب ۷ آیۀ ۱۸ تا ۲۳).

آنچه پولس رسول قصد دارد تا با ما از واژۀ پر شدن از روح القدس سخن بگوید نمی تواند عملی در عین واحد باشد.یعنی همین الان می خواهید و شما از روح پر می شوید.بعد چه؟آیا همانطور میمانیم؟اگر همانطور در روح پر شده می ماندیم که دیگر پولس نباید خودش را نمی زد تا از مسابقه عقب نماند!(اول قرنتیان باب ۹ ایۀ ۲۷).یا اینکه به ضعف خود پی ببرد که در نبرد با نفس ناتوان است.( رومیان باب ۸ آیۀ ۲۱ تا ۲۵).

پر شدن از روح،زیستن در روح را می طلبد.زیستن در روح،مشارکت و رفاقت با روح را می طلبد.مشارکت و رفاقت با روح نبرد روزانۀ من و تو را برای مقابله با نفس گناهکار و در گناه زندگی نکردن را می طلبد.پر شدن از روح القدس قرص قوی مسکن درد نیست!که هر وقت جایی از شما درد گرفت یکی یا دوتای آن را بالا بیاندازید تا آرام شوید.درد شما با مسکن ساکت می شود،اما ریشۀ درد وجود دارد.دندان شما پوسیده شده و باید کشیده شود!عمل شما را می خواهد که به دکتر رفته و از شّرِ دندان پوسیدۀ خود خلاص شوید و این را آن قرص آرام بخش نمیتواند برای شما انجام دهد! اجازه بدهید تا مثالی دیگر از سخنان پولس رسول به شما نشان دهم که این عرایض بنده را تایید میکند.پولس می گوید:و تازه را پوشیده اید که به صورت خالق خویش تا به معرفت کامل تازه می شود(کولسیان باب ۳ ایۀ ۱۰).در ضمن یکبار دیگر به سخن پولس در نامۀ او به قرنتیان که در بالا آوردم نگاه کنید: اگر نبوتها باشد نیست خواهد شد و اگر زبانها انتها خواهد پذیرفت و اگر علم زایل خواهد گردید.زیرا جزیی علم داریم و جزئی نبوت مینمائیم ( اول قرنتیان باب ۱۳ آیۀ ۸ و ۹).در نامۀ دیگر خود پولس رسول می نویسد:لیکن همۀ ما چون با چهرۀ بی نقاب جلال خداوند را در آینه می نگریم از جلال تا جلال به همان صورت متبدل می شویم چنانکه از خداوند که روح است( دوم قرنتیان باب ۳ ایۀ ۱۸).اکنون که این سه آیه را در کنار هم گذاشته ایم لطفا به من بگویید کجای آن از پر شدن و پر ماندن از روح القدس میگوید؟کجای آن از عطایای روح سخن می گوید؟کجای آن از معجزات و شفا و نبوت سخن می گوید؟آنچه پولس رسول که بقول خودش از همه بیشتر عطایای روح را دارا بوده،به آن اشاره و تاکید میکند این است که نبرد روحانی این جسم فانی و زاده شده در گناه و نفس برای به شباهت عیسای خداوند در آمدن(او که نمونۀ کامل و بی عیب ما بود) یک نبرد تمام عمر زمینی ماست. مادامی که در جسم هستیم،ایمان مان مورد آزمایش قرار می گیرد،چه در روح پر باشیم چه نه.وسوسه می شویم،چه در روح پر باشیم چه نه.لغزش می خوریم،چه در روح باشیم چه نه.خوشابحال آن ایماندارانی که در قوت روح مقدس خدا با بهره گیری از قدرت کلام مقدس خدا،در نبردی روزانۀ زندگی خود چشمانشان را به رد پای عیسای مسیح دارند،نه به چپ می روند و نه به راست؛بلکه او را دنبال میکنند و به امید دیدار او این زندگی درد آلود زمینی را به رغم دردها و رنج هایی که برای ایمان خود و پایداری در آن متحمل شده طی کرده و مشتاقانه در آتش عشق دیدار خداوند فیض و مهر میسوزند،اما ابدیت جلال را تضمین نموده اند.

پایان سخن

خوانندۀ گرامی امید من این است که این مقاله توانسته باشد تصویری ورای فرقه و آیین خاص شاخۀ مسیحی به شما داده باشد.هدف بنده دادن تصویری روشن از حقیقت این شخصیت سوم تثلیث مقدس یعنی روح القدس بوده است.آنچه را که در پس پشت نهادید باید برای شما زنگ اخطاری باشد در بارۀ فرقه ها و شاخه های گمراه مسیحی که از این مقوله تجارت میکنند و خدا ،عیسای مسیح و روح القدس را با هم در یک قفس زندانی کرده اند.

