توسری به اسم “حجاب”: از اجباری شدن تا موضوع پژوهش/ اندیشه جعفری
ماهنامه خط صلح – لبه های شال را جوری تا می کند تا با حالت بهتری روی سر قرار بگیرد، یک بار دیگر در آینه نگاه می کند و سعی می کند حجم بیش تری از موهایش بیرون از شال قرار بگیرد. تمام تلاشش را می کند تا شال روی سرش بیش تر یک وسیله تزئینی به نظر برسد تا یک پوشش. از خانه بیرون می آید و می داند که مصیبت اصلی تازه آغاز شده، شال روی سر جابه جا می شود، موهای بالای سر با هر جابه جایی گلوله می شوند و با هر بار دست کشیدن بی نظم تر از قبل روی سر برمی گردند.
نامه چهار تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج در پی جان باختن فعالان محیط زیست کردستان
خبرگزاری هرانا – چهار تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج طی نامهای سرگشاده درگذشت شریف باجور و سه فعال محیط زیستی دیگر که چندی پیش در عملیات مهار آتشسوزی مراتع و جنگلهای مرزی مریوان جان خود را از دست دادند، تسلیت گفته و نوشتند که “اگر در هر جای دیگری از این کره خاکی میزیست، جانباختنش عزایی عمومی میشد ولی در سکوت خبری رادیو و تلویزیون حکومتی برای همیشه در قلب مردمش جاودانه و قهرمان شد و داغی ابدی را بر دل ملتش نهاد”.
مجازات خرید و فروش اطفال مشخص شد
نمایندگان مجلس مجازات هرگونه معامله راجع به طفل و نوجوان از جمله خرید و فروش آنان را مشخص کردند.
به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، نمایندگان در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی جزئیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان با ماده 11 این لایحه با 149 رأی موافق، 15 رأی مخالف و 7 رأی ممتنع از مجموع 241 نماینده حاضر در صحن موافقت کردند.
به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، نمایندگان در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی جزئیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان با ماده 11 این لایحه با 149 رأی موافق، 15 رأی مخالف و 7 رأی ممتنع از مجموع 241 نماینده حاضر در صحن موافقت کردند.
حجاب اجباری: آخرین سنگر جمهورى اسلامى/ قهرمان قنبری
ماهنامه خط صلح – یک – این مسئله اى بدیهى است که در حالت عام انسان تا جایی که آزار و ضررى را متوجه جامعه یا افراد دیگر نکند، آزاد باشد که هر عملى را دلش خواست انجام بدهد. یعنى اگر بخواهیم به موضوع حجاب بپردازیم، روسرى و یا چادر سر کردن یک فرد اگر ضرر و زیانى متوجه جامعه و شهروندان کشور نکند، آن فرد مخیر است که در جامعه با روسرى و چادر ظاهر شود و یا اگر دوست ندارد
حجاب عرفی، حجاب شرعی، حجاب سیاسی، حجاب اجباری/ حسن فرشتیان
ماهنامه خط صلح – در آغاز، برهنگی بود و بی پوششی. نه لباسی بود و نه شرمی، نه امری بود و نه نهیی. انسان در نخستین گام هایش برای زندگی اجتماعی، به ناچار با مفهوم “مالکیت” مواجه شد. مالکیت، “مرز” پدید آورد. مرزها، “من” را با “دیگران” متمایز ساخت. نخستین مرزها، مرز وجودیِ “من” بود، “بدنِ من” و “شرمگاهِ من”. سپس به تدریج، مفهوم “ناموسِ من” نیز بر این مفاهیم مرزهای مالکیت افزوده شد.
یادداشت نادر فتورهچی در تشریح شرایط بغرنج زندانیان محبوس در زندان تهران بزرگ
خبرگزاری هرانا – نادر فتورهچی نویسنده، مترجم و روزنامهنگار ایرانی که روز دوشنبه ۲۹ مردادماه از زندان تهران بزرگ (فشافویه) آزاد شد، در یادداشتی به تشریح شرایط بغرنج زندانیان محبوس در بند قرنطینه این زندان پرداخت و گفت که “از اینکه از فشافویه آزاد شدم، عمیقا دچار عذاب وجدانم و فکر نمیکنم تا هرگز بتوانم شرایط دهشتناک «هم لباسی»هایم را فراموش کنم.
با کلیسای مریم مقدس یا زور زور در شهرستان ماکو آشنا شوید
کلیسای زور زور (Ծոր Ծոր)یا مریم مقدس در ۱۵ کیلومتری ماکو و در نزدیکی روستا و سد بارون قرار دارد. این کلیسا که به عنوان یکی از کوچکترین کلیساهای جهان از آن یاد میشود در میراث جهانی یونسکو درسال ۲۰۰۸ به ثبت رسیده است.به گزارش «محبت نیوز»کلیسای مریم مقدس یا کلیسای زور زور، نام کلیسایی است واقع در استان آذربایجان غربی، شهرستان ماکو و در ۱۲ کیلومتری شمال غرب قره کلیسا و در نزدیکی روستای بارون، در دهنه درهای که رودخانه زنگیمار از آن جاری و در دامنه کوهپایهای که به یک تنگنای بسیار فشرده میرسد، بنا شده است.
از سال ۱۳۶۶ خورشیدی که وزارت نیرو به منظور مشروب نمودن اراضی دشت ماکو، پروژه سد بارون را به تصویب رساند و عملیات ساختمانی آن شروع شد، کلیسا در همان نقطهای قرار گرفته بود که دیوار حائل سد نیز میبایستی در آنجا ساخته میشد و طبق نقشههای مصوب، پس از اتمام آن و آبگیری دریاچه، کلیسای مزبور در دریاچه سد غرق میشد.
در سال ۱۳۶۷ به دلیل آبگیری سد بارون، با همت ارامنه و تخصص کارشناسان ایرانی، با رعایت نکات علمی، سنگ به سنگ، لایههای دیوار چینی شمارهگذاری، پیاده و به محل دیگری از نو بنا شد. از طرفی عملیات خاکبرداری تونلهای انحرافی و یک رشته انفجارهای ساختمانی به بقیه بنای کلیسا آسیب فراوانی وارد نموده بود. به همین علت مدیریت اجرائی سازمان میراث فرهنگی کشور، با موافقت وزارت نیرو و همیاری شرکتهای (مهاب قدس و پیماب) و سازمان آب و برق منطقهای و همچنین توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و به همیاری متخصصین و معماران جمهوری ارمنستان در مدت ۲۵ روز، با رعایت نکات علمی، سنگ به سنگ، لایههای دیوار چینی شماره گذاری، پیاده و به محل دیگری با ارتفاع حدود ۱۱۰ متر و به فاصله ۶۰۰ متری آن نقطه، منتقل و بر روی یک برآمدگی صخرهای، از نو بنا گردید.
بیشتر بخوانیم: مرمت ۳ بنای تاریخی متعلق به مسیحیان در آذربایجانغربی
بیشتر بخوانیم: با یکی از قدیمیترین کلیساهای پایتخت آشنا شوید
این کلیسا صلیبی شکل است و ابعاد بیرونی آن حدودا ۷ در ۵ و ارتفاع آن پس از تجزیه و تحلیل تناسبات پلان و انتقال آن بر نمای ساختمان، ۱۲ متر به دست آمده است. این کلیسا همانند سایر کلیساهای ارمنی که در آن روزگار ساخته میشد، با سنگهای تراشیده شده در حجمهای مختلف ساخته شده است. نمای کلیسا بسیار ساده است و فقط اطراف پنجرهها و نورگیرها با ستونهای کاذبی که به قوس جناغی ختم میشوند، تزیین شده است. کلیسا به لحاظ معماری مشابه دیگر کلیساهای ارامنه در منطقه است. جبهه داخلی آن دارای چهار طاق با قوسهای بیضی شکل و چهار نورگیر کوچک درچهار ضلع و گنبدی به صورت عرقچین است.
از سال ۱۳۶۶ خورشیدی که وزارت نیرو به منظور مشروب نمودن اراضی دشت ماکو، پروژه سد بارون را به تصویب رساند و عملیات ساختمانی آن شروع شد، کلیسا در همان نقطهای قرار گرفته بود که دیوار حائل سد نیز میبایستی در آنجا ساخته میشد و طبق نقشههای مصوب، پس از اتمام آن و آبگیری دریاچه، کلیسای مزبور در دریاچه سد غرق میشد.
در سال ۱۳۶۷ به دلیل آبگیری سد بارون، با همت ارامنه و تخصص کارشناسان ایرانی، با رعایت نکات علمی، سنگ به سنگ، لایههای دیوار چینی شمارهگذاری، پیاده و به محل دیگری از نو بنا شد. از طرفی عملیات خاکبرداری تونلهای انحرافی و یک رشته انفجارهای ساختمانی به بقیه بنای کلیسا آسیب فراوانی وارد نموده بود. به همین علت مدیریت اجرائی سازمان میراث فرهنگی کشور، با موافقت وزارت نیرو و همیاری شرکتهای (مهاب قدس و پیماب) و سازمان آب و برق منطقهای و همچنین توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و به همیاری متخصصین و معماران جمهوری ارمنستان در مدت ۲۵ روز، با رعایت نکات علمی، سنگ به سنگ، لایههای دیوار چینی شماره گذاری، پیاده و به محل دیگری با ارتفاع حدود ۱۱۰ متر و به فاصله ۶۰۰ متری آن نقطه، منتقل و بر روی یک برآمدگی صخرهای، از نو بنا گردید.
بیشتر بخوانیم: مرمت ۳ بنای تاریخی متعلق به مسیحیان در آذربایجانغربی
بیشتر بخوانیم: با یکی از قدیمیترین کلیساهای پایتخت آشنا شوید
این کلیسا صلیبی شکل است و ابعاد بیرونی آن حدودا ۷ در ۵ و ارتفاع آن پس از تجزیه و تحلیل تناسبات پلان و انتقال آن بر نمای ساختمان، ۱۲ متر به دست آمده است. این کلیسا همانند سایر کلیساهای ارمنی که در آن روزگار ساخته میشد، با سنگهای تراشیده شده در حجمهای مختلف ساخته شده است. نمای کلیسا بسیار ساده است و فقط اطراف پنجرهها و نورگیرها با ستونهای کاذبی که به قوس جناغی ختم میشوند، تزیین شده است. کلیسا به لحاظ معماری مشابه دیگر کلیساهای ارامنه در منطقه است. جبهه داخلی آن دارای چهار طاق با قوسهای بیضی شکل و چهار نورگیر کوچک درچهار ضلع و گنبدی به صورت عرقچین است.
انتقاد آمریکا از نقض حقوق اقلیتهای مذهبی در ایران
معاون رئیس جمهور ایالات متحده روز پنجشنبه با اشاره به نقض حقوق اقلیتهای مذهبی توسط جمهوری اسلامی٬ مردم ایران را تشویق کرد تا در مسیر آزادی و صلح قدم بردارند. پیشتر وزیر خارجه آمریکا نیز از آزار و اذیت اقلیتهای مذهبی در ایران انتقاد کرده بود.
مایک پنس٬ معاون دونالد ترامپ٬ ۴ مردادماه در نشست وزارت خارجه در خصوص «پیشبرد آزادی مذهبی»٬ جمهوری اسلامی را «اصلیترین حکومت حامی تروریسم» خواند و گفت: «مردم ایران از آزادیهای چندانی برخوردار نیستند، اگر (اصلا) آزادیای داشته باشند٬ که کمترین آن٬ آزادی مذهب است.»
آقای پنس که در جمع نمایندگان ۸۰ کشور در واشینگتن صحبت میکرد٬ با تاکید بر نقض حقوق اقلیتهای مذهبی در ایران گفت اقلیتهای مذهبی در ایران زندانی میشوند٬ مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و در مواردی کشته میشوند. وی در این خصوص گفت که در سال ۲۰۱۶ جمهوری اسلامی ۲۰ شهروند کرد را به اتهام محاربه اعدام کرده است.
معاون رئیس جمهور آمریکا در ادامه افزود: «مردم ایالات متحده آمریکا برای مردم دردکشیده ایرن پیامی دارند: بدانید که ما با شما هستیم٬ حتی زمانی که مقابل تهدیدها و اقدامات شرارتبار رهبرانتان در تهران میایستیم. ما برای شما دعا میکنیم و شما مردم خوب ایران را تشویق میکنیم که با شجاعت به راهتان برای رسیدن به آیندهای آزاد و صلحآمیز ادامه بدهید.»
این اظهارات در حالی مطرح شده است که دو روز پیشتر مایک پومپئو٬ وزیر خارجه آمریکا نیز از وضعیت اقلیتهای مذهبی در ایران انتقاد کرده بود.
آقای پومپئو دوم مردادماه در مقالهای که در وبسایت آمریکایی «یو اِس اِی تودِی» منتشر شد٬ مطلبش را با اشاره به اعدام محمد ثلاث٬ درویش گنابادی آغاز کرد و تاکید کرد که اقلیتهای مذهبی از سوی جمهوری اسلامی تحمل نمیشوند.
وی ضمن اشاره به آزار و اذیت اقلیتها به طور خاص در ایران و چین٬ افزود که این رویکرد باید به پایان برسد و خواستار مشارکت همگانی در این خصوص شد.
وزیر خارجه آمریکا اول مردادماه در جمع ایرانیان مقیم کالیفرنیا نیز همین سخنان را در خصوص اقلیتهای مذهبی در ایران اظهار کرده بود.
وزارت خارجه آمریکا همچنین خردادماه سال جاری در گزارش سالانه آزادی ادیان نیز از وضعیت اقلیتهای مذهبی در ایران ابرازی نگرانی کرده بود و سرکوب نوکیشان مسیحی و بهاییان در ایران مورد انتقاد قرار داده بود.
آن زمان وزارت خارجه ایران این گزارش را «سیاسی٬ غیر واقعی و مردود» خوانده بود.
منبع: رادیو فردا
مایک پنس٬ معاون دونالد ترامپ٬ ۴ مردادماه در نشست وزارت خارجه در خصوص «پیشبرد آزادی مذهبی»٬ جمهوری اسلامی را «اصلیترین حکومت حامی تروریسم» خواند و گفت: «مردم ایران از آزادیهای چندانی برخوردار نیستند، اگر (اصلا) آزادیای داشته باشند٬ که کمترین آن٬ آزادی مذهب است.»
آقای پنس که در جمع نمایندگان ۸۰ کشور در واشینگتن صحبت میکرد٬ با تاکید بر نقض حقوق اقلیتهای مذهبی در ایران گفت اقلیتهای مذهبی در ایران زندانی میشوند٬ مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و در مواردی کشته میشوند. وی در این خصوص گفت که در سال ۲۰۱۶ جمهوری اسلامی ۲۰ شهروند کرد را به اتهام محاربه اعدام کرده است.
معاون رئیس جمهور آمریکا در ادامه افزود: «مردم ایالات متحده آمریکا برای مردم دردکشیده ایرن پیامی دارند: بدانید که ما با شما هستیم٬ حتی زمانی که مقابل تهدیدها و اقدامات شرارتبار رهبرانتان در تهران میایستیم. ما برای شما دعا میکنیم و شما مردم خوب ایران را تشویق میکنیم که با شجاعت به راهتان برای رسیدن به آیندهای آزاد و صلحآمیز ادامه بدهید.»
این اظهارات در حالی مطرح شده است که دو روز پیشتر مایک پومپئو٬ وزیر خارجه آمریکا نیز از وضعیت اقلیتهای مذهبی در ایران انتقاد کرده بود.
آقای پومپئو دوم مردادماه در مقالهای که در وبسایت آمریکایی «یو اِس اِی تودِی» منتشر شد٬ مطلبش را با اشاره به اعدام محمد ثلاث٬ درویش گنابادی آغاز کرد و تاکید کرد که اقلیتهای مذهبی از سوی جمهوری اسلامی تحمل نمیشوند.
وی ضمن اشاره به آزار و اذیت اقلیتها به طور خاص در ایران و چین٬ افزود که این رویکرد باید به پایان برسد و خواستار مشارکت همگانی در این خصوص شد.
وزیر خارجه آمریکا اول مردادماه در جمع ایرانیان مقیم کالیفرنیا نیز همین سخنان را در خصوص اقلیتهای مذهبی در ایران اظهار کرده بود.
وزارت خارجه آمریکا همچنین خردادماه سال جاری در گزارش سالانه آزادی ادیان نیز از وضعیت اقلیتهای مذهبی در ایران ابرازی نگرانی کرده بود و سرکوب نوکیشان مسیحی و بهاییان در ایران مورد انتقاد قرار داده بود.
آن زمان وزارت خارجه ایران این گزارش را «سیاسی٬ غیر واقعی و مردود» خوانده بود.
منبع: رادیو فردا
دو پرونده جدید برای نسرین ستوده تشکیل شد
وکیل مدافع نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که اکنون در بازداشت به سر میبرد، از تشکیل دو پرونده جدید برای موکلش خبر داد.
به نقل از ایرنا، پیام درفشان روز سه شنبه در گفت وگویی به آخرین وضعیت پرونده ستوده اشاره کرد و اظهار داشت: “موکلم چند وقت پیش تحت این عنوان که یک حکم غیابی علیه وی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب صادر شده است، بازداشت شد”.
به نقل از ایرنا، پیام درفشان روز سه شنبه در گفت وگویی به آخرین وضعیت پرونده ستوده اشاره کرد و اظهار داشت: “موکلم چند وقت پیش تحت این عنوان که یک حکم غیابی علیه وی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب صادر شده است، بازداشت شد”.
کلیسایی در آمریکا به آسیب دیدگان آتش سوزی کالیفرنیا یک میلیون دلار کمک می کند
کلیسای «عبادتگاه خدا» در کالیفرنیا که از بزرگترین کلیساهای آمریکاست اعلام کرد به هر خانواده ای که خانه خود را در آتش سوزی از دست دادهاند هزار دلار کمک خواهد کرد.
به گزارش «محبت نیوز» مقام ها در ایالت کالیفرنیا می گویند که انتظار نمی رود بزرگترین آتش سوزی طبیعی تاریخ کالیفرنیا تا پایان ماه اوت مهار شود.
آتش سوزی موسوم به “مندوسینو کمپلکس” تاکنون بیش از ۱۱۷ هزار هکتار که تقریبا به اندازه مساحت لس آنجلس است را سوزانده است.
به نقل از گفتگوی ادیان، حالا کلیسای “عبادتگاه خدا” در کالیفرنیا که از بزرگترین کلیساهای آمریکاست اعلام کرد به هر خانواده ای که خانه خود را در آتش سوزی از دست دادهاند هزار دلار کمک خواهد کرد.
این ابر کلیسا اقدام خود را گامی خدا پسندانه برای تحقق ایمان نامید. بر اساس برآوردها ۱ میلیون دلار برای کمک به خانوادههای آسیب دیده در نظر گرفته شده است. آتش سوزی اخیر یکی از شش بزرگترین حادثه هولناکی است که کالیفرنیا از بدو پیدایشش تا کنون از سر گذرانده است.
در این آتش سوزی ۷ نفر گم شده اند چندین هزار هکتار زمینهای جنگلی از بین رفته است. در این شرایط این کلیسا از همه مردم جهان بخصوص مسیحیان خواسته است تا برای آسیب دیدگان و قربانیان این حادثه دعا کنند و به هر طریق که میتوانند به آنها کمک کنند. سخنگوی کلیسا گفته است زمانی که رهبران مسیحی تصمیم گرفتند به هر خانواده هزار دلار کمک کنند تنها ۱۵۰ تا ۲۰۰ خانوار آسیب دیده بودند اما به علت گسترش سریع آتش این تعداد به بیش از هزار خانوار رسیده است بنابراین این کلیسا باید مبلغی بیش از ۱ میلیون دلار تهیه کند و از مسیحیان خواست که دست بخشنده مسیح باشند و به یاری این قربانیان بشتابند.
به گزارش «محبت نیوز» مقام ها در ایالت کالیفرنیا می گویند که انتظار نمی رود بزرگترین آتش سوزی طبیعی تاریخ کالیفرنیا تا پایان ماه اوت مهار شود.
آتش سوزی موسوم به “مندوسینو کمپلکس” تاکنون بیش از ۱۱۷ هزار هکتار که تقریبا به اندازه مساحت لس آنجلس است را سوزانده است.
به نقل از گفتگوی ادیان، حالا کلیسای “عبادتگاه خدا” در کالیفرنیا که از بزرگترین کلیساهای آمریکاست اعلام کرد به هر خانواده ای که خانه خود را در آتش سوزی از دست دادهاند هزار دلار کمک خواهد کرد.
این ابر کلیسا اقدام خود را گامی خدا پسندانه برای تحقق ایمان نامید. بر اساس برآوردها ۱ میلیون دلار برای کمک به خانوادههای آسیب دیده در نظر گرفته شده است. آتش سوزی اخیر یکی از شش بزرگترین حادثه هولناکی است که کالیفرنیا از بدو پیدایشش تا کنون از سر گذرانده است.
در این آتش سوزی ۷ نفر گم شده اند چندین هزار هکتار زمینهای جنگلی از بین رفته است. در این شرایط این کلیسا از همه مردم جهان بخصوص مسیحیان خواسته است تا برای آسیب دیدگان و قربانیان این حادثه دعا کنند و به هر طریق که میتوانند به آنها کمک کنند. سخنگوی کلیسا گفته است زمانی که رهبران مسیحی تصمیم گرفتند به هر خانواده هزار دلار کمک کنند تنها ۱۵۰ تا ۲۰۰ خانوار آسیب دیده بودند اما به علت گسترش سریع آتش این تعداد به بیش از هزار خانوار رسیده است بنابراین این کلیسا باید مبلغی بیش از ۱ میلیون دلار تهیه کند و از مسیحیان خواست که دست بخشنده مسیح باشند و به یاری این قربانیان بشتابند.
وزیر نوکیش مسیحی ایران، «مهرداد پهلبد» در غربت درگذشت
وی که در اصل «عزتالله مینباشیان» نام داشت پس از ازدواج با شاهدخت شمس پهلوی خواهر شاه در سال ۱۳۲۵ تغییر نام داد. مهرداد پهلبد و شاهدخت شمس در اواخر دههی بیست خورشیدی پس از ازدواج از اسلام به مسیحیت گرویدند.به گزارش «محبت نیوز» او و همسرش در اواخر دهه بیست خورشیدی، در خفا به مسیحیت کاتولیک گرویدند که در یک کشور اسلامی موضوعی بسیار حساس بود. پهلبد در سال ۱۳۵۲ یک کلیسای اختصاصی در منزلش در مهرشهر کرج احداث نمود و بارها به ایتالیا و واتیکان سفر کرد تا با رهبران مسیحی دیدار نماید.