اما اگر در خلال این مقاله تاکنون تجربۀ چنین مبحث عمیقی را یعنی سکونت در روح را نداشته اید این فرصت را غنیمت شمرده و از شما دعوت میکنم هم اکنون،عیسای مسیح را به قلب خودتان دعوت کنید.کافیست تا در قلب خودتان ایمان بیاورید که شما گناهکار هستید و عیسای مسیح برای گناهان شما بر بالای صلیب مرد.دفن شد.و روز سوم از مرگ قیام کرد.و اکنون او را به قلب خودتان دعوت می کنید.

با همین دعای ساده که از قلب شما با ایمان می آید بنده این مژدۀ را به شما با تایید کتابمقدس می دهم که اکنون حیات ابدی را دریافت کرده اید.

دوست عزیز!

از مشارکت روح القدس که در شما بعد از ایمانتان به مسیح بر شما وارد شده مستفیض شده و از آن شادمان گردید.او هدیۀ خداست به شما.او وعدۀ مسیح است به شما.او متعلق به شماست.با او زندگی کن و با یاری گرفتن از او به قوت کلام زندۀ خدا روزانه بسوی معرفت مسیح پیش برو.به امید آن روز برای شما.امید است که امروز باشد.

یک زندانی به قطع انگشتان دست محکوم شد



خبرگزاری هرانا – پسر جوانی که دو سال پیش در پی یک درگیری انگشت اشاره همسایه‌شان را قطع کرده‌ بود، با درخواست قربانی و با رأی دادگاه به قطع انگشتان دست محکوم شد. حکم قطع دست یا انگشتان دست از جمله مواردی که است که نافی اصل کرامت انسانی است. کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا مجازات‌های غیر‌انسانی و موهن را ممنوع کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شرق، اول اسفند سال ٩۴ مرد جوانی به اداره پلیس مراجعه کرد و گفت: “یکی از همسایه‌هایمان به نام رامین با قمه دو بند از انگشت کوچک دست چپم را قطع کرد. با اعلام این شکایت مأموران از رامین بازجویی کردند”.
او که ابتدا منکر شد؛ پس از ارائه مستندات پلیس به آنها گفت: “روز حادثه ١٠ قرص کلونازپام خورده بودم و در حال خودم نبودم و نمی‌دانستم چه کار دارم انجام می‌دهم.”
به‌این‌ترتیب با توجه به شکایت شاکی و سایر مدارک موجود در پرونده کیفرخواست علیه رامین صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه هشت دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
پس از قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، شاکی در جایگاه حاضر شد و شکایت خود را بار دیگر مطرح کرد. او به قضات گفت: “در حال رفتن به خانه بودم که با رامین چشم در چشم شدم”.
ناگهان رامین عصبانی شد و با قمه به طرف من حمله کرد. او می‌خواست با قمه به گردن من بزند که ناخودآگاه دستم را به طرف گردنم بردم و قمه با دستم برخورد کرد و انگشتم روی زمین افتاد.
خواستم انگشتم را از روی زمین بردارم که برادر رامین مانع این کار شد و نتوانستم انگشتم را بردارم؛ حالا از دادگاه تقاضای قطع انگشت این مرد را دارم.
سپس متهم در برابر قضات ایستاد و گفت: “نزدیک به چهار سال به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتم و مدتی بود آن را ترک کرده بودم؛ برای همین قرص کلونازپام مصرف می‌کردم. آن روز نیز ١٠ عدد قرص مصرف کرده بودم و به خاطر ندارم چه اتفاقی افتاد که این‌ طور شد. حالا نیز از شاکی طلب بخشش دارم و می‌خواهم به من فرصت بدهد تا با گرفتن وام بتوانم مبلغ دیه را جور کنم”.
با پایان گفته‌های شاکی و متهم رئیس جلسه ختم جلسه را اعلام کرد و قضات وارد شور شدند. آنها رامین را به قصاص انگشت دست محکوم کردند.
حکم قطع دست از جمله مواردی که است که نافی اصل کرامت انسانی است. کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا مجازات‌های غیر‌انسانی و موهن را ممنوع کرده است.