به نقل از کیهان لندن، مهرداد پهلبد پس از پایان دوران متوسطه در دبیرستان فیروز بهرام برای تحصیلات دانشگاهی در رشتهی معماری و ساختمان نخست به آمریکا و سپس به سوییس رفت.
پهلبد در سال ۱۳۳۰ معاونت «وزارت فرهنگ» و ریاست اداره کل هنرهای زیبا را برعهده گرفت. در دوران نخستوزیری حسنعلی منصور بود که وی در سال ۱۳۴۳ به عنوان نخستین وزیر «فرهنگ و هنر» خدمات پرثمر خود را آغاز کرد و تا شهریور سال ۱۳۵۷ در دولت جمشید آموزگار ادامه داد.
مهرداد پهلبد با وقوع انقلاب اسلامی در ایران به آمریکا رفت و در لس آنجلس اقامت کرد. وی روز پنجشنبه ۹ اوت ۲۰۱۸ در سن ۱۰۲ سالگی درگذشت.
پهلبد به گفتهی همگان یکی از مهمترین حامیان فرهنگ و هنر در ایران بود که از هیچ پشتیبانی برای گسترش رشتههای هنری در ایران دریغ نکرد. وی از دولتمردان هنرمند و هنرشناس ایران و همچنین محبوب اطرافیان بود. خانوادهی پهلبد اهل فرهنگ و هنر و پدرش نصرالله مینباشیان از موسیقیدانان عصر خود در دورهی قاجار بود. مهرداد پهلبد نیز از کودکی با موسیقی و نوازندگی آشنا شد و این علاقه را پس از پایان تحصیلات در خارج کشور و بازگشت به ایران و قرار گرفتن در مسئولیتهای فرهنگی به خدمت هنر گرفت.
در دوران وزارت مهرداد پهلبد بود که ارکسترهای مختلف به فعالیت پرداختند و خانههای فرهنگ و هنر در ایران تأسیس شده و نام «وزارت فرهنگ و هنر» به راستی یادآور فعالیتهای فرهنگی و هنری گشت که از جشنهای مختلف در سراسر ایران تا برنامههای متعدد در رادیو و تلویزیون ملی را در بر میگرفت. پهلبد یکی از مؤثرترین دولتمردان تاریخ معاصر ایران در عرصهی فرهنگ و هنر بود.
مهرداد پهلبد همسر خود شاهدخت شمس پهلوی را در سال ۱۳۷۴ از دست داد و خود نیز در کالیفرنیا درگذشت.
به نقل از کیهان لندن، مهرداد پهلبد پس از پایان دوران متوسطه در دبیرستان فیروز بهرام برای تحصیلات دانشگاهی در رشتهی معماری و ساختمان نخست به آمریکا و سپس به سوییس رفت.
پهلبد در سال ۱۳۳۰ معاونت «وزارت فرهنگ» و ریاست اداره کل هنرهای زیبا را برعهده گرفت. در دوران نخستوزیری حسنعلی منصور بود که وی در سال ۱۳۴۳ به عنوان نخستین وزیر «فرهنگ و هنر» خدمات پرثمر خود را آغاز کرد و تا شهریور سال ۱۳۵۷ در دولت جمشید آموزگار ادامه داد.
مهرداد پهلبد با وقوع انقلاب اسلامی در ایران به آمریکا رفت و در لس آنجلس اقامت کرد. وی روز پنجشنبه ۹ اوت ۲۰۱۸ در سن ۱۰۲ سالگی درگذشت.
پهلبد به گفتهی همگان یکی از مهمترین حامیان فرهنگ و هنر در ایران بود که از هیچ پشتیبانی برای گسترش رشتههای هنری در ایران دریغ نکرد. وی از دولتمردان هنرمند و هنرشناس ایران و همچنین محبوب اطرافیان بود. خانوادهی پهلبد اهل فرهنگ و هنر و پدرش نصرالله مینباشیان از موسیقیدانان عصر خود در دورهی قاجار بود. مهرداد پهلبد نیز از کودکی با موسیقی و نوازندگی آشنا شد و این علاقه را پس از پایان تحصیلات در خارج کشور و بازگشت به ایران و قرار گرفتن در مسئولیتهای فرهنگی به خدمت هنر گرفت.
در دوران وزارت مهرداد پهلبد بود که ارکسترهای مختلف به فعالیت پرداختند و خانههای فرهنگ و هنر در ایران تأسیس شده و نام «وزارت فرهنگ و هنر» به راستی یادآور فعالیتهای فرهنگی و هنری گشت که از جشنهای مختلف در سراسر ایران تا برنامههای متعدد در رادیو و تلویزیون ملی را در بر میگرفت. پهلبد یکی از مؤثرترین دولتمردان تاریخ معاصر ایران در عرصهی فرهنگ و هنر بود.
مهرداد پهلبد همسر خود شاهدخت شمس پهلوی را در سال ۱۳۷۴ از دست داد و خود نیز در کالیفرنیا درگذشت.
با یکی از قدیمیترین کلیساهای پایتخت آشنا شوید
کلیسای گئورگ مقدس تهران که در محله شاپور تهران واقع شده است، یکی ازقدیمیترین کلیساهای پایتخت است که تاریخ ساخت آن بین سال های ۱۱۵۳ تا ۱۱۶۹ خورشیدی عنوان شده است و در سال ۱۳۵۷ نیز به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
به گزارش «محبت نیوز» کلیسای سورپ گئورگ یا کلیسای گئورگ مقدس (به ارمنی: Սուրբ Գևորգ եկեղեցի)، برجای مانده از پایان روزگار صفوی در تهران، خیابان شاهپور، بازارچهی قوامالدوله جای دارد.
به گزارش «محبت نیوز» کلیسای سورپ گئورگ یا کلیسای گئورگ مقدس (به ارمنی: Սուրբ Գևորգ եկեղեցի)، برجای مانده از پایان روزگار صفوی در تهران، خیابان شاهپور، بازارچهی قوامالدوله جای دارد.
به گزارش امرداد، این کلیسا در آغاز (۱۷۹۵–۱۷۹۰ میلادی) به صورت عبادتگاهی ساده بوده سپس در ۱۲۱۴ خورشیدی (۱۸۳۵م) به کلیسا دگرگون شده و پس از بازسازی در ۱۲۶۱ خورشیدی (۱۸۸۲ میلادی) به گونهی کنونی درآمده است.
گفته شده دو تن از ارمنیهای تفلیس به نامهای«هُوسِپیان» و «استِپانیان» در ۱۱۷۴ خورشیدی (۱۷۹۵ میلادی) عبادتگاه گئورگ مقدس را که در ۱۸۸۲ میلادی تبدیل به کلیسا شد را ساختند.
نام این کلیسا از نام سردار ارمنی که در سال ۳۰۳ میلادب در راه مبارزه برای گسترش مسیحیت کشته شد گرفته شده است.
این کلیسا با مهرازی (:معماری) باشکوه دارای دو ورودی از سوی شمالی و جنوبی است و محراب کلیسا در بخش خاوری (:شرقی) آن جای دارد. همچنین گنبد با نورگیرهای پرشمار بر روی چهار ستون در دو ردیف قرار گرفته که تالار کلیسا را به دو راهروی جانبی و یک فضای میانی بخش کرده است. ستونها در فاصلهی چهار متری یکدیگر ساخته شده و در میان این چهار ستون فضای مربع شکلی به ابعاد چهار متر پدیدآورده است. این کلیسا که سازهای کاملن آجری دارد از درون با گچ پوشانده شده است. به شوند (:علت) نبود فضای کافی در بخش باختری (:غرب) کلیسا، برج ناقوس سه طبقهای در گوشهی جنوبی کلیسا ساخته شده است که برروی دیوارهای بیرونی کلیسا و برج ناقوس، سنگ گورهای بسیاری دیده میشود.
این اثر تاریخی که به نخستین کلیسای تهران نامور است در ۱۹ تیرماه ۱۳۵۷ خورشیدی به شمارهی ۱۶۲۱ ثبت ملی شده است.
بر پایهی آمار پایگاه کلیساهای تاریخی ایران، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، تهران دارای ۱۶ کلیسا به نامهای گئورک، گریگور، گریگور لوسووریچ، صلیب، مارگیورگیز، میناس، نیکلای، پطروس، سرکیس، تادئوس و مارتوقیمئوس ، سورپ تارگمانچاتس، توما، یوسف و دو کلیسا به نام مریم است.
گفته شده دو تن از ارمنیهای تفلیس به نامهای«هُوسِپیان» و «استِپانیان» در ۱۱۷۴ خورشیدی (۱۷۹۵ میلادی) عبادتگاه گئورگ مقدس را که در ۱۸۸۲ میلادی تبدیل به کلیسا شد را ساختند.
نام این کلیسا از نام سردار ارمنی که در سال ۳۰۳ میلادب در راه مبارزه برای گسترش مسیحیت کشته شد گرفته شده است.
این کلیسا با مهرازی (:معماری) باشکوه دارای دو ورودی از سوی شمالی و جنوبی است و محراب کلیسا در بخش خاوری (:شرقی) آن جای دارد. همچنین گنبد با نورگیرهای پرشمار بر روی چهار ستون در دو ردیف قرار گرفته که تالار کلیسا را به دو راهروی جانبی و یک فضای میانی بخش کرده است. ستونها در فاصلهی چهار متری یکدیگر ساخته شده و در میان این چهار ستون فضای مربع شکلی به ابعاد چهار متر پدیدآورده است. این کلیسا که سازهای کاملن آجری دارد از درون با گچ پوشانده شده است. به شوند (:علت) نبود فضای کافی در بخش باختری (:غرب) کلیسا، برج ناقوس سه طبقهای در گوشهی جنوبی کلیسا ساخته شده است که برروی دیوارهای بیرونی کلیسا و برج ناقوس، سنگ گورهای بسیاری دیده میشود.
این اثر تاریخی که به نخستین کلیسای تهران نامور است در ۱۹ تیرماه ۱۳۵۷ خورشیدی به شمارهی ۱۶۲۱ ثبت ملی شده است.
بر پایهی آمار پایگاه کلیساهای تاریخی ایران، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، تهران دارای ۱۶ کلیسا به نامهای گئورک، گریگور، گریگور لوسووریچ، صلیب، مارگیورگیز، میناس، نیکلای، پطروس، سرکیس، تادئوس و مارتوقیمئوس ، سورپ تارگمانچاتس، توما، یوسف و دو کلیسا به نام مریم است.
۱۳۶۷ قتل عام چندین هزار اندیشه ی مخالف دولت جمهوری اسلامی. نوشته شده توسط نیلوفر ایمانیان
سی سال از ان تابستان خونین می گذرد،سال ۱۳۶۷در کم تر از ۳۰ روز بیش از ۴۰۰۰ زندانی که جرمشان مخالفت با جمهوری اسلامی بود به دستور روح الله خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حلق اویز یا تیرباران شدند و در گورهای دسته جمعی دفع شدند.هرچند امار دقیقی از انان در دسترس نیست اما بیش از۲۵۰ نفر این اعدامیان زنان بین ۱۷ تا ۳۰ سال بودند.
مرجان از خاطراتش در زندان اوین سال ۱۳۶۷ می گوید:
فرشته دختری بود که سال اخر پزشکی بود و محکوم به اعدام.روزی سر ناهار صدایش کردند،می دانستیم برای چه بود همه دست از غذا کشیدیم اما او گفت:غذایتان را بخورید همه ی ما رفتنی هستیم خوشحالم که ایستاده می میرم.
مرجان از دختری ۱۴ ساله می گوید که برای اعدام صدایش کردند و او فقط گریه می کرد و می گفت: من مادرم را می خواهم.
در دهه ۶۰ ده ها هزار اعدام شدند در این میان اعدام ۹ دختر بچه زیر ۱۳سال و٢٢دختر بچه بین ١٣و١۵سال بودند،١٨٧ دختر نوجوان زیر ١٧سال،۶٠ زنی که در زیر شکنجه به قتل رسیدند و ۴٧ نفر از زنان حامله به چشم می خورد.
دختران باکره ای که جمهوری اسلامی قبل از اعدام به نام عقد به انان تجاوز می کردند.
میترا حقیقت که در سال ۱۳۶۰ به جرم شرکت در تظاهرات تا سال ۱۳۶۵ در زندان بود از الهه دکنما می گوید:الهه مربی ورزش و بسیار قوی بود که در سال ۱۳۶۲ به همراه ۱۰ زن دیگر در زندان عادل اباد اعدام شد و قبل از اعدام مورد تجاوز قرار گرفت.
مهدی نویدی دوست صمیمی پدر الهه از قول سید محمد دکنما روایت می کند: شبی پدر الهه که دو پسر و دو دخترش اعدام شده بودند بسیار گریه می کرد و دلیل اشک هایش را پرسیدم و او گفت از شهید کردن پسرانم ناراحت نیستم اما برای تجاوزی که به دخترانم قبل از اعدام کردند ناراحتم.لباسهای دخترم را که گرفتیم رویش نوشته بود <به من تجاوز شده،به من تجاوز شده>
شایسته وطن دوست که از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۹ در زندان بود از اعدام مهناز یوسف زاده می گوید: مهناز در ۲۱ سالگی اعدام شد،دختری بسیار زیبا بود که دادستان به او پیشنهاد ازدواج داده بود ولی او نپذیرفته بود.مادر و پدر مهناز در حالیکه از اعدام مهناز بی خبر بودند برای ملاقات می روند و پاسداری با جعبه ی شیرینی خبر عقد خود را که خبر شوم تیرباران شدن مهناز را به همراه داشت می دهد. این در حالی است که حجت الاسلام ضیا شیرازی دادستان شیراز که در تمامی اعدام ها نقش داشته است تجاوز به انها را انکار کرده است.
در پشت این نقاب جمهوری اسلامی دریای خون جوانانیست که اینده ساز میهنمان بودند.روشن فکرانی که حقیقت خواستن و ازادی را درک کرده و ازادی را حق خود و مردمشان می دانستند.
جسورانی که اگر بودند جمهوری اسلامی ایران را با شجاعت بازخواست می کردند و مردم را از شر این دروغ گویان نجات می دادند.ان جوانان، هزاران اندیشه ی مخالف دولت جمهوری اسلامی بودند مادران و پدرانی که اگر بودند فرزندانشان هم اگاه و شجاع تربیت می شدند و ایران پر از اندیشه ی ازادی بود.
هنور هم مادرانی هستند که اشک می ریزند بر سر گورهایی که می دانند فرزندشان انجا نیست و هنوز اه می کشند از گلی که پرپرش کردند.
هنوز هستند جوانانی که تنها یادگاری از مادرشان دستخطی است که قول امدنش را داده بود اما حسرت اغوش مادرش را که هیچ حسرت بوییدن خاکی که مادرش در ان دفع باشد را هم دارند.
هستند زنانی که خفه کردند تمام ان شور و هیجانشان را و هنوز منتظر ازادی همسرشان هستند تا خبر بارداریشان را بدهند…اما دیگر نه ملاقاتی و نه دیگر دیداری …
خانواده هایی که هنوز چرایی و چگونگی رفتن فرزندانشان را هر روز می پرسند و بی جواب اند.
و همچنان در این سی سال هر روز شاهد اخباری هستیم از زندانی شدن و اعدام هایی که تنها در حکومت اسلامی ایران جرم هستند و همچنان این تابستان خونین ادامه دارد.
اگاهی بزرگترین ترس حکومت جمهوری اسلامی ایران است که این چنین حکم اعدام را برای اگاهان سریع اجرا می کنند.
کتاب های درسی پر از اشکال است و هیچ کودک،نوجوان و جوانی در ایران نیست که از حقوق اولیه اش بداند چرا که پدر و مادرانشان هم نمی دانند و چیزی به عنوان حق در ایران وجود ندارد.این هاله ی سیاه حکومت جمهوری اسلامی ایران،روزهای ایران را چه تار کرده است.
شیوا گنجی مدافع حقوق زنان می گوید:این روزها زنان عمدتا با اتهامات قتل ،مواد مخدر،خانه فساد،روابط نامشروع فعالیت های سیاسی در زندان ها به سر می برند.شرایط این زندانها به شدت بد است و حقوق اولیه زندانیان اصلا رعایت نمی شود و بدتر از همه بند مادرانیست که با کودکانشان هستند.
برای مثال ندامتگاه قرچک که قبلا مرغداری بوده و به نوعی تبعیدگاه زنان سیاسی است و تقریبا ۱۰۰۰ زن در ان محبوس اند، شرایط بسیار بدی دارد این زندان اب اشامیدنیش شور است و اب گرم وجود ندارد در این زندان امنیت جانی و اجتماعی وجود ندارد و بهداشت این زندان زیر صفر است.به منتظران اعدام قرص هایی می دهند که انان ایزوله و بی جان می شوند.زنانی که اغلب به جرم قتل،مواد مخدر و فعالیت های سیاسی محکوم به اعدام هستند.
بند ۸ این زندان، بند مادرانیست که با فرزندانشان که اغلب ۱ تا ۳ سال هستند پر می شود و بسیار شرایط بدی دارد و بهداری هیچ گونه رسیدگی ندارد.زندان، برای رشد کودکان تاثیر منفی و ویرانگری به جا میگذارد و حیات عاطفی، فکری، اجتماعی و روانی آنان را با مشکل مواجه میکند.
هم چنین حضور مادر خانواده در زندان، علاوه بر ضربه جبرانناپذیر به پیکره زنانه او، خانواده و اطرافیان را درگیر کرده و موجبات توسعه جرم در جامعه را فراهم میکند. زندانیشدن زنان، جرمزا خواهد بود چراکه دیگر از نقش مادر در خانواده و تثبیتکننده نظم و آرامش خبری نیست و زندانیشدن او، تبعات منفی فرهنگی و اجتماعی زیادی بهبار میآورد. نبود مادر، باعث افزایش جرم و بزه فرزندان و از هم پاشیدگی کانون خانواده و ... میشود. یعنی محکمه، زندان، قانون و خانواده بهجای اصلاح، او را تبدیل به یک موجود خطرناک کردهاند که هر لحظه میتواند رفتارش خطرآفرین باشد.
اکنون تمام فصل های ایران هم چنان خونین است.
نوشته شده توسط نیلوفر ایمانیان
مرجان از خاطراتش در زندان اوین سال ۱۳۶۷ می گوید:
فرشته دختری بود که سال اخر پزشکی بود و محکوم به اعدام.روزی سر ناهار صدایش کردند،می دانستیم برای چه بود همه دست از غذا کشیدیم اما او گفت:غذایتان را بخورید همه ی ما رفتنی هستیم خوشحالم که ایستاده می میرم.
مرجان از دختری ۱۴ ساله می گوید که برای اعدام صدایش کردند و او فقط گریه می کرد و می گفت: من مادرم را می خواهم.
در دهه ۶۰ ده ها هزار اعدام شدند در این میان اعدام ۹ دختر بچه زیر ۱۳سال و٢٢دختر بچه بین ١٣و١۵سال بودند،١٨٧ دختر نوجوان زیر ١٧سال،۶٠ زنی که در زیر شکنجه به قتل رسیدند و ۴٧ نفر از زنان حامله به چشم می خورد.
دختران باکره ای که جمهوری اسلامی قبل از اعدام به نام عقد به انان تجاوز می کردند.
میترا حقیقت که در سال ۱۳۶۰ به جرم شرکت در تظاهرات تا سال ۱۳۶۵ در زندان بود از الهه دکنما می گوید:الهه مربی ورزش و بسیار قوی بود که در سال ۱۳۶۲ به همراه ۱۰ زن دیگر در زندان عادل اباد اعدام شد و قبل از اعدام مورد تجاوز قرار گرفت.
مهدی نویدی دوست صمیمی پدر الهه از قول سید محمد دکنما روایت می کند: شبی پدر الهه که دو پسر و دو دخترش اعدام شده بودند بسیار گریه می کرد و دلیل اشک هایش را پرسیدم و او گفت از شهید کردن پسرانم ناراحت نیستم اما برای تجاوزی که به دخترانم قبل از اعدام کردند ناراحتم.لباسهای دخترم را که گرفتیم رویش نوشته بود <به من تجاوز شده،به من تجاوز شده>
شایسته وطن دوست که از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۹ در زندان بود از اعدام مهناز یوسف زاده می گوید: مهناز در ۲۱ سالگی اعدام شد،دختری بسیار زیبا بود که دادستان به او پیشنهاد ازدواج داده بود ولی او نپذیرفته بود.مادر و پدر مهناز در حالیکه از اعدام مهناز بی خبر بودند برای ملاقات می روند و پاسداری با جعبه ی شیرینی خبر عقد خود را که خبر شوم تیرباران شدن مهناز را به همراه داشت می دهد. این در حالی است که حجت الاسلام ضیا شیرازی دادستان شیراز که در تمامی اعدام ها نقش داشته است تجاوز به انها را انکار کرده است.
در پشت این نقاب جمهوری اسلامی دریای خون جوانانیست که اینده ساز میهنمان بودند.روشن فکرانی که حقیقت خواستن و ازادی را درک کرده و ازادی را حق خود و مردمشان می دانستند.
جسورانی که اگر بودند جمهوری اسلامی ایران را با شجاعت بازخواست می کردند و مردم را از شر این دروغ گویان نجات می دادند.ان جوانان، هزاران اندیشه ی مخالف دولت جمهوری اسلامی بودند مادران و پدرانی که اگر بودند فرزندانشان هم اگاه و شجاع تربیت می شدند و ایران پر از اندیشه ی ازادی بود.
هنور هم مادرانی هستند که اشک می ریزند بر سر گورهایی که می دانند فرزندشان انجا نیست و هنوز اه می کشند از گلی که پرپرش کردند.
هنوز هستند جوانانی که تنها یادگاری از مادرشان دستخطی است که قول امدنش را داده بود اما حسرت اغوش مادرش را که هیچ حسرت بوییدن خاکی که مادرش در ان دفع باشد را هم دارند.
هستند زنانی که خفه کردند تمام ان شور و هیجانشان را و هنوز منتظر ازادی همسرشان هستند تا خبر بارداریشان را بدهند…اما دیگر نه ملاقاتی و نه دیگر دیداری …
خانواده هایی که هنوز چرایی و چگونگی رفتن فرزندانشان را هر روز می پرسند و بی جواب اند.
و همچنان در این سی سال هر روز شاهد اخباری هستیم از زندانی شدن و اعدام هایی که تنها در حکومت اسلامی ایران جرم هستند و همچنان این تابستان خونین ادامه دارد.
اگاهی بزرگترین ترس حکومت جمهوری اسلامی ایران است که این چنین حکم اعدام را برای اگاهان سریع اجرا می کنند.