بازداشت دو شهروند بهایی در شاهین شهر



خبرگزاری هرانا – نوشین سالکیان و فریده عبدی، دو شهروند بهایی در شهرستان شاهین شهر واقع در استان اصفهان در پی احضار و مراجعه به شعبه یک دادسری شاهین شهر، بازداشت و به زندان دولت آباد اصفهان منتقل شدند. طی شبانه روز گذشته دست کم هفت شهروند بهایی دیگر نیز در استان گلستان بازداشت شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته، سه شنبه، ۲۳ خردادماه ۱۳۹۶، نوشین سالکیان و فریده عبدی، دو شهروند بهایی در شهرستان شاهین شهر واقع در استان اصفهان در پی احضار و بازجویی دو ساعته در شعبه یک دادسرای این شهرستان بازداشت و به زندان دولت آباد اصفهان منتقل شدند.
اتهامات این دو شهروند بهایی “اقدام علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام” عنوان شده است.
یک منبع مطلع ضمن تایید این خبر به گزارشگر هرانا گفت: ” بعداز ظهر روز گذشته، نوشین سالکیان و فریده عبدی، دو شهروند بهایی در پی اخطاریه قبلی صادره در ۲۱ خردادماه، به شعبه یک دادسرای شاهین مراجعه کردند و پس از بازجویی دو ساعته بازداشت و به زندان دولت آباد اصفهان که محل نگهداری زنان زندانی است، منتقل شدند.”
گفتنی است، روز گذشته، مریم دهقان یزدلی، مژده ظهوری (فهندژ)، فرح تبیانیان (ثنائی) و هوشمند دهقان یزدلی، چهار شهروند بهایی که در سال ۱۳۹۴ همراه با بیست شهروند بهایی دیگر در استان گلستان به احکام قضایی محکوم شدند، با مراجعه ماموران به محل سکونتشان بازداشت شدند. شیدا قدوسی، پونه ثنائی( تیموری) و نازی تحقیقی سه شهروند بهایی دیگر این استان هستند که پس از تماس اداره اطلاعات جهت اجرای حکم خود را به زندان معرفی کردند. گفته میشود مراجعات مشابه دیگری نیز به منازل برخی شهروندان بهایی این استان صورت گرفته که احتمالا تعداد بازداشت شدگان روز گذشته را افزایش دهد.
پیش تر ده نهاد حقوق بشری با انتشار بیانیه مشترکی از اتحادیه اروپا خواستند تا در یک اقدام فوری، مانع آزار و اذیت شهروندان بهائی و لغو احکام زندان‌شان از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران شوند.

درب ورودی گورستان تاریخی مسیحیان کرمانشاه مسدود شد

با مسدودسازی ورودی گورستان تاریخی مسیحیان کرمانشاه بازماندگان و خانواده‎ی اموات دفن شده در آنجا دیگر نمی‎توانند از هیچ طریقی به داخل محوطه گورستان وارد شوند و هیچ سازمانی هم پاسخ‎گو نیست.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از محبت نیوز، پس از انتشار خبر تخریب عمدی قبرستان مسیحیان کرمانشاه، حالا تصاویر و فیلم‎هایی دریافت شده که نشان می‎دهد شهرداری کرمانشاه اقدام به مسدود کردن درب ورودی این گورستان کرده است. منابع محلی گزارش داده اند، درب آهنی این گورستان که زنگ زده بود و میله‌هایی روی آن سوار شده بود که با زنجیر قفل می‎شد و همچنین محوطه داخلی گورستان از بالای آن پیدا بود، با درب فولادی بزرگی تعویض شده که دور تا دور آن با ملاتی از سیمان و گچ بسته‌اند و محوطه داخل گورستان هم دیگر قابل رویت نیست و ورود به گورستان به طور کل مسدود شده است.

با مسدودسازی مورد اشاره اکنون بازماندگان و خانواده‎ی اموات دفن شده در این گورستان که گاهی برای یادبود به این مزارها مراجعه می‌کردند، حالا دیگر نمی‎توانند از هیچ طریقی به داخل محوطه گورستان وارد شوند و هیچ سازمانی هم پاسخ‎گو نیست.

بخش وسیعی از اراضی این مجموعه در سال‌های گذشته به بهانه های مختلف از سوی شهرداری تصاحب شده است و محوطه کوچکی از قبرستان با تعدادی قبر قدیمی باقی مانده که مسوولان قصد دارند به تدریج آنها را نیز ویران کنند.