کتاب های درسی پر از اشکال است و هیچ کودک،نوجوان و جوانی در ایران نیست که از حقوق اولیه اش بداند چرا که پدر و مادرانشان هم نمی دانند و چیزی به عنوان حق در ایران وجود ندارد.این هاله ی سیاه حکومت جمهوری اسلامی ایران،روزهای ایران را چه تار کرده است.
شیوا گنجی مدافع حقوق زنان می گوید:این روزها زنان عمدتا با اتهامات قتل ،مواد مخدر،خانه فساد،روابط نامشروع فعالیت های سیاسی در زندان ها به سر می برند.شرایط این زندانها به شدت بد است و حقوق اولیه زندانیان اصلا رعایت نمی شود و بدتر از همه بند مادرانیست که با کودکانشان هستند.
برای مثال ندامتگاه قرچک که قبلا مرغداری بوده و به نوعی تبعیدگاه زنان سیاسی است و تقریبا ۱۰۰۰ زن در ان محبوس اند، شرایط بسیار بدی دارد این زندان اب اشامیدنیش شور است و اب گرم وجود ندارد در این زندان امنیت جانی و اجتماعی وجود ندارد و بهداشت این زندان زیر صفر است.به منتظران اعدام قرص هایی می دهند که انان ایزوله و بی جان می شوند.زنانی که اغلب به جرم قتل،مواد مخدر و فعالیت های سیاسی محکوم به اعدام هستند.
بند ۸ این زندان، بند مادرانیست که با فرزندانشان که اغلب ۱ تا ۳ سال هستند پر می شود و بسیار شرایط بدی دارد و بهداری هیچ گونه رسیدگی ندارد.زندان، برای رشد کودکان تاثیر منفی و ویرانگری به جا میگذارد و حیات عاطفی، فکری، اجتماعی و روانی آنان را با مشکل مواجه میکند.
هم چنین حضور مادر خانواده در زندان، علاوه بر ضربه جبرانناپذیر به پیکره زنانه او، خانواده و اطرافیان را درگیر کرده و موجبات توسعه جرم در جامعه را فراهم میکند. زندانیشدن زنان، جرمزا خواهد بود چراکه دیگر از نقش مادر در خانواده و تثبیتکننده نظم و آرامش خبری نیست و زندانیشدن او، تبعات منفی فرهنگی و اجتماعی زیادی بهبار میآورد. نبود مادر، باعث افزایش جرم و بزه فرزندان و از هم پاشیدگی کانون خانواده و ... میشود. یعنی محکمه، زندان، قانون و خانواده بهجای اصلاح، او را تبدیل به یک موجود خطرناک کردهاند که هر لحظه میتواند رفتارش خطرآفرین باشد.
اکنون تمام فصل های ایران هم چنان خونین است.
نوشته شده توسط نیلوفر ایمانیان
۱۳۶۷ قتل عام چندین هزار اندیشه ی مخالف دولت جمهوری اسلامی. نوشته شده توسط نیلوفر ایمانیان
سی سال از ان تابستان خونین می گذرد،سال ۱۳۶۷در کم تر از ۳۰ روز بیش از ۴۰۰۰ زندانی که جرمشان مخالفت با جمهوری اسلامی بود به دستور روح الله خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حلق اویز یا تیرباران شدند و در گورهای دسته جمعی دفع شدند.هرچند امار دقیقی از انان در دسترس نیست اما بیش از۲۵۰ نفر این اعدامیان زنان بین ۱۷ تا ۳۰ سال بودند.
قتل های زنجیره ای «کشیشان مسیحی» به روایت وزیر پیشین کار جمهوری اسلامی
استیضاح و عزل “علی ربیعی” وزیر کار کابینه حسن روحانی از این جهت که او یکی از مهرههای ( امنیتی) نظام بوده حائز اهمیت است.به گزارش «محبت نیوز» علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه با موافقت ۱۲۹ نفر از ۲۴۳ نماینده حاضر در مجلس برکنار شد. این سومین استیضاح ربیعی ظرف یک سال گذشته بود. در این جلسه که با تنش و حواشی بسیار همراه بود، ۱۱۱ نماینده رای مخالف و ۳ نفر رای ممتنع دادند. سخنرانیها در حالی شروع شد که موافقان استیضاح مدعی شده بودند که پارهای نمایندگان برای مسکوت گذاشتن بحث، با دولت معامله کردهاند.
وزیر کار، با اتهاماتی چون ظلم به جامعه کارگری، معوق نگاه داشتن طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان، بی توجهی به بیکاری و افسردگی جوانان و فروپاشی نظام تامین اجتماعی روبرو بود. اما علی ربیعی که بود.
چهارم شهریور سال ۱۳۹۵ “مهدی خزعلی” فعال سیاسی داخل ایران در یک سحنرانی پرده از جزییات قتل سه کشیش در گذشته برمیدارد که جریان این قتلها را “ربیعی” روایت کرده است.
او در این باره روایت میکند: “یکی از کارهای وحشتناکی که مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی کردهاند این بود که سه دختر را طعمه کردند برای اینکه ببینند دو کشیش مسیحی آیا تبشیر و تبلیغ مسیحیت میکنند یا نه، اینها فکر میکردند در همین حد طعمه هستند که بروند و بگویند ما میخواهیم به کیش مسیحیت بیاییم و شما ما را تبشیر کنید، به خانهی آن دو کشیش میروند اما جلوی چشم سه دختر کشیشها کشته میشوند و قطعه قطعه میشوند و داخل یخچال گذاشته میشوند.”
خزعلی در ادامه سخنرانی میگوید؛ “دختران مجبور میشوند مصاحبه کنند و اعتراف کنند که ما از طرف سازمان مجاهدین خلق ماموریت داشتیم کشیشها را بکشیم و آنها گمان میکنند برای آزادی این مصاحبه را باید انجام دهند، به آنها قول داده بودند، اما امنیتیها از لو رفتن ماجرا میترسند و حکم اعدام هر سه طعمه را امضا میکنند اما بعدها به ۱۵ سال حبس متهم میشوند.»
اینها موضوعاتی بود که ربیعی وقتی معاون وزیر اطلاعات بود افشا کرده است.
خزعلی ۲۹ شهریور در سخنرانی دیگر که بخشی از آن مربوط به موضع قتل زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و قتلهای زنجیره ای است تاکید میکند جزییات تعداد زیادی از این ترورها را علی ربیعی معروف به (عباد) میداند.
ربیعی وزیر پیشین کار که چهارشنبه، ۱۶ مرداد، استیضاح و عزل شد از مهرههای پیشین امنیتی نظام است. عباد، شهرت امنیتی اوست. روزنامه اعتماد در مورد او مینویسد، «خودش هم ناراحت نمیشود وقتی دوستانش با این اسم از او یاد میکنند. چرا که سالهای سال با همین اسم در وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی فعالیت کرده است.»
جنایتی که خزعلی به آن اشاره میکند مربوط به سال ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ خورشیدی و ادامه قتلهای زنجیره ای است. یکی از مقتولین این سلسله ترورها، قتل اسقف کلیسای جماعت ربانی «هایک هوسپیان مهر» است و شش ماه بعد اسقف «تاتائوس میکائیلیان» و بعد از او کشیش «مهدی دیباج» به فاصله کوتاهی کشته میشوند.
تاتائوس میکائیلیان هشتم تیر ۱۳۷۳ به ضرب سه گلوله به قتل رسید اما جسدش ۱۳ تیر پیدا شد. او جانشین کشیش هایک هوسپیانمهر رئیس پیشین شورای کشیشان پروتستان ایران بود که ۶ماه قبل ربوده و به قتل رسید.
خبرگزاری رویترز ۱۳ تیر سال ۱۳۷۳ از ناپدید شدن “کشیش دیباج” در تهران خبر داد و روز بعد رسانههای جمهوری اسلامی اعلام کردند جسد او که با ضربات چاقو قطعهقطعه شده بود در جنگلهای اطراف تهران پیدا شده است. کشیش مهدی دیباج از روز سوم تیرماه مفقودالاثر شده بود. کشیش مهدی دیباج، یک رهبر کلیسا بود که از سال ۱۳۶۵ زندانی و توسط یک دادگاه در شهر ساری در زمستان۱۳۷۲ به جرم ارتداد به مرگ محکوم شده بود، اما به دلیل فشارهای بینالمللی گسترده در بهمن ۱۳۷۲ آزاد شده بود.
علی ربیعی از نزدیک در جریان این ترورها بوده و بعدها جزییات آن را تعریف میکند و خزعلی از زبان او این روایتها را میگوید.
به گفته خزعلی سه دختری که طعمه وزارت اطلاعات بودند آنقدر در سلول انفرادی ماندند که به گفته ربیعی تا یائسه شدند!
در پرونده قتلهای زنجیرهای گاهی نام ربیعی به میان میآمد. این پرونده زیر نظر کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، علی یونسی (رییس وقت سازمان قضایی نیروهای مسلح ) و عباد (علی ربیعی) و با همکاری سعید حجاریان و خسرو تهرانی آغاز به کار کرد و از همان ابتدا نقش گسترده عباد در آن به چشم میآمد.
وزیر کار، با اتهاماتی چون ظلم به جامعه کارگری، معوق نگاه داشتن طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان، بی توجهی به بیکاری و افسردگی جوانان و فروپاشی نظام تامین اجتماعی روبرو بود. اما علی ربیعی که بود.
چهارم شهریور سال ۱۳۹۵ “مهدی خزعلی” فعال سیاسی داخل ایران در یک سحنرانی پرده از جزییات قتل سه کشیش در گذشته برمیدارد که جریان این قتلها را “ربیعی” روایت کرده است.
او در این باره روایت میکند: “یکی از کارهای وحشتناکی که مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی کردهاند این بود که سه دختر را طعمه کردند برای اینکه ببینند دو کشیش مسیحی آیا تبشیر و تبلیغ مسیحیت میکنند یا نه، اینها فکر میکردند در همین حد طعمه هستند که بروند و بگویند ما میخواهیم به کیش مسیحیت بیاییم و شما ما را تبشیر کنید، به خانهی آن دو کشیش میروند اما جلوی چشم سه دختر کشیشها کشته میشوند و قطعه قطعه میشوند و داخل یخچال گذاشته میشوند.”
خزعلی در ادامه سخنرانی میگوید؛ “دختران مجبور میشوند مصاحبه کنند و اعتراف کنند که ما از طرف سازمان مجاهدین خلق ماموریت داشتیم کشیشها را بکشیم و آنها گمان میکنند برای آزادی این مصاحبه را باید انجام دهند، به آنها قول داده بودند، اما امنیتیها از لو رفتن ماجرا میترسند و حکم اعدام هر سه طعمه را امضا میکنند اما بعدها به ۱۵ سال حبس متهم میشوند.»
اینها موضوعاتی بود که ربیعی وقتی معاون وزیر اطلاعات بود افشا کرده است.
خزعلی ۲۹ شهریور در سخنرانی دیگر که بخشی از آن مربوط به موضع قتل زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و قتلهای زنجیره ای است تاکید میکند جزییات تعداد زیادی از این ترورها را علی ربیعی معروف به (عباد) میداند.
ربیعی وزیر پیشین کار که چهارشنبه، ۱۶ مرداد، استیضاح و عزل شد از مهرههای پیشین امنیتی نظام است. عباد، شهرت امنیتی اوست. روزنامه اعتماد در مورد او مینویسد، «خودش هم ناراحت نمیشود وقتی دوستانش با این اسم از او یاد میکنند. چرا که سالهای سال با همین اسم در وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی فعالیت کرده است.»
جنایتی که خزعلی به آن اشاره میکند مربوط به سال ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ خورشیدی و ادامه قتلهای زنجیره ای است. یکی از مقتولین این سلسله ترورها، قتل اسقف کلیسای جماعت ربانی «هایک هوسپیان مهر» است و شش ماه بعد اسقف «تاتائوس میکائیلیان» و بعد از او کشیش «مهدی دیباج» به فاصله کوتاهی کشته میشوند.
تاتائوس میکائیلیان هشتم تیر ۱۳۷۳ به ضرب سه گلوله به قتل رسید اما جسدش ۱۳ تیر پیدا شد. او جانشین کشیش هایک هوسپیانمهر رئیس پیشین شورای کشیشان پروتستان ایران بود که ۶ماه قبل ربوده و به قتل رسید.
خبرگزاری رویترز ۱۳ تیر سال ۱۳۷۳ از ناپدید شدن “کشیش دیباج” در تهران خبر داد و روز بعد رسانههای جمهوری اسلامی اعلام کردند جسد او که با ضربات چاقو قطعهقطعه شده بود در جنگلهای اطراف تهران پیدا شده است. کشیش مهدی دیباج از روز سوم تیرماه مفقودالاثر شده بود. کشیش مهدی دیباج، یک رهبر کلیسا بود که از سال ۱۳۶۵ زندانی و توسط یک دادگاه در شهر ساری در زمستان۱۳۷۲ به جرم ارتداد به مرگ محکوم شده بود، اما به دلیل فشارهای بینالمللی گسترده در بهمن ۱۳۷۲ آزاد شده بود.
علی ربیعی از نزدیک در جریان این ترورها بوده و بعدها جزییات آن را تعریف میکند و خزعلی از زبان او این روایتها را میگوید.
به گفته خزعلی سه دختری که طعمه وزارت اطلاعات بودند آنقدر در سلول انفرادی ماندند که به گفته ربیعی تا یائسه شدند!
در پرونده قتلهای زنجیرهای گاهی نام ربیعی به میان میآمد. این پرونده زیر نظر کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، علی یونسی (رییس وقت سازمان قضایی نیروهای مسلح ) و عباد (علی ربیعی) و با همکاری سعید حجاریان و خسرو تهرانی آغاز به کار کرد و از همان ابتدا نقش گسترده عباد در آن به چشم میآمد.
صدور حکم زندان برای “پیام خرامان” دیگرنوکیش مسیحی در بوشهر
وی در این باره می گوید:”از بازجوییها پیدا بود آنها به دنبال آن بودند تا متهم به ارتباط با خارج از کشور به خصوص آمریکا، انگلیس و اسراییل اعتراف کند.
به گزارش «محبت نیوز» نوکیش مسیحی «پیام خرامان» به اتهام تبلیغ علیه نظام به نفع مسیحیت صهیونیستی از طریق راهاندازی محفلهای خانگی، بشارت و دعوت افراد به مسیحیت و گرایش به سرزمین مسیحیت به یک سال حبس تعزیزی محکوم شده است.این نوکیش مسیحی در بین ۱۲ شهروندی بود که در (۱۸ فروردین سال ۱۳۹۴) در بوشهر بازداشت شدند.
این ۱۲ تن با اتهامات مشابه و رسیدگی به پرونده آنها تا اوایل اردیبهشت سال ۱۳۹۷ ادامه داشت و در این فاصله به قید وثیقه آزاد شدند.
طی حکمی که دادگاه انقلاب اسلامی بوشهر به ریاست قاضی “عباس عسگری” صادر شده “پیام خرامان” و ۱۱ نفر دیگر از جمله «شاپور جوزی» و همسرش «پرستو ظریف طاش» به یک سال حبس تعزیری محکوم شدهاند و حکم ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ به آنان ابلاغ شده است.
نوکیش مسیحی “پیام خرامان” در مورد جزییات این پرونده به «محبت نیوز» میگوید: «۱۸ فروردین سال ۹۴ حدود ساعت ۸ الی ۸:۳۰ صبح سه مامور امنیتی لباس شخصی به درب منزل مراجعه کردند و با ارائه حکم وارد منزل شدند و حدود ۲ ساعت نقطه به نقطه خانه را زیر و رو کردند و پس از تفتیش از تلفن همراه تا کیس کامپیوتر و فلشها و سی دیها گرفته تا کتاب و جزوات و حتی آلبوم خصوصی و دفتر حساب و کتاب مغازه را با خود بردند و من را هم به اداره اطلاعات بوشهر حوالی خیابان بیسیم بردند، از همان ساعات اولیه ورود به زندان بازجویی از من را آغاز کردند و تا غروب همانروز ادامه داشت.»
یکی از عبارات مطرح شده در حکم این ۱۲ نوکیش مسیحی «گرایش به سرزمین مسیحیت» است که کمتر سابقه دارد. “پیام خرامان” در این باره میگوید: “از بازجوییها پیدا بود آنها به دنبال آن بودند تا متهم به ارتباط با خارج از کشور به خصوص آمریکا، انگلیس و اسراییل اعتراف کند و این عبارت نیز از همین جا نشات گرفته است.
پیام در ادامه افزود: «فشار و اذیت و آزار نیروهای امنیتی به من از اوایل سال ۱۳۹۱ شروع شد و اداره اماکن بوشهر بارها احضارم کرد و در مورد تبلیغ مسیحیت و ارتباطم با بیرون از کشور بازجویی میشدم و همیشه تاکید میکردم من خودم به مسیحیت ایمان دارم و مسیحیت را تبلیغ نمیکنم. چون در بوشهر مغازه بوتیک داشتم، تعدادی از خانوادههای افسران اداره اماکن بنده را میشناختند و خبر دادند که پروندهام سنگین شده و اداره اطلاعات آن را دست گرفته است، اما گمان میکردم فقط برای تهدید است اما متاسفانه یکی دو سال بعد موضوع جدی شد.»
“منصور برجی”، مدیر سازمان ماده۱۸ اتهامات انتسابی به این نوکیشان مسیحی و روند رسیدگی قضایی به پرونده آنها را «مصداق تفتیش عقیده و نقض صریح آزادی دین و عقیده» دانسته و افزود: «نهادهای امنیتی با پیروی از یک سیاست ناکارمد در سالهای گذشته ضمن اعمال فشارهای غیرقانونی و طرح اتهامات واهی از طریق دادگاههای انقلاب، در پوششی به ظاهر قانونی سعی در حذف مسیحیت فارسی زبان داشتهاند.»
در شرایطی که فساد، دزدی و اختلاس مسئولان رده بالای حکومتی و بستگان آنها بزرگترین معضل کشور است و به دستگاههای قضایی که خود آلوده به فساد از توان برخورد با آنها را ندارد، اذیت و آزار اقلیتهای دینی به خصوص مسیحیان برای دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی رسالت شده است. بسیاری از ایرانیهای مسیحی در دو دهه گذشته ترجیح دادهاند خانه و کاشانه خود را رها کنند و از ایران خارج شوند تا گرفتار امنیتیها و قضاییها نشوند.
مقابله با همه گیری خشونت و تجاوز/ سعید مدنی
ماهنامه خط صلح – «دنیا هرگز به صلح نمی رسد مگر آنکه مردم در زندگی روزانه امنیت داشته باشند». این عبارت کوتاه در صدر گزارش توسعه انسانی سازمان ملل نشان می دهد، احساس امنیت شاخص مهمی در سلامت اجتماعی است که وضعیت خشونت را در یک جامعه نیز توضیح می دهد.
نامه نوکیش مسیحی “ناصر نورد گُل تپه” از داخل زندان خطاب به وزارت اطلاعات
ناصر نورد گُل تپه در این نامه خود آورده است :«آیا حضور چندین خواهر و برادر مسیحی در منزلی و خواندن سرود، انجیل و پرستش خدا، اقدام علیه امنیت کشور است؟»
به گزارش «محبت نیوز» نوکیش مسیحی «ناصر نورد گل تپه» در سالروز تولد خود در بند هشت زندان اوین در مورد وضعیتی که در آن به سر می برد، دست به قلم شده و با نگارش نامه ای و طرح چند پرسش از مقامهای اطلاعاتی، از خداوند برایشان برکت و آرامش طلب کرده است.
این زندانی عقیدتی پرسیده “وزارت اطلاعات چگونه یک مسیحی متعهد ایرانی را که پدران و اجدادش در این سرزمین زندگی کردهاند و خدمتگزار خدایی است که او را برای خدمت صلح و آشتی دعوت کرده، متهم به «اقدام علیه امنیت کشور از طریق راهاندازی و برپایی کلیساهای خانگی»کرده؟ آیا حضور چندین خواهر و برادر مسیحی در منزلی، و خواندن سرود، انجیل و پرستش خدا اقدام علیه امنیت کشور است؟
آیا ده سال محکومیت زندان برای برپایی کلیساهای خانگی که اماکن مقدس خداست برای حمد و ستایش او نقض روشن حقوق انسانی و مدنی و بیعدالتی محض نیست؟”
این نوکیش مسیحی در ادامه نامه مینویسد “برای همه از ریاست زندان تا قاضیان و وکلای این جریان و هم بندیهایم، بر همه و همه آشکار شده است که من به خاطر عیسی مسیح زندانی هستم و این به بشارت و پیشرفت بیشتر انجیل خداوند خواهد انجامید. بنابراین، نخست برای همه کسانی که موجب آزار و جفا و زندانی شدن من میباشند برکت خواسته و امید آن را دارم که روزی کلام حقیقت که قادر است همه را بنا کند، تقویتشان کرده و آنها را نجات بخشد. در ثانی از اینکه شایسته شمرده شدهام تا برای ایمان و شهادت عیسی مسیح در اینجا باشم خداوند را با کمال شادی و آرامش شکر میگویم و بر آن قادر مطلق توکل میکنم که مردگان را زنده میکند و مشتاقانه در انتظار آمدنش میباشم که میتواند مرا تا به آخر استوار نگه دارد.”
بیشتر بخوانیم: نگرانی از وضعیت جسمی نوکیش مسیحی زندانی «ناصر نورد گل تپه»
بیشتر بخوانیم: نوکیش مسیحی ناصر نورد گلتپه جهت اجرای حکم حبس به اوین منتقل شد
نوکیش مسیحی «ناصر نورد گل تپه» چهارم تیرماه ۱۳۹۵ به همراه سه شهروند کشور آذربایجان در یک جلسه خصوصی بازداشت شدند. «الدر قربانوف»، «یوسف فرهادوف» و «بهرام نسیبوف» از اعضای کلیسایی «کلمه حیات» در باکو بودند. هر چهار مسیحی بازداشت شده به مدت دو ماه در زندان انفرادی بازجویی شدند و دادگاه برای آنها به اتهام «اجتماع و تبانی از طریق فعالیتهای تبشیری» حکم ۱۰ سال حبس تعزیری صادر کرد.
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ماشالله احمدزاده دوم خرداد دوم خرداد ۱۳۹۶ ناصر را به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم نمود.
سه مسیحی اهل جمهوری آذربایجان پس از گذشت چهار ماه زندان با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومان موقت از زندان آزاد شدند و سه شهروند آذربایجان قید وثیقه را زدند و پس از آزادی به آذربایجان بازگشتند اما نوکیش مسیحی ناصر نورد گل تپه در زندان ماند.