شهرداری کرمانشاه برای تخریب عمدی این مجموعه‎ی تاریخی، به بهانه‏ آبیاری زمین‌های قبرستان دست به تخریب این مکان تاریخی زده است.

پیش از این هم تندروها و افراط گرایان منطقه سنگ قبرها را شکستند و صلیب‌های سنگ‌تراشی شده روی قبرها را از بین بردند تا اثری از آنها باقی نماند.

منابع محلی عنوان می‌کنند تا سال ۱۳۷۱ خورشیدی، مسیحیان کرمانشاه در این گورستان دفن می‎شدند ومراسم تدفین آنها نیز همان جا برگزار می‎شد و آن زمان هیچ حصاری دور آن وجود نداشته است. اما بین ۱۰ تا ۱۵ سال است بین آن دیوار کشیده شده و درب آهنی گذاشته‎اند و خانواده ها‏ی بازماندگان برای یادبود اموات به آن محل که اکنون به ویرانه ای تبدیل شده است، مراجعه می‌کردند.

آیا قانون طلایی کافی است؟

یکی از شباهت های مسیحیت با ادیان دیگر، اعتقاد به قانون طلایی است. از زمان کنفوسیوس شاهد این گفته در شکل های مختلف هستیم:"با دیگران طوری رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار کنند". اگر تنها کاری که عیسی مسیح می کرد این بود که موعظه و قانون طلایی را به ما بدهد، در عمل بیشتر سرخورده می شدیم.
عده اندکی این احکام را مراعات می کنند. مشکل ما هرگز این نبود که نمی دانیم چه کار بکنیم. مشکل ما بیشتر این است که قدرت یا توانایی انجام کارهایی را نداریم که می دانیم سودمند، اخلاقی، نیکو، عادلانه، درستکارانه و پر محبت است.


عیسی مسیح نه تنها قانون طلایی را تعلیم داد، بلکه آمد تا قدرت انجام آن را نیز به ما بدهد. این تمایز اصلی میان مسیحیت و سایر ادیان است. مسیح قدرت خود را به ما ارزانی می دارد تا آن گونه که باید زندگی کنیم. او کاری برای ما انجام می دهد که ما برای خود نمی توانیم انجام دهیم.

از آن جایی که برای ما امکان ندارد زندگی خداپسندانه ای داشته باشیم، خدا طبیعت خود را به ما می دهد تا ما را از گناه حفظ کند و ما را یاری دهد تا برای او زندگی کنیم (دوم پطرس فصل 1 آیه 4).

نویسنده: مهران پورپشنگ


مردم قبل از اینکه عیسی برای گناهان ما بمیرد، چطور نجات می یافتند؟

از زمان سقوط انسان، پایه نجات همیشه بر اساس مرگ مسیح بوده است. هیچکس، نه قبل از صلیب یا از زمان صلیب، می توانسته بدون آن واقعه بزرگ تاریخی نجات بیابد. مرگ مسیح جریمه گناهان گذشته مقدسین عهد عتیق و گناهان آینده مقدسین عهد جدید را پرداخت کرد.
لازمه نجات همیشه ایمان بوده است و موضوع ایمان همیشه خدا بوده است. نویسنده مزامیر می نویسد که خوشا به حال همه آنانیکه به او توکل دارند (مزمور ۲ : ۱۲). پیدایش ۱۵ : ۶ به ما می گوید که ابراهیم به خدا ایمان آورد و همین برای خدا کافی بود که برای او عدالت بحساب بیاید (رومیان ۴ : ۳-۸). سیستم قربانی عهد عتیق گناهان را برنداشت، چنانکه عبرانیان ۱۰ : ۱-۱۰ واضحا درس می دهد. اما بهر حال عهد عتیق به زمانی اشاره می کرد که پسر خدا خون خود را برای گناهان بشر می ریخت.

آنچه در طی تاریخ عوض شده است، محتوای ایمان یک ایماندار است. آنچه خدا برای ایمان، لازم معرفی می کند، بر اساس میزان مکاشفه ایست که تا آن تاریخ به او داده شده است. این را مکاشفه تدریجی می گویند. آدم قولی را که خدا در پیدایش ۳ : ۱۵ داد باور کرد که از نسل زن کسی بر شیطان پیروز می شود. آدم این را باور کرد، چون اسمی که بر روی حوا گذاشت (آیه ۲۰) این را نشان می دهد و خدا بلافاصله قبول این ایمان به وعده را با پوشاندن آنها با پوست (آیه ۲۱) نشان داد. در آن موقع آدم چیزی بیشتر نمی دانست ولی آنچه می دانست قبول کرد.