به گزارش «محبت نیوز» نوکیش مسیحی «ناصر نورد گل تپه» در سالروز تولد خود در بند هشت زندان اوین در مورد وضعیتی که در آن به سر می برد، دست به قلم شده و با نگارش نامه ای و طرح چند پرسش از مقامهای اطلاعاتی، از خداوند برایشان برکت و آرامش طلب کرده است.
این زندانی عقیدتی پرسیده “وزارت اطلاعات چگونه یک مسیحی متعهد ایرانی را که پدران و اجدادش در این سرزمین زندگی کردهاند و خدمتگزار خدایی است که او را برای خدمت صلح و آشتی دعوت کرده، متهم به «اقدام علیه امنیت کشور از طریق راهاندازی و برپایی کلیساهای خانگی»کرده؟ آیا حضور چندین خواهر و برادر مسیحی در منزلی، و خواندن سرود، انجیل و پرستش خدا اقدام علیه امنیت کشور است؟
آیا ده سال محکومیت زندان برای برپایی کلیساهای خانگی که اماکن مقدس خداست برای حمد و ستایش او نقض روشن حقوق انسانی و مدنی و بیعدالتی محض نیست؟”
این نوکیش مسیحی در ادامه نامه مینویسد “برای همه از ریاست زندان تا قاضیان و وکلای این جریان و هم بندیهایم، بر همه و همه آشکار شده است که من به خاطر عیسی مسیح زندانی هستم و این به بشارت و پیشرفت بیشتر انجیل خداوند خواهد انجامید. بنابراین، نخست برای همه کسانی که موجب آزار و جفا و زندانی شدن من میباشند برکت خواسته و امید آن را دارم که روزی کلام حقیقت که قادر است همه را بنا کند، تقویتشان کرده و آنها را نجات بخشد. در ثانی از اینکه شایسته شمرده شدهام تا برای ایمان و شهادت عیسی مسیح در اینجا باشم خداوند را با کمال شادی و آرامش شکر میگویم و بر آن قادر مطلق توکل میکنم که مردگان را زنده میکند و مشتاقانه در انتظار آمدنش میباشم که میتواند مرا تا به آخر استوار نگه دارد.”
بیشتر بخوانیم: نگرانی از وضعیت جسمی نوکیش مسیحی زندانی «ناصر نورد گل تپه»
بیشتر بخوانیم: نوکیش مسیحی ناصر نورد گلتپه جهت اجرای حکم حبس به اوین منتقل شد
نوکیش مسیحی «ناصر نورد گل تپه» چهارم تیرماه ۱۳۹۵ به همراه سه شهروند کشور آذربایجان در یک جلسه خصوصی بازداشت شدند. «الدر قربانوف»، «یوسف فرهادوف» و «بهرام نسیبوف» از اعضای کلیسایی «کلمه حیات» در باکو بودند. هر چهار مسیحی بازداشت شده به مدت دو ماه در زندان انفرادی بازجویی شدند و دادگاه برای آنها به اتهام «اجتماع و تبانی از طریق فعالیتهای تبشیری» حکم ۱۰ سال حبس تعزیری صادر کرد.
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ماشالله احمدزاده دوم خرداد دوم خرداد ۱۳۹۶ ناصر را به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم نمود.
سه مسیحی اهل جمهوری آذربایجان پس از گذشت چهار ماه زندان با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومان موقت از زندان آزاد شدند و سه شهروند آذربایجان قید وثیقه را زدند و پس از آزادی به آذربایجان بازگشتند اما نوکیش مسیحی ناصر نورد گل تپه در زندان ماند.
صدور حکم زندان برای “پیام خرامان” دیگرنوکیش مسیحی در بوشهر
وی در این باره می گوید:”از بازجوییها پیدا بود آنها به دنبال آن بودند تا متهم به ارتباط با خارج از کشور به خصوص آمریکا، انگلیس و اسراییل اعتراف کند.
به گزارش «محبت نیوز» نوکیش مسیحی «پیام خرامان» به اتهام تبلیغ علیه نظام به نفع مسیحیت صهیونیستی از طریق راهاندازی محفلهای خانگی، بشارت و دعوت افراد به مسیحیت و گرایش به سرزمین مسیحیت به یک سال حبس تعزیزی محکوم شده است.
این نوکیش مسیحی در بین ۱۲ شهروندی بود که در (۱۸ فروردین سال ۱۳۹۴) در بوشهر بازداشت شدند.
این ۱۲ تن با اتهامات مشابه و رسیدگی به پرونده آنها تا اوایل اردیبهشت سال ۱۳۹۷ ادامه داشت و در این فاصله به قید وثیقه آزاد شدند.
طی حکمی که دادگاه انقلاب اسلامی بوشهر به ریاست قاضی “عباس عسگری” صادر شده “پیام خرامان” و ۱۱ نفر دیگر از جمله «شاپور جوزی» و همسرش «پرستو ظریف طاش» به یک سال حبس تعزیری محکوم شدهاند و حکم ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ به آنان ابلاغ شده است.
نوکیش مسیحی “پیام خرامان” در مورد جزییات این پرونده به «محبت نیوز» میگوید: «۱۸ فروردین سال ۹۴ حدود ساعت ۸ الی ۸:۳۰ صبح سه مامور امنیتی لباس شخصی به درب منزل مراجعه کردند و با ارائه حکم وارد منزل شدند و حدود ۲ ساعت نقطه به نقطه خانه را زیر و رو کردند و پس از تفتیش از تلفن همراه تا کیس کامپیوتر و فلشها و سی دیها گرفته تا کتاب و جزوات و حتی آلبوم خصوصی و دفتر حساب و کتاب مغازه را با خود بردند و من را هم به اداره اطلاعات بوشهر حوالی خیابان بیسیم بردند، از همان ساعات اولیه ورود به زندان بازجویی از من را آغاز کردند و تا غروب همانروز ادامه داشت.»
یکی از عبارات مطرح شده در حکم این ۱۲ نوکیش مسیحی «گرایش به سرزمین مسیحیت» است که کمتر سابقه دارد. “پیام خرامان” در این باره میگوید: “از بازجوییها پیدا بود آنها به دنبال آن بودند تا متهم به ارتباط با خارج از کشور به خصوص آمریکا، انگلیس و اسراییل اعتراف کند و این عبارت نیز از همین جا نشات گرفته است.
پیام در ادامه افزود: «فشار و اذیت و آزار نیروهای امنیتی به من از اوایل سال ۱۳۹۱ شروع شد و اداره اماکن بوشهر بارها احضارم کرد و در مورد تبلیغ مسیحیت و ارتباطم با بیرون از کشور بازجویی میشدم و همیشه تاکید میکردم من خودم به مسیحیت ایمان دارم و مسیحیت را تبلیغ نمیکنم. چون در بوشهر مغازه بوتیک داشتم، تعدادی از خانوادههای افسران اداره اماکن بنده را میشناختند و خبر دادند که پروندهام سنگین شده و اداره اطلاعات آن را دست گرفته است، اما گمان میکردم فقط برای تهدید است اما متاسفانه یکی دو سال بعد موضوع جدی شد.»
“منصور برجی”، مدیر سازمان ماده۱۸ اتهامات انتسابی به این نوکیشان مسیحی و روند رسیدگی قضایی به پرونده آنها را «مصداق تفتیش عقیده و نقض صریح آزادی دین و عقیده» دانسته و افزود: «نهادهای امنیتی با پیروی از یک سیاست ناکارمد در سالهای گذشته ضمن اعمال فشارهای غیرقانونی و طرح اتهامات واهی از طریق دادگاههای انقلاب، در پوششی به ظاهر قانونی سعی در حذف مسیحیت فارسی زبان داشتهاند.»
در شرایطی که فساد، دزدی و اختلاس مسئولان رده بالای حکومتی و بستگان آنها بزرگترین معضل کشور است و به دستگاههای قضایی که خود آلوده به فساد از توان برخورد با آنها را ندارد، اذیت و آزار اقلیتهای دینی به خصوص مسیحیان برای دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی رسالت شده است. بسیاری از ایرانیهای مسیحی در دو دهه گذشته ترجیح دادهاند خانه و کاشانه خود را رها کنند و از ایران خارج شوند تا گرفتار امنیتیها و قضاییها نشوند.
به گزارش «محبت نیوز» نوکیش مسیحی «پیام خرامان» به اتهام تبلیغ علیه نظام به نفع مسیحیت صهیونیستی از طریق راهاندازی محفلهای خانگی، بشارت و دعوت افراد به مسیحیت و گرایش به سرزمین مسیحیت به یک سال حبس تعزیزی محکوم شده است.
این نوکیش مسیحی در بین ۱۲ شهروندی بود که در (۱۸ فروردین سال ۱۳۹۴) در بوشهر بازداشت شدند.
این ۱۲ تن با اتهامات مشابه و رسیدگی به پرونده آنها تا اوایل اردیبهشت سال ۱۳۹۷ ادامه داشت و در این فاصله به قید وثیقه آزاد شدند.
طی حکمی که دادگاه انقلاب اسلامی بوشهر به ریاست قاضی “عباس عسگری” صادر شده “پیام خرامان” و ۱۱ نفر دیگر از جمله «شاپور جوزی» و همسرش «پرستو ظریف طاش» به یک سال حبس تعزیری محکوم شدهاند و حکم ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ به آنان ابلاغ شده است.
نوکیش مسیحی “پیام خرامان” در مورد جزییات این پرونده به «محبت نیوز» میگوید: «۱۸ فروردین سال ۹۴ حدود ساعت ۸ الی ۸:۳۰ صبح سه مامور امنیتی لباس شخصی به درب منزل مراجعه کردند و با ارائه حکم وارد منزل شدند و حدود ۲ ساعت نقطه به نقطه خانه را زیر و رو کردند و پس از تفتیش از تلفن همراه تا کیس کامپیوتر و فلشها و سی دیها گرفته تا کتاب و جزوات و حتی آلبوم خصوصی و دفتر حساب و کتاب مغازه را با خود بردند و من را هم به اداره اطلاعات بوشهر حوالی خیابان بیسیم بردند، از همان ساعات اولیه ورود به زندان بازجویی از من را آغاز کردند و تا غروب همانروز ادامه داشت.»
یکی از عبارات مطرح شده در حکم این ۱۲ نوکیش مسیحی «گرایش به سرزمین مسیحیت» است که کمتر سابقه دارد. “پیام خرامان” در این باره میگوید: “از بازجوییها پیدا بود آنها به دنبال آن بودند تا متهم به ارتباط با خارج از کشور به خصوص آمریکا، انگلیس و اسراییل اعتراف کند و این عبارت نیز از همین جا نشات گرفته است.
پیام در ادامه افزود: «فشار و اذیت و آزار نیروهای امنیتی به من از اوایل سال ۱۳۹۱ شروع شد و اداره اماکن بوشهر بارها احضارم کرد و در مورد تبلیغ مسیحیت و ارتباطم با بیرون از کشور بازجویی میشدم و همیشه تاکید میکردم من خودم به مسیحیت ایمان دارم و مسیحیت را تبلیغ نمیکنم. چون در بوشهر مغازه بوتیک داشتم، تعدادی از خانوادههای افسران اداره اماکن بنده را میشناختند و خبر دادند که پروندهام سنگین شده و اداره اطلاعات آن را دست گرفته است، اما گمان میکردم فقط برای تهدید است اما متاسفانه یکی دو سال بعد موضوع جدی شد.»