ابراهیم خدا را بر اساس وعده و مکاشفاتی که او در پیدایش ۱۲ و ۱۵ آشکار کرد، باور نمود. قبل از موسی، کلام نوشته شده ای نبود، اما انسان برای آنچه خدا مکشوف کرده بود مسئول بود. در تمام عهد عتیق، ایمانداران نجات یافتند با این ایمان که روزی خدا مشکل گناه آنها را برمی دارد. امروزه وقتی به عقب نگاه می کنیم، ایمان داریم که او گناهان ما را بر صلیب برداشت (یوحنا ۳ : ۱۶ و عبرانیان ۹ : ۲۸).

در مورد ایمانداران زمان مسیح قبل از مرگ و قیام او چطور؟ آنها به چه ایمان داشتند؟ آیا آنها معنی کامل مردن مسیح بر صلیب برای گناهانشان را می فهمیدند؟ در اواخر خدمتش “عیسی بشاگردان خود خبر دادن آغاز کرد که رفتن او به اورشلیم و زحمت بسیار کشیدن از مشایخ و روسای کهنه و کاتبان و کشته شدن و در روز سوم برخاستن ضروریست” (متی ۱۶ : ۲۱-۲۲). عکس العمل شاگردانش به این پیغام چه بود؟ “و پطرس او را گرفته شروع کرد به منع نمودن و گفت حاشا از تو ای خداوند که این بر تو هرگز واقع نخواهد شد” پطرس و شاگردان دیگر تمام حقیقت را نمی دانستند، اما نجات را داشتند چون باور کردند که خدا مشکل گناهان آنها را حل خواهد کرد. آنها دقیقا نمی دانستند او اینکار را چگونه انجام خواهد داد، همانطور که آدم، ابراهیم، موسی، و داوود نمی دانستند، اما به خدا را باور کردند.

امروزه، ما بیشتر از مردمی که قبل از قیام مسیح زندگی می کردند مکاشفات داریم و تمام ماجرا را می دانیم. “خدا در زمان سلف به اقسام متعدد و طریقهای مختلف بوساطت انبیاء بپدران ما تکلم نمود. در این ایام آخر بما بوساطت پسر خود متکلم شد که او را وارث جمیع موجودات قرار داد و بوسیله او عالم ها را آفرید” (عبرانیان ۱ : ۱-۲). نجات ما هنوز بر اساس مرگ مسیح است، ایمان ما هنوز لازمه نجات است، و موضوع ایمان هنوز خداست. امروزه، برای ما محتوای ایمانمان این است که عیسی مسیح برای گناهان ما مرد، دفن شد، و روز سوم از مردگان قیام کرد (۱ قرنتیان ۱۵ : ۳-۴).

می ایم تا در حضور تو باشم سرود ستایشی

می ایم تا در حضور تو باشم



تخریب عمدی قبرستان مسیحیان کرمانشاه+ویدیو

بی‎توجهی و عدم محافظت و نگهداری از آثار تاریخی و فرهنگی ایران از سوی جمهوری اسلامی موجب آن شده است که هر روز بخشی از این آثار توسط افرادی ناشناس مورد تخریب یا غارت قرار گیرد یا در سایه بی‌توجهی‌ها و کمبود بودجه نابود شوند.
به گزارش «محبت نیوز» مجموعه گورستان ارامنه و قبرستان قدیمی مسیحیان در شهر “کرمانشاه” همچون بسیاری از بناهای تاریخی مسیحیان و آرامگاه‌های قدیمی ایران در حال تخریب است، اما زیر سایه بی‌توجی یا سودجویی مسوولان شهری فکری به حال آنها نمی‎شود. شهرداری کرمانشاه برای تخریب عمدی این مجموعه‎ی تاریخی، به بهانه‏ آبیاری زمین‌های قبرستان دست به تخریب این مکان تاریخی زده است.
پیش از این هم تندروها و افراط گرایان منطقه با چراغ سبز نهادهای امنیتی و بسیج سنگ قبرها را شکستند و صلیب‌های سنگ‌تراشی شده روی قبرها را از بین بردند تا اثری از آنها باقی نماند.

گفتنی است بخش وسیعی از اراضی این مجموعه در سال‌های گذشته به بهانه های مختلف از سوی شهرداری تصاحب شده است و محوطه کوچکی از قبرستان با تعدادی قبر قدیمی باقی مانده که مسوولان قصد دارند به تدریج آنها را نیز ویران کنند .

بی‎توجهی و عدم محافظت و نگهداری از آثار تاریخی و فرهنگی ایران از سوی جمهوری اسلامی موجب شده است که هر روز بخش بیشتری از اماکن تاریخی مسیحیان توسط افرادی ناشناس مورد تخریب قرار گیرد یا در سایه بی‌توجهی‌ها و کمبود بودجه و یا اهداف مشخص نظام در راستای هر چه بیشتر محو نمودن حضور و نشانه های مسیحیان تخریب گردند.
در منطقه پس از سوریه و عراق که درگیر جنگ داخلی هستند و نیروهای دولت اسلامی (داعش) که به عمد اماکن باستانی بخصوص آثار و بناهای کهن متعلق به مسیحیان را ویران می‌کنند، آثار تاریخی هیچ کشوری به اندازه ایران تخریب نمی‎شود.
شدت و میزان تخریب آثار تاریخی در ایران بی‌‏شباهت با تخریب آثار باستانی توسط اسلامگرایان داعش نیست. به خصوص آنکه دولت اسلامی هم بیشترین صدمه را به بناهای متعلق به مسیحیان وارد می‌کند. به عبارتی گروه تروریستی داعش هم بسیاری از کلیسای قدیمی در شمال شرق موصل را با خاک یکسان نمود و بسیاری از قبرستان‌های مسیحی و صومعه‎های کوچک و بزرگ را تخریب کرده است.کارنامه‎ی جمهوری اسلامی ایران هم از این نظر با داعش قابل مقایسه است.

به عنوان مثال تعرض شهرداری به گورستان مسیحیان اهواز و تخریب و سرقت صلیب‌های قبرستان ارامنه و لهستانی‌های این شهر در سال‌های اخیر نمونه‎ای از این شباهت‌هاست.

یا تخریب “قبرستان انگلیسی ها” یا قبرستان مسیحیان بوشهر که به عنوان یکی از محل‌های تدفین ارمنیان بوشهر نیز استفاده می‌شده است، اما زمین‌های آن تخریب و فروخته شد و ساخت ساز در آن صورت گرفت.
همچنین قبرستان تاریخی در حریم “قلعه دختر” در استان کرمان نیز در سال‌های گذشته به طور کامل تخریب شد. قدمت قبرستان تخریب شده به بیش از ۲۰۰ سال پیش می‎رسید. کلیسای تاریخی کرمان هم که در لیست آثار ملی ایران ثبت شده بود به وسیله لودر کاملن تخریب و به تلی از خاک تبدیل شد. این کلیسا در سال ۱۳۸۷ جز آثار ملی ثبت شده بود و می‌باید تحت حفاظت و مرمت قرار می گرفت اما در شهریور ماه سال گذشته به دلایل نامعلوم شبانه به وسیله ماشین‌های سنگین کاملن تخریب شد.

مجموعه قبرستان مسیحیان تهران (دولاب) هم که سابقه آن به زمان رضاشاه می‎رسد و پس از جنگ دوم جهانی صدها افسر و سرباز لهستانی و پزشکان دربار پهلوی اول و بسیاری از هنرمندان ارمنی و کاتولیک و پروتستان در آن دفن شدند نیز در حال تخریب است و یا بخشی از آن در خطر تصاحب توسط شهرداری تهران است.
بعضی از گورستان‌های مسیحیان در تهران هم در خطر نابودی قرار گرفتند، از جمله گورستان بین‎المللی مسیحیان پروتستان در تهران که تعدادی از قبرهای آن حدود شش سال پیش جابجا شدند.

این جابجایی بخاطر تعریض جاده قم و عقب نشینی دیوار کنار جاده این گورستان، انجام شده بود.

تا پیش از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ مسیحیان زیادی در کرمانشاه زندگی می‌کردند. نخستین بیمارستان در غرب ایران با نام «وست مینستر هاسپیتال» (بیمارستان مسیح) توسط پزشکان آمریکایی در کرمانشاه ساخته‌شد. همچنین دو کلیسای متعلق به آشوریان و ارمنیان در خیابان شریعتی واقع بود که اگرچه کلیسای ارمنیان در دهه ۱۳۸۰ تخریب شد، اما کلیسای آشوریان با نام کلیسای پنطیکاستی همچنان پابرجاست. کنسولگری انگلستان در میدان غدیر (شهناز) و انجمن ایران و آمریکا از آثار مسیحیان این شهر بود که به مرور زمان تحت فشار جمهوری اسلامی از بین رفت.