“منصور برجی”، مدیر سازمان ماده۱۸ اتهامات انتسابی به این نوکیشان مسیحی و روند رسیدگی قضایی به پرونده آنها را «مصداق تفتیش عقیده و نقض صریح آزادی دین و عقیده» دانسته و افزود: «نهادهای امنیتی با پیروی از یک سیاست ناکارمد در سالهای گذشته ضمن اعمال فشارهای غیرقانونی و طرح اتهامات واهی از طریق دادگاههای انقلاب، در پوششی به ظاهر قانونی سعی در حذف مسیحیت فارسی زبان داشتهاند.»
در شرایطی که فساد، دزدی و اختلاس مسئولان رده بالای حکومتی و بستگان آنها بزرگترین معضل کشور است و به دستگاههای قضایی که خود آلوده به فساد از توان برخورد با آنها را ندارد، اذیت و آزار اقلیتهای دینی به خصوص مسیحیان برای دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی رسالت شده است. بسیاری از ایرانیهای مسیحی در دو دهه گذشته ترجیح دادهاند خانه و کاشانه خود را رها کنند و از ایران خارج شوند تا گرفتار امنیتیها و قضاییها نشوند.
درب ورودی گورستان تاریخی مسیحیان کرمانشاه مسدود شد
خبرگزاری هرانا – با مسدودسازی ورودی گورستان تاریخی مسیحیان کرمانشاه بازماندگان و خانوادهی اموات دفن شده در آنجا دیگر نمیتوانند از هیچ طریقی به داخل محوطه گورستان وارد شوند و هیچ سازمانی هم پاسخگو نیست.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از محبت نیوز، پس از انتشار خبر تخریب عمدی قبرستان مسیحیان کرمانشاه، حالا تصاویر و فیلمهایی دریافت شده که نشان میدهد شهرداری کرمانشاه اقدام به مسدود کردن درب ورودی این گورستان کرده است.منابع محلی گزارش داده اند، درب آهنی این گورستان که زنگ زده بود و میلههایی روی آن سوار شده بود که با زنجیر قفل میشد و همچنین محوطه داخلی گورستان از بالای آن پیدا بود، با درب فولادی بزرگی تعویض شده که دور تا دور آن با ملاتی از سیمان و گچ بستهاند و محوطه داخل گورستان هم دیگر قابل رویت نیست و ورود به گورستان به طور کل مسدود شده است.
با مسدودسازی مورد اشاره اکنون بازماندگان و خانوادهی اموات دفن شده در این گورستان که گاهی برای یادبود به این مزارها مراجعه میکردند، حالا دیگر نمیتوانند از هیچ طریقی به داخل محوطه گورستان وارد شوند و هیچ سازمانی هم پاسخگو نیست.
بخش وسیعی از اراضی این مجموعه در سالهای گذشته به بهانه های مختلف از سوی شهرداری تصاحب شده است و محوطه کوچکی از قبرستان با تعدادی قبر قدیمی باقی مانده که مسوولان قصد دارند به تدریج آنها را نیز ویران کنند.
شهرداری کرمانشاه برای تخریب عمدی این مجموعهی تاریخی، به بهانه آبیاری زمینهای قبرستان دست به تخریب این مکان تاریخی زده است.
پیش از این هم تندروها و افراط گرایان منطقه سنگ قبرها را شکستند و صلیبهای سنگتراشی شده روی قبرها را از بین بردند تا اثری از آنها باقی نماند.
منابع محلی عنوان میکنند تا سال ۱۳۷۱ خورشیدی، مسیحیان کرمانشاه در این گورستان دفن میشدند ومراسم تدفین آنها نیز همان جا برگزار میشد و آن زمان هیچ حصاری دور آن وجود نداشته است. اما بین ۱۰ تا ۱۵ سال است بین آن دیوار کشیده شده و درب آهنی گذاشتهاند و خانواده های بازماندگان برای یادبود اموات به آن محل که اکنون به ویرانه ای تبدیل شده است، مراجعه میکردند.
صدور حکم زندان برای یک زوج نوکیش مسیحی در بوشهر
به گزارش «محبت نیوز» سال ۱۳۹۴ جمعی از نوکیشان مسیحی در بوشهر توسط ماموران اداره اطلاعات این شهر بازداشت شدند. گزارشها حاکی از آن بود که دادگاه انقلاب اسلامی بوشهر برای ۱۲ نفر از آنها به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق تشکیل کلیساهای خانگی تشکیل پرونده داده است.از موارد ویژه این پرونده اضافه شدن عبارت «گرایش به سرزمین مسیحیت» به عنوان یکی از موارد اتهامی نوکیشان مسیحی است !
“جریان رسیدگی به این پروندها حدود ۲ سال طول کشید و در هفتههای اخیر دادگاه حکم آنها را نیز صادر کرد که هر کدام به یک سال حبس تعزیری جمعن ۱۲ سال متهم شدند.”
نوکیش مسیحی «شاپور جوزی» که به همراه همسرش «پرستو ظریف طاش» در میان متهمان هستند در مورد جزییات این پرونده به «محبت نیوز» میگوید: «بر اساس حکم صادره توسط قاضی عباس عسگری ریاست شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی بوشهر این افراد متهم به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به نفع مسیحیت صهیونیستی (تبشیری) از طریق راهاندازی محفلهای خانگی، دعوت افراد به مسیحیت و گرایش به سرزمین مسیحیت شدهاند.»
از موارد ویژه این پرونده اضافه شدن عبارت «گرایش به سرزمین مسیحیت» به عنوان یکی از موارد اتهامی نوکیشان مسیحی است.
این نوکیش مسیحی با اشاره به اینکه آنها توسط اداره اطلاعات بوشهر شناسایی و بازداشت شده بودند در ادامه گفت؛ «در بخشی از احکام صادره آمده در بازرسی از منازلشان تعداد زیادی کتب و جزوات، نشریات، لوحهای فشرده، سی دی، تابلوهای تبلیغاتی، تریبون برگزاری مراسم جمعی دعا و نیایش و سخنرانی منقوش به صلیب، کتاب مقدس انجیل، کیس کامیپوتر، تابلوهای منقوش به نماد مسیحیت و فلش، تبلت، تلفن های همراه، تابلو و مجسمه کشف شده که همه آنها به نفع دولت ضبط گردید.»
با وجود وعدههای “حسن روحانی” در مورد بهبود وضعیت حقوق بشر، فشار بر مسیحیان داخل ایران بیشتر شده است .
چندی پیش مایک پنس معاون رییس جمهوری آمریکا در سخنانی گفت؛ “اقلیتهای مذهبی مسیحی و یهودی و همچنین اهل سنت در ایران از حقوق اولیه خود محروم هستند.”
پنس گفته بود: «مردم ایران از آزادی کمی بهرهمند هستند … و آزادی مذهب کمتر از همه. مسیحیان، یهودیان، سنیها، بهاییها و دیگر گروههای اقلیتهای مذهبی از حقوق اولیهای که شیعیان از آن بهرهمند هستند، محروم شدهاند.»
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز در سخنان خود در جمع ایرانی- آمریکاییهای لس آنجلس تاکید کرده بود که جمهوری اسلامی حقوق اقلیتها دینی را زیر پا میگذارد.
یکی از مواردی که سبب شد در ماههای گذشته دولت آمریکا فشار بر حکومت ایران را بیشتر کند سرکوب اقلیتهای دینی است که بارها در گزارشهای نهادها و سازمانهای حقوق بشری روی آن تاکید شده اما وضعیت آنها در ایران روز به روز بدتر شده است.
یکی از مواردی که آمریکاییها برای مذاکره با مقامهای ایران روی آن دست گذاشتهاند تغییر رفتار نظام با شهروندان است.
“جریان رسیدگی به این پروندها حدود ۲ سال طول کشید و در هفتههای اخیر دادگاه حکم آنها را نیز صادر کرد که هر کدام به یک سال حبس تعزیری جمعن ۱۲ سال متهم شدند.”
نوکیش مسیحی «شاپور جوزی» که به همراه همسرش «پرستو ظریف طاش» در میان متهمان هستند در مورد جزییات این پرونده به «محبت نیوز» میگوید: «بر اساس حکم صادره توسط قاضی عباس عسگری ریاست شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی بوشهر این افراد متهم به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به نفع مسیحیت صهیونیستی (تبشیری) از طریق راهاندازی محفلهای خانگی، دعوت افراد به مسیحیت و گرایش به سرزمین مسیحیت شدهاند.»
از موارد ویژه این پرونده اضافه شدن عبارت «گرایش به سرزمین مسیحیت» به عنوان یکی از موارد اتهامی نوکیشان مسیحی است.
این نوکیش مسیحی با اشاره به اینکه آنها توسط اداره اطلاعات بوشهر شناسایی و بازداشت شده بودند در ادامه گفت؛ «در بخشی از احکام صادره آمده در بازرسی از منازلشان تعداد زیادی کتب و جزوات، نشریات، لوحهای فشرده، سی دی، تابلوهای تبلیغاتی، تریبون برگزاری مراسم جمعی دعا و نیایش و سخنرانی منقوش به صلیب، کتاب مقدس انجیل، کیس کامیپوتر، تابلوهای منقوش به نماد مسیحیت و فلش، تبلت، تلفن های همراه، تابلو و مجسمه کشف شده که همه آنها به نفع دولت ضبط گردید.»
با وجود وعدههای “حسن روحانی” در مورد بهبود وضعیت حقوق بشر، فشار بر مسیحیان داخل ایران بیشتر شده است .
چندی پیش مایک پنس معاون رییس جمهوری آمریکا در سخنانی گفت؛ “اقلیتهای مذهبی مسیحی و یهودی و همچنین اهل سنت در ایران از حقوق اولیه خود محروم هستند.”
پنس گفته بود: «مردم ایران از آزادی کمی بهرهمند هستند … و آزادی مذهب کمتر از همه. مسیحیان، یهودیان، سنیها، بهاییها و دیگر گروههای اقلیتهای مذهبی از حقوق اولیهای که شیعیان از آن بهرهمند هستند، محروم شدهاند.»
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز در سخنان خود در جمع ایرانی- آمریکاییهای لس آنجلس تاکید کرده بود که جمهوری اسلامی حقوق اقلیتها دینی را زیر پا میگذارد.
یکی از مواردی که سبب شد در ماههای گذشته دولت آمریکا فشار بر حکومت ایران را بیشتر کند سرکوب اقلیتهای دینی است که بارها در گزارشهای نهادها و سازمانهای حقوق بشری روی آن تاکید شده اما وضعیت آنها در ایران روز به روز بدتر شده است.
یکی از مواردی که آمریکاییها برای مذاکره با مقامهای ایران روی آن دست گذاشتهاند تغییر رفتار نظام با شهروندان است.
دکتر اصغر کیهان نیا: مخفی کردن تجاوز موجب سوءاستفاده مجرمان می شود/ علی کلائی
ماهنامه خط صلح – گفتگو با دکتر اصغر کیهان نیا، نویسنده، مدرس دانشگاه و مشاور خانواده که بارها در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هم حضور پیدا کرده است، کاری بود سهل و ممتنع. سهل از آن سو که این نویسنده شناخته شده با خوشرویی پاسخ ما را دادند و ممتنع از آن جهت که در زمانی کوتاه می بایست سعی می کردیم تا سوالاتی پرشماری را که مد نظر داشتیم، مطرح شود.
اشتراک در:
پستها (Atom